نقد فیلمهای جشنواره سی وچهارم فجر: «نقطه کور»

خلاصه داستان:

خسرو(محمدرضا فروتن) جوشکار -غواصی است که علی رغم بیماری تنفسی،به دلیل مشکلات مالی خانواده همچنان به کار زیر آب ، فرسنگها دورتر از خانه مشغول کار است.فشارهای اقتصادی و بیماری های روحی وروانی زندگی او را به هم ریخته است وتلاشهای ناهید (هانیه توسلی) برای بهبود وضعیت خانواده بی نتیجه مانده است.درشبی که ناهید به بهانه تولددخترشان (شیما با بازی نیوشا جهانی ) ودرحقیقت سالگرد ازدواجشان،همه را به مهمانی دعوت کرده است،سخنان پسر کوچک خانواده (شایان،بابازی یونا تدین )  درباره حضور مردغریبه ای در منزل در غیاب پدر خسرو را نسبت به وفاداری همسرش به شک می اندازد و مهمانی به هم می خورد…

شناسنامه فیلم:

نقطه کور

تهیه کننده و کارگردان:مهدی گلستانه

بازیگران: هانیه توسلی،محمدرضا فروتن،شقایق فراهانی، محسن کیایی، مریم بوبانی، خاطره اسدی، نیکی مظفری، علیرضا زمانی نسب، سیداحمد محمدی، سارا ربیعی، سجاد شهرابی، یلدا نوریان، مهدی پارسا

باهنرمندی بازیگران خردسال:یونا تدین، نیوشا جهانی، نیوشا گودرزی،‌ حسام رحیمی منش، نرگس و نیلوفر یزدان پرست

سایر عوامل

مجری طرح: پیمان جعفری. مدیر برنامه ریزی: علی افشین راد، دستیار اول کارگردان: رضا شریفی، منشی صحنه: شهره فهیمی، برنامه ریز: رضا غفارنژاد مولایی، دستیار کارگردان: مریم مجیدی، مدیر تولید: وحید مشاری، مدیر فیلمبرداری: مرتضی غفوری، تدوین:خشایار موحدیان، دستیار تدوین:وحیده طوسیان، دستیاران فیلمبردار: وحید ابراهیمی، اسماعیل واشقانی، کرین و تراولینگ: محسن بجنوردی، گروه فیلمبرداری: سیاوش مزروعی، امیرحسین گوران، ایمان سرلک، مدیر صدابرداری: بهروز معاونیان، دستیار صدابردار: آرش نجفیان، طراح صحنه و لباس: آنیتا جواهرچی، ‌ دستیاران صحنه: رامین غفوری، فرهاد ابراهیمی، امیر کلهری پور، گروه لباس: گلاره دربندی، بهاره توزیع، طراح گریم:‌ مهرداد میرکیانی، اجرای گریم: خلیل نظری، لیلا پرهیزکاری، یاسمن محب اهری، عکس: علی نیک رفتار، فیلم پشت صحنه: فرهاد فرهنگ، مدیر هنری تبلیغات: میثم میرزایی، مشاور رسانه ای:‌ احسان عباسی، مدیر تدارکات: جواد راهزانی، تدارکات: مهرداد شاه میرزایی، راشد صحرایی، پشتیبانی فنی: اسماعیل نیسی، حمید سرگزی، پیشگامان آریا، مدیر مالی: ابراهیم تفرشی، مشاور روانپزشکی فیلمنامه: دکتر افشین یداللهی، مشاور بیمه: پرهام کریمی، سرپرست هنروران: آرش رادمرد، بدلکاران: گروه ۱۳ ارشا اقدسی و مهسا احمدی، اکسسوار : امیر یوسفی، علی یوسفی، تامین خودروهای صحنه : نیما خداپرست، برق : کریم جانبخش سفید کمر، پذیرایی : کاچی، ترابری: جواد نظری، سید اسحاق نظری، حمید شمشادی، علی صادقی خارابی، رضا خادم، ‌غلامرضا چگینی کولیوند.

نقد فیلم:

«مهدی گلستانه » درسومین ساخته خود  بعد از «نازنین» و « دردسر بزرگ» باز هم به یک موضوع اجتماعی پرداخته است اما از زاویه نگاهی متفاوت.او این بار خانواده ای را به تصویر کشیده است که  در کشاکش بحرانهای مالی ، اسیر بیماری روحی وروانی پدر وپسر خردسالش به سر می برند. مردی که بیست روز از ماه را مجبور است دور ازخانواده به سرببرد ،علی رغم بیماریهای جسمانیش توهم خیانت همسر نیز آزارش می دهد. اینها پتانسیل فراوان خانواده ای را نشان می دهد که استعداد فراوانی برای از هم پاشیدن دارد.

شاید این محتوا را نیز دوست داشته باشید

«هانیه توسلی» با بازی خوب خود سیمای یک زن فداکار را به تصویر می کشد که با کمبودهای زندگی ساخته و در دوری همسر به سختی دو کودک خویش را باآبروداری بزرگ می کند،اما مرد که سابقه رفتارهای جنون آمیز عصبی دارد درست در روز بازگشت از سفر نمایش خشونت باری را بروز می دهد که می تواند عامل فروپاشی هر زندگی مشترکی باشد.

۳۳۷۵۴۶_۶۲۷

«محمدرضا فروتن»هم توانسته است به خوبی از ایفای نقش خسرو ،برآید و بازی روانی را از خود به نمایش گذارد او،نمونه ای از هزاران مردی است که تمام هم وغمش را برای تهیه سرپناهی برای خانواده اش صرف کرده است اما اوضاع بد اقتصادی کشور او رانیز مانند تعداد بسیاری از کارگران ایرانی در منگنه قرارداده است. دراین شرایط اراده پولادینی لازم است تا انسان را ازاین ورطه رها سازد.

در فیلم با چهارخانواده دیگر هم آشنا نی شویم که آنها نیز با مشکلاتی بزرگی دست وپنجه نرم می کنند.برادر خسرو که جوانی دائم الخمر است کارش راازدست داده است ، خواهر خسرو که چند سالی اختلافاتی با همسرش داشت وتازه به سروسامان رسیده است با ورشکستگی ومتواری شدن همسرش مواجه است. دوستان وهمکلاسیان شیما دختر نوجوان خسرو،فرزندان طلاقی محسوب میشوند که حاصل هوسرانی زن وشوهری لاابالیند.خواهر ناهید،که برای تحصیل از یک شهرستان به تهران آمده است هم رابطه دوستانه ای با پسری خوشگذران برقرار کرده است .

همه این آشنائی در کمتر ازیک شبانه روز از زندگی خسرو و ناهید به تماشاگر نشان داده می شود. واین مسأله تازه ای در سینمای ایران نیست.

جامعه امروز ما دچار مشکلات بسیاری درسطح خانواده هاست . آخرین آمار طلاق در کشور نشان می دهد در سال ۱۳۹۴ تاکنون از هر ۱۰۰ازدواج درتهران ۳۸ تای آن به طلاق انجامیده است.همین دیروز۱۱ بهمن ۱۳۹۴ مشاور وزیر دادگستری در نشست تخصصی«زنان، امنیت اقتصادی، اجتماعی، حقوقی و فرهنگی» با اشاره به آمار طلاق در کشور گفت: در ۹ ماهه سال ۹۴ نسبت طلاق به ازدواج ۲۳.۵ درصد بوده یعنی به عبارتی نسبت به ۹ ماهه سال ۹۳، ۸ درصد افزایش داشته است.
اگر از زاویه دید مسؤلیت اجتماعی هنرمند به اینگونه خبرها بنگریم متوجه می شویم که یک فیلمساز دغدغه مند نمی تواند دربرابر ازهمپاشیدگی بنیان خانواده ها در کشورش بی تفاوت بماند واز این بابت باید این حساسیت را قدر دانست اما مسأله این است که تکلیف مخاطبان با این همه ناهنجاری وخشونت چیست؟ آیا رسالت فیلمساز این بوده است که بگوید جامعه کثیفی دور وبر ما را گرفته است ؟اگر مردی به همسر خود شک می کند حق دارد چرا که نمونه مادرانی که حاضرند فرزند دوقلوی خود را شب به دیگران بسپارند تا خود شب را به هرزگی مشغول شود در این جامعه وجود دارند؟اگر «نقطه کور»همین است ،خوب کاربزرگی انجام نشده است چرا که نمی تواند به علل و عوامل مختلفی که باعث ناهنجاریهای اینچنینی است بپردازد .گلستانه ،معلولهای مشمئز کننده ای را همچون خوره به جان اعصاب مخاطب می اندازد بدون آنکه به علتها اشاره کند و این کار بزرگی نیست.

۳۳۷۵۴۵_۱۱۱

فیلم به جز سکانس «اول» و «آخر» ،روایت ۲۴ ساعت زندگی مردی است که با یک دنیا حسرت و درد به خانواده پناه آورده است و با حسرتی بیشتر خانه را زودتر از موعدش ترک می نماید. همانگونه که فیلم از قعر دریاها شروع می شود با غوص خسرو در دریا به پایان می رسد او از ظلمت شروع می کند به روشنائی می آید اما درپایان فیلم باز هم به تاریکی انتهای آبها فرو می رود .

آیا این سرنوشت محتومی است که فیلمساز برای جامعه خویش پیش بینی می کند؟ به نظرمی رسد گلستانه سعی دارد همه این کاستیهای اجتماعی را به نوعی دستمایه تعلیق فیلم در ماجرای خیانت یا عدم خیانت ناهید به خسرو قرار دهد.خیانتی که توهمی بیش نیست و زائیده ذهن بیمار «شایان »فرزند خردسال خانواده و خسرو  است. وهمین مسأله است که توجیه ایفای نقش مسؤلیت اجتماعی هنرمند را با مشکل مواجه می سازد. گوئی او می خواهد با مسأله مهم خیانت همسران به یکدیگر شوخی کند و زشتی قضاوت عجولانه را مانند درسی  جلوه دهد که هیچ حذابیتی برای فراگیرانش ندارد. همانطور که نسترن در آخرین سکانس حضورش درفیلم با نشان دادن خطهای صافی که در خطای دید کج به نظر می رساند می خواهد به خسرو درس بزرگی بدهد اما خسرو با طعنه ای که به خواهر زنش می زند موقعیت متزلزل اخلاقی این دختر دانشجو را به رخ وی می کشد.تلخی آنچه بر سر ناهید وفرزندانش در کمتر از ۲۴ ساعت رفت با یک عذرخواهی فرد مستأصلی همچون خسرو که معلوم نیست رفتنش این بار بازگشتی هم دارد یانه جبران نمی شود.

باید از فیلمسازان جوانی همچون مهدی گلستانه پرسید آیا همه آنچه در جامعه پیرامون خویش دیده اند همین است؟اگر این است به جای بازی با معلول ها بهترنیست به سراغ علتها بروید؟ هرچند کار سختی است اما شاید نقطه کور در «علتها» باشد نه «معلولها».

علیرضا دباغ/پردیس سینمائی کیان /تهران ۱۲ بهمن ۱۳۹۴

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

− 2 = 5