میزگرد مجازی بررسی سریال پایتخت ۵ در گروه تلگرامی سرزمین هنر | بخش اول

اعضای گروه سرزمین هنر در یک میزگرد مجازی درباره نقاط قوت و ضعف سریال پایتخت ۵ به کارگردانی سیروس مقدم شرکت کردند. آنچه می خوانید خلاصه ای از مباحث مطرح شده در این گفتگوی مجازی است که در گروه تلگرامی سرزمین هنر چندین ساعت به طول انجامیده است.

محمد علی زارع شریفی(تهیه کننده تلویزیون)

آقای تلویزیون رفته یک سریال ساخته با کلی خرج از جیب برادران. مردم چند قسمت را که تماشا کردند دیدند آدم های این سریال همه شان عوضی از کار درآمده اند.
پیرمردی که قبلا فقط حواس پرتی داشت و آرزو میکرد به مشهدالرضا برسد حالا دست ش کج است و بیسکویت می دزدد.
مردی که قبلا پشت رقیب غربی را به خاک می مالید حالا در آرزوی سیاحت در غرب ترک است.
مادری که قبلا یک مادر ایرانی صبور و فداکار و فهمیده بود حالا مثل بقیه فقط داد و بیداد می کند و دعوا.
پسر درازی پیدا شده است که حرمت هیچ کس را نگه نمی دارد. نه مادر می شناسد نه …
همه شان با همه حماقت شان فقط بلدند به طرز احمقانه ای غیرتی بشوند و اساسا اینقدر این غیرت چیز مسخره ای می شود که حال بیننده ها را به هم می زند.
همه شان مدام به هم فحش می دهند و کلمات رکیک را به شوخی و جدی نثار هم می کنند.
مردها به زن هایشان می گویند پنگوین و زن ها به مردهایشان می گویند خاک بر سر .
مردم این ها را دیده اند و حال شان از این چیزها ( که حالا سرتاپای سینما و تلویزیون را فرا گرفته) به هم خورده است. اما آقای تلویزیون اصلا کم نمی آورد. خجالت هم نمی کشد. حیا هم نمی کند. پول های فراوان مردم بیچاره را خرج الواتی دوستان کرده و حالا می خواهد به مردم بگوید مشکل از شماست . شما نمی فهمید. پس گزارش درست می کند و چهار نفر را جلوی دوربین می آورد که بگویند تلویزیون خیلی آدم خوبی است و این سریالی که ساخته است بهترین سریال در خاورمیانه است.
من الان می خواهم این آقای تلویزیون را نصیحت کنم:
آقای تلویزیون ، از قدیم گفته اند مشک آن است که خود ببوید، نه آن که عطار بگوید. وقتی مردم از سریالی که ساخته ای ناراحت شده اند و خوش شان نیامده باید خجالت بکشی ؛ باید عبرت بگیری؛ باید بگردی عیب کارت را پیدا کنی و بفهمی که چرا اینطوری شد؟ نباید گزارش الکی درست کنی و هی قبل از سریال پخش کنی و از خودت تعریف کنی.
آقای تلویزیون، تو نباید مردم را خر حساب کنی. مردم از تو خیلی بیشتر می فهمند.

 

افشین عبدالهی( نویسنده  و کارگردان تئاتر)

من فقط دیشب این سریال را دیدم و نظری در مورد خوب و یا بد بودن این سریال ندارم، ولی خیلی ها را دیده ام که مشتاقانه منتظر پخش این سریال هستند تا ببینند و می توانم بگویم از هر صد نفر شاید سه نفر ناراضی بودند، اما در فضای مجازی ازین دست پست ها را در باب رد کردن این سریال خوانده ام ، با توجه به اینکه صدا و سیما دست جناح خاص حاکمیت می باشد و بسیاری ازین پست ها از جانب حامیان همان جناح خاص حاکمیت در فضای مجازی پخش می شود سوالی را به ذهن متبادر می کند که چه انگیزه ای پشت این قضایا می باشد؟ ابتدا سرگرم کردن مردم با پایین ترین سطح از طنز و سپس درگیر کردن افکار جامعه در دو جبهه ی موافق و مخالف در رویارویی با این سریال معلوم الحال، اینگونه جو سازی ها همانند فیلترینگ تلگرام و مقابله با یک سریال که بعد از اتمام آن فراموش خواهد شد بی شک برای تحت الشعاع قرار دادن موارد مهمی است که متاسفانه مردم ما از کنارش به سادگی می گذرند و رگ گردنشان از تورم اقتصادی در بازار برای موارد بی اهمیت متورم تر می شود، ایکاش حساسیت ما به موارد ضروری و مهم بیشتر بود تا به این موارد بی اهمیت که ناخودآگاه اقشار مختلف را درگیر خود می کند…..

بهادر احمدی( فعال ادبی)
به این موضوع توجه کنیم که بسیاری از مردم این سریال رو به دلیل پیشینه‌ای که در سال‌های قبل داره مشتاقانه نگاه میکننددر سال‌های گذشته این مجموعه یک سریال موفق به حساب می‌آمد.

محمد علی زارع شریفی در پاسخ به افشین عبدالهی:

دوست عزیز این چه حرفی است؟زمانی در این تلویزیون دایی جان ناپلئون ساخته می شد و…
تلویزیون مرکز نشر فرهنگ و آموزش و سرگرمی و تفریح است…این چه کاری است که هر سال یک عده سریالی را با زور این و آن بسازند و مخاطب هم آنرا تماشا کند ولی هیچ نتیجه آیی عاید نشود…امسال واقعا این سریال به شکل فاحشی ضعیف و سرهم بندی و سفارشی شده است

بهادر احمدی( فعال ادبی) :
ولی گویا ریزش زیادی داشته

افشین عبدالهی:
من هم با شما موافق هستم ، دستی به عمد مردم ما را به سمت تنزل سوق می ده تا ذوق هنری و بصری مردم به شکل فاحشی دچار سقوط و ابتذال بشه،  البته باید توجه داشت که ریزش تماشاگر رو نمی توان با آمارهای تلگرامی سنجید

مهدی جمشیدی(مشاور تبلیغات و روابط عمومی):

سریال پایتخت موفق عمل کرده است.عوامل ساخت این سریال و رسانه ملی وظیفه ای برای معرفی اماکن گردشگری کشور بر دوش ندارند
درست بعد از پخش این سریال، مستند ایرانگرد روی آنتن میرود که جذاب و تخصصی است
سازمان گردشگری متولی معرفی جاذبه های گردشگری است که بیش از ۴۰ سال است که غیرکارشناسی اداره میشود، نه نظارتی برآن است و نه پاسخگوی دیگرانند
مردم با دیدن پایتخت هوس نمیکنند به ترکیه بروند، آنها که ترکیه میروند سالهاست که پول های کشور را در ترکیه و دبی هزینه میکنند
در این سریال نه پدربزرگ خانواده دزد است و نه اعضای آن بی ادب.
با تمام احترام پدربزرگ را همیشه همراه دارند و آن را در خانه سالمندان رها نمی کنند خلاف بزرگ پسر خانواده سیگار است که آن هم مورد نقد اعضای خانواده قرار میگیرد
و ….

گلپر فصاحت(داستان نویس) :
به نظر من در این باره دو رویکرد وجود دارد. یکی اینکه توانسته مردم را بخنداند و سرگرم کند؟
پاسخ مثبت است.

رویکرد دیگر از این دست پرسشهاست آیا توانسته چیزی بیفزاید؟
توانسته باعث شود حتا یک مازندرانی با دیدن این سریال به اصالت خودش ببالد؟
توانسته فرهنگ سازی کند؟
توانسته چیزی به ما بیاموزد؟
توانسته به حرمت انسانی و ایرانی ما بیفزاید؟

پاسخ این سؤالها هم مشخص است و من در میانه‌ی زندگی می توانم اینها را از هم تفکیک دهم.
اما چطور میتوانم دختر و پسرم را از پای آن بلند کنم؟ یا پسر دوازده ساله ام که هوای رفتن از ایران مدتی‌ست به سرش زده را، بعد از دیدن این سریال متقاعد کنم که ایران بماند؟

بماند که این دو قسمت اخیر، از ژانر طنز و لودگی، وارد ژانر وحشت شده و من باید مواظب باشم دختر نه ساله‌ام که حالا جذب طنز این سریال شده، هی وسط آن چشم‌هایش را ببندد تا شب خواب مرده‌ی متحرک نبیند.این سریال از نظر من یک افتضاح فاحش است.آقای جمشیدی که از موفقیت سریال صحبت می نمایندنمی دانم سریال را با تمام رنج سنی ایرانی می سنجند یا نه. این سنجش و تفکیک، برای شما کارکرد دارد.
این یک سریال عمومی و خانوادگی‌ست که به هیچ وجه چنین رسالتی را نتوانسته اجرا کند.

تکه کلامهای آن پسر، به لودگی در بین بچه‌ها و تینیجرها باب شده.

افشین عبدالهی :

از نظر من هم این سریال مثل سالهای قبل ، افتضاح و پوچ وبی ارزش می باشد که ذایقه ی هنری مردم را به شدت دچار ابتذال و سقوط می کند

مهدی جمشیدی:

تکه کلام های آن پسر بهتر است از گیف و استیکرهای تلگرام که بچه ها و نوجوانان بین هم رد و بدل میکنند
با تکه کلام هایی که از ارزش ها چیزی کم نمیکند خوبگیرنند بهتر است تا با رقاصی و مشروبات الکلی و ارتباطات نامشروع مانوس شوند و …

خانم فصاحت:
من هفت ماه است که در مازندران زندگی می کنم و متوجه عدم رضایت مردم در این قسمت، از بابت این سریال هستم.

تمام کلمه‌های اصیل و لهجه‌ی مازنی، به تمسخر گرفته شده.
فرهنگ مردم را به مسخره گرفته.
این به هیچ وجه اتفاق خوبی نیست.

مسأله ای که آقای جمشیدی مطرح می کنند به نظر من یک فرافکنی است.
داریم در مورد این سریال خاص گفت‌وگو می کنیم.
وگرنه مسلمن می توان این سریال را از تمام سریال‌های ماهواره‌ای ترکیه بهتر دانست.

مهدی جمشیدی:

نه فرهنگی مورد تمسخر قرار گرفته و نه قومیتی زیر سوال رفته است
ادبیات صحیح و تکه کلام های سنجیده توانسته است تا هرسال مخاطبان آن بیشتر شود

 

علی منصوری(منتقد سینما) :

جناب زارع شریفی چرا این قدر موضع تندی می گیرید؟!

مردم یک سریال را انتخاب می کنند و میبینند و طبق آمار هم پرطرفدارترین سریال دوره خود و بلکه بسیار پرطرفدارتر خیلی از سریال های تلوزیون است.

این سریال در مورد خیلی از مخاطبانش به صورتیست که آنها را از برنامه های ماهواره و فضای مجازی جذب میکند و پای سریال میکشاند.

با این اوصاف که مردم آزادانه با این حجم این سریال رو انتخاب کردن شما مردم رو خر فرض میکنید؟؟!!!!!!!

مهدی جمشیدی:
[در پاسخ به  خانم فصاحت]
بهتر است یک روز مخفیانه در مسیر دانش آموزان ابتدایی دختر و یا پسر قرار بگیرید تا دیالوگ های رد و بدلی آنان شما را طوری مجذوب کند تا خودتان از رسانه ملی درخواست کنید اونقدر دیالوگ سازی کند تا آنهایی که شنیده اید فراموش شود…

گلپر فصاحت:

والله من دارم باهاشون زندگی می کنم.به هر حال ما دو رویکرد متفاوت در این زمینه با هم داریم. ناگفته نماند که من هر شب این سریال را میبینم و کلی هم می خندم.به هر حال سرگرمی خوبی‌ست.

مهدی جمشیدی:
احسنت. با نگاه سرگرمی باید نظاره بود نه با دید دانشگاه علوم اجتماعی و یا کارخانه انسان سازی…

 

علی منصوری:

عرض ارادت خدمت سرکار خانم فصاحت.

متأسفانه من این حجم مخالفت با این سریال رو متوجه نمی شم و مشخص است یک رویکرد طبیعی ندارد مخصوصاً در فضای مجازی و مخصوصاً از طرف صاحب فکران رسانه ای.متأسفانه این فکر هنوز در تحلیلگران رسانه ای وجود دارد که سریال باید فرهنگ ساز باشد در جامعه جدای از وجوه سرگرمی و رسانه ای اش که تفکر واقعاً منسوخی است.دلیل آن هم زمان است.

یک فرد ایرانی در سالهای نه چندان دور فقط با رسانه هایی مواجه بود که هیچ انتخاب دیگری نداشت و مجبور بود مثلا فلان سریال را ببیند اما امروز مخاطب اینقدر گزینه های فراوان جذاب دارد که اولین قدم آنست که بنشیند و سریالی را ببیند و در بررسی اثرات سو یا مثبت آن باید این را در نظر گرفت که اگر مخاطب این سریال را نبیند چه چیز می بیند ؟!

آیا بهتر است مخاطب ایرانی پایتخت ببیند که ترکیه را پر از بمب و دزد و بدبختی در کنار جذابیت ببیند و یا شبکه ناهواره ای که دم به دقیقه ترکیه را همراه کنسرت و … تبلیغ می کند. جالب است کسانی می گویند نباید ترکیه رفتن نشان داده شود که در مواجهه با فیلم هایی که چهره چرک و سیاه از جامعه نشان میدهد میگویند این ها واقعیات جامعه است. اما ترکیه رفتن واقعیات جامعه نیست

وقتی همه اینها را در کنار هم میبینیم این نتیجه حاصل میشود که برخورد با پایتخت با این حجم در فضای مجازی نه حاصل دردمندی اجتماعی و هنری بلکه یه مسئله سیاسیست
فقط کافی بود صاحب سرمایه این سریال و یا حتی تلوزیون پخش کننده اش افراد و تلوزیون های دیگر بودند تا این سریال تبدیل به یک اسطوره هنری و سریال سازی شود

برای اهل رسانه و مطلع از بازار فیلم و سریال کاملا مشخص است که هجمه ها به این سریال یکجانبه، عجولانه و غیر منصفانه است.

عباس یاربی(تهیه کننده تلویزیون) :
یکی از بزرگترین اشکالات این فصل از سریال پایتخت طولانی بودن سکانسها و دیالوگها هست.

 

لیلا حق شناس(مخاطب فعال) :
با سلام بنده از همون پایتخت ۱ چون جذبش نشدم و خوشم نیومد فیلمو نگاه نکردم و نمیتونم اظهار نظر خاصی در موردش کنم ولی خب وقتی این همه بین مردم محبوبیت داره تا جاییکه تونسته تا پ ۵ بیاد پس ینی سطح فرهنگ جامعمون طوریه ک یه همچین فیلمی ک گویا توش همش فحش و … هست شده پر بیننده ترین برناممون ک بسی جای تاسف داره.

عباس یاربی:
شما وقتی دفاع میکنید باید دلیلی منطقی داشته باشید کسانیکه با این سریال موافقند لطفا نقاط مثبت آنرا نام ببرند

بهادر احمدی:
جناب آقای منصوری،یک سری از هجمه‌ها به این دلیل نیست که چرا اخلاق رو ترویج نکرده، بلکه به این دلیل هست که چرا بی اخلاقی رو اشاعه می دهد مثل بحث ازدواج کودکان.

عباس یاربی:
به نطر من اگر لهجه مازنی را ازاین سریال بگیریم هیچ جذابیت طنزی ندارد

نازنین اورمزد( دندانپزشک و فعال ادبی) :
من به عنوان مخاطب ایراد های زیادی در برخی موضوعات این سریال میبینم منجمله همین که ذکر کردید
ولی فکر می کنم در هر داوری باید جنبه انصاف را نگه داشت…و با صحبت آقای منصوری تا حد زیادی موافقم که اگر اسپانسر گروه دیگری بود، شاید به گونه دیگری برخورد می شد.

بهادر احمدی:
منکر این فرمایش شما نیستم، اما خودِ کار هم بی ایراد نیست.

قسمت زیادی از بار طنز روی این لهجه قرار داره، مثل بقیه کارهای طنز ما ایرانیان( که البته خودش یک ایراد بزرگ محسوب میشه)

نازنین اورمزد:
مردم واقعاً نیاز به طنز و لبخند دارند ….
نیاز به چیزی که کمی تلخی کامشان را کم کند.
نباید اینقدر به مخاطبمان سخت بگیریم.همه روشنفکر و هنرمند و…نیستند..
الزاما عامه مردم را بی درک و دریافت نباید تصور کرد…گاهی ما انتظار داریم همه مردم بنشینند و فیلم های سنگین را …نگاه کنند
بهتر نیست نقد کنیم ولی از بیخ و بن با خاک یکی نکنیم ؟؟؟؟

علی منصوری:
ببیند اصلاً بحث محتوایی مطرح نیست راجع به این سریال که به نظر بنده راجع اونها هم می شه بحث کرد که یک سری دوستان الان بحث کردند

تلویزیونی که مخاطبان برنامه هایش با توجه به آمار اینقدر پایین است که اصولاً کل سیستم تلوزیون با تمام برنامه هایش نه تنها صرفه اقتصادی بلکه هیچگونه صرفه فرهنگی ای ندارد حالا برنامه ای ساخته که مخاطبش بسیار بسیار زیاد است حتی تمام شما منتقدین بزرگوار این سریال و حتی دلمان و دلتان نمی آید دیگر این مزخرف ضد اخلاق (از نظر منتقدینش) را نبینیم و نبینید . پس تا به اینجا این سریال موفق بوده مخاطب را از فضای مجازی یله و رهای پر از هجویات و ماهواره و … جذب کند. انتخاب رسانه ای در این روزگار مسئله پیچیده ایست که این سریال در آن موفق بوده

درواقع اگر بخوام با یه نگاه پراگماتیستی این سوال شما رو پاسخ بدم باید بگم که شما در ازای ندیدن این سریال در شبکه ۱ تلوزیون ایران چه پیشنهاد رسانه ای دیگری در همه رسانه های جهان برای ما دارید که بهتر از این باشد؟!

عباس یاربی:
خانم دکتر اورمزد حق باشماست اما در کشوری که فرهنگستان زبان فارسی برای بسیاری از کلمات معادل سازی میکند بنظر شما یک سریال طنز باید چه ویژگی هایی داشته باشد ؟ اگر لهجه مازندرانی از این سریال حذف شود چه جذابیتی طنزی دارد. در واقع ما تماشای این سریال را منع نمی کنیم بلکه انتظارات خود را از یک سریال طنز بیان می کنیم

نازنین اورمزد:

اگر خاطرتون باشه ما با لهجه های مختلف در برنامه های طنز مهران مدیری هم رو به رو بودیم……
و به نظر من این لهجه در این سریال مورد تمسخر قرار نگرفت …اگر طنزی به فارسی و به لهجه تهرونی ساخته بشه یعنی فارسی مسخره شده؟.؟.. ..من چنین تصوری ندارم..

عباس یاربی:
اما مهران مدیری هیچ مکان مشخصی را تعیبن نکرد لهجه برره ای مربوط به هیچ یک ازاقوام ایرانی نبود برای همین هم مورد انتقاد قرار نگرفت

علی منصوری:
اتفاقاً مشکل رسانه ای در کشور ما همین تفکر و انتظارهاست که مخاطب تلویزیون را به پایینتر حد خود رسانده.
امروزه دیگر وقت این است که ما تفکرات ایده آلیستی خودمون رو حداقل در زمینه رسانه کنار بگذاریم و انتظاراتمون رو در یک قالب عملی در مدیوم ارائه دهنده در نظر بگیریم

خوب است من این سوال رو مطرح کنم که آیا با توجه به انتظارات شما آیا تا به حال سریال طنزی ساخته شده است که مورد تایید شما باشد؟!

بهادر احمدی:
بنده مخاطب رو شماتت نمیکنم که چرا نگاه میکند، که مثلا جایگزینی معرفی کنم، عرض بنده این است که علاوه بر مسائل سیاسی خود کار هم ایراد دارد. بعضی از انتقادات به ایراد خود کار وارد شده، من با شما موافقم که دید ما به صدا و سیما نباید کلیشه‌ای باشد که مثلا بیاید فلان موضوع رو ترویج کند و … ( هر چند اگر به درستی چنین باشد ایرادی ندارد) اما ترویج یکسری بی‌اخلاقی ها هم قابل انتقاد هست. کلیت سریال از ابتدا تا به اینجا به تمسخر گرفتن عادات و اخلاقیات مردم مازندران را در لایه زیر خود داشته، مثل اینکه کسی از فلان بخش به پایتخت آمده و ساده لوح بوده و …. اتفاقاتی که افتاد( فصل اول) و این خوب نیست. یک سوال بنده به عنوان یک بیننده عام این بوده و هست « چرا ما در تولیدات طنز همیشه به یک لهجه نیازمندیم؟؟ یعنی نمیتوان بدون دست آویز قرار دادن یک لهجه طنز ساخت؟

نازنین اورمزد:

نه خیر .لهجه افغانی ، لهجه آذری و در نهایت برره ای…

بهادر احمدی:
مهران مدیری هم برای طنز دست به دامان یک لهجه من درآوردی شد، چرا ؟

عباس یاربی:
خانم دکتر شاید شما هر لهجه ای را در ذهنتان تصور کنید اما اقای مدیر ی لهجه قومیت خاصی را به تمسخر نگرفت

بخاطر اینکه به هیچ قومی توهین نشود

علی منصوری:
باز هم مسئله تفکر ایده آلیستی در رسانه است. ببینید ما باید انتظاراتمون رو در یک قالب عملی در مدیوم ارائه دهنده در نظر بگیریم.

خوب است من این سوال رو برای شما هم مطرح کنم که آیا با توجه به انتظارات شما آیا تا به حال سریال طنزی ساخته شده است که مورد تایید شما باشد؟!

بهادر احمدی:
بله، کاکتوس

عباس یاربی:

احسنت منظور من هم همین است مگر چارلی چاپلین . لورل هاردی ‌. نورمن ویزدام . و ….. طنزشان با لهجه بود

گلپر فصاحت:
سلام و ارادت متقابل جناب منصوری.

من از منظر خانوادگی و بومی (که در هر دو مورد درگیرش هستم) این سریال رو مورد بررسی قرار دادم.
اون رو علی‌رغم جذابیت، به هیچ وجه برای همه مناسب نمیدونم.
اصلن بگوئیم قرار نیست یک سریال چیزی به ما بیفزاید ( که در این مورد هم جای بحث است، چون رویکرد رسانه‌ی ملی پس چیست؟) اما قرار هم نیست چیزی از ما بکاهد.
می‌خندیم، اما خیلی چیزها را در فضای خانوادگی در مورد این سریال به بچه‌ها گوشزد کنیم.

هم در مورد طنز کلامی، هم جلوه‌های ویژه‌ی وحشت.

باور کنید دیشب باید +۱۶ را برای آن قسمت زیر نویس می‌کردند.

نازنین اورمزد:

مگه اینجا لهجه به تمسخر گرفته شد ؟
فکر می کنم ما به عنوان مخاطب باید ظرفیت های خودمان را در آزرده نشدن بالا ببریم
در همه جای دنیا ممکن است برای طنز از لهجه استفاده کنند و رگ گردن هیچکس ورم نمی کند….

طنز انواع و اقسام گوناگونی دارد .

عباس یاربی:
بله ساختمان پزشکان هم یک سریال طنز بود که مردم را میخنداند همچنین سریال لیسانسه هاو ….. همه این سریالها لهجه محور طنز نبود

علی منصوری:

من خودم طرفدار کاکتوس بودم اما کاکتوس که همون زمان که تولید میشد آنقدر بهش انتقادهای مختلف شد که عملاً ناکام ماند البته یاد ندارم وضعیت مخاطبش به چه صورت بود.
درضمن باید این نکترو در نظر داشت کاکتوس هم در زمانی ساخته شد که این مقدار انتخاب رسانه ای وجود نداشت و بعید نیست اگر در این زمان بود با عدم استقبال روبرو میشد

نکته اینجاست که اصل و اساس یک برنامه جذابیت دیده شدن است.
برنامه ای که نتواند و آنقدر جذاب نباشد که دیده شود قطعا به هیچ دردی نمیخورد. و این اصل است.

بهادر احمدی:
منطقیه اما هنر رسانه در اینه که مردم رو به درستی جذب کنه در غیر این صورت مردم رو با خیلی چیزها میشه جذب کرد( هر چند از دید شما ممکنه ایده‌آل گرایی بیاد)

فریده ذاکری(منتقد سینما نویسنده و روزنامه نگار و دبیر بازنشسته تاریخ) :
دلایل من برای مثبت بودن سریال پایتخت
۱-همسرم که ازماهواره ثانیه ای دل نمی کند ازنیم ساعت به شروع سریال بی صبرانه منتظر دیدن آن است
۲-نیازبه لحظاتی شاد دراین روزهای پرازفشارهای روانی (گرانی،مرگها،دروغ و.‌.‌‌‌‌……)لازم وضروری است
۳-آماری که در دید وبازدیدهای نوروزی ومنزل اقوام بدست آوردیم بهترین تایید برپرمخاطب بودن این سریال است
۴-جداازبحث برخی دیالوگها بازیگران توانمندی چون ریما رامین فر .محسن تنابنده.علیرضاخمسه.احمدمهران فرو….دراین سریال حضوردارند
۵-یکبارهم شده بدون غرض ومنصفانه به زحمات عوامل ساخت فکرکنید وباهرچیزی مخالفت نکنید به خدا در زمان کاکتوس ودایی جان ناپلئون ولیسانسیه ها و همه و همه این سریالها بازهم سازمخالف نواخته می شد.

عباس یاربی:
هیچ جای دنیا محدودیت رسانه (تلویزیون ) ما را ندارد بهتر است وارد برنامه سازی در تلویزیون بشوید تا لمس کنید ما چه میگوییم

 

بهادر احمدی:
صرف اینکه همسر شما از ماهواره به تلویزیون هجرت میکنند برای شما مثبت تلقی میشه؟

فریده ذاکری:
صددرصد یکی از دلایلم بود

بهادر احمدی:
چرا؟
خب بعد از سریال ایشان دوباره به ماهواره برخواهند گشت

عباس یاربی:
من فقط از موافقین این سریال یک سوال دارم لطفا بفرمایید اگر این سریال لهجه محلی نداشت کدام بخش این سریال برای شما جذاب بود
۱_ تکنیک کارگردانی سریال
۲_ بازی و اکت بازیگران آن
۳_جذابیت و کشش داستان
۴_ یا ….. هرچیزی که به نطر شما میتواند باعث جدب مخاطب شود

فریده ذاکری:
همه موارد. این روزها دم را غنیمت است

بهادر احمدی:
من درک نمیکنم

نازنین اورمزد:
این نکته ای هست که در همه کشورهای پیشرفته رعایت میشه….این که رده سنی مخاطبین معلوم باشه….نکته خیلی خوبیه…ولی این مسئله محدود به این سریال نیست..

فریده ذاکری:
کارگردانی مانند سیروس مقدم با پلیس جوان ورعنا ونرگس وبقیه کارهای خود نشان داد کاربلد است .بازیگران سریال در بقیه کارهای خود هم همیشه توانمند بودند

بهادر احمدی:
عرض بنده اینه که صرف اینکه تلویزیون برای نیم ساعت مخاطب جذب کرده باشد موفقیت تلقی نمی‌شود، جذب دائمی مخاطب ارزشمند است.

عباس یاربی:
من هم مخالف صد درصد این سریال نیستم اما بعد از پنج فصل که از تولید این سریال میگذرد حق داریم سطح توقعمان از این سریال بالا برود

به نظر شما پایتخت ۱ تا۵ کدام جذابتر بوده است

فریده ذاکری:
اصولا اکثر سریالهایی که قسمتهای بعدی آن ساخته شدند ازجذابیت اولیه دورشدند حتی سریالی مثل وایکینگ
حتی اخراجیهای ۱ با ۲ قابل مقایسه نیست

عباس یاربی:
من سریال وایکینگ را ندیدم اما سریال پایتخت پولش از جیب‌من و شما پرداخت میشود حق دارم انتظار داشته باشم که بهتر از قبل باشد

فریده ذاکری:
مثلاً ساخته نمی شد پولشو به ما میدادند ؟؟؟

عباس یاربی:
نه خانم به ما نمیدادند اما قرار نیست چون به ما نمیدهند هر اشغالی بسازند.

فریده ذاکری:
بله خرج یک سخنران خسته کننده یایک برنامه افتضاح می شد من ازشادی عزیزانم بادیدن این سریال کم ارزش به قول شما شاد هستم

 

فرزاد میر حمیدی(فعال ادبی) :

در موردی که دوستان می فرمایند لهجه یا زبان قومی مورد تمسخر قرار گرفته کاملاً مخالفم. شاید با بعضی خصوصیات فرهنگی و از آن جمله با لهجه و زبان قومی در یک برنامه شوخی کنیم. اما اتفاقاً چنین برنامه هایی موجب شناخت بیشتر و اتحاد اقوام با یکدیگر می شود. و در کشوری مانند ایران که اقوام گوناگونی در آن زندگی می کنند ساخت چنین برنامه هایی به همدلی و شناخت بیشتر می انجامد.

ادامه دارد…..