چالشهای رسانه ای راهپیمای اربعین

این نوشته با نقدی بر ایده مناسک رسانه ای به عنوان ادای دین یک کارشناس رسانه ای شیعه نوشته شده است و کفی بالله حسیبا.

عصر روز پنجشنبه ۲۷ آبان ماه ، در مسیر بازگشت از دانشگاه رادیوی اتومبیل روشن بود . رادیو ایران در حال پخش برنامه ای از پیش ضبط شده درباره برخی از آداب و رسوم مردم نقاط مختلف کشور با صدای یک گوینده مرد بود که در فاصله کلام و موسیقی ، ناگهان خانم گوینده اعلام کرد به دو اطلاعیه از ستاد مرکزی اربعین توجه فرمائید.

متن ۲ اطلاعیه خیلی ساده و روان حکایت از واقعه ای می کرد که به خوبی قابل پیش بینی بود: «مرز مهران از سوی کشور عراق بسته شده است و امکان عبور از این مرز وجود ندارد». تصور حضور دهها هزار زائر مشتاق در پشت خط مرزی ایران و عراق برای کسی که خود یک بار از این مرز عبور کرده و تمام مشکلات وسختیهای سفر را به شوق زیارت اربعین سیدالشهدا(ع) حس کرده است کار سختی نبود اما غم و اندوه انبوه زائرانی که با مرزهای بسته امیدشان به یأس تبدیل می شود، کار بسیار دشواری است. اینکه مرزداران عراق چرا مرزهای خود را در اوج شلوغی بر روی مشتاقان ورود از مرز مهران بسته اند به موضوع این نوشته و این سایت تحلیلی ، انتقادی مربوط نمی شود، آنچه موضوع این نوشته است نقد و تحلیلی است بر پوشش چنین مراسمی در فضای رسانه ای کشور که اگر ما از آن سخن نگوئیم حاشیه های این حرکت بزرگ و زیبا به دست دشمنان اسلام و صاحبان امپریالیسم رسانه ای جای متن را خواهد گرفت و دراین جنگ تبلیغاتی صدماتی به وقوع خواهد پیوست که جبران آن امکان ناپذیر خواهد بود.

در این زمینه بهتر است درابتدا چند نکته کلیدی روشن شود:

 اولاً زیارت حضرت سیدالشهدا (ع) از جمله مواردی است که مورد تأکید امامان شیعه بوده و اجر و ثواب بسیار بر آن مترتب است تا جائیکه امام صادق (ع) آن را برابر ۲۰ حج مقبول دانسته اند. دراین میان زیارت سیدالشهدا(ع) در روز اربعین جایگاه والاتری دارد و حتی امام حسن عسکری(ع) آن را یکی از نشانه های شیعه توصیف کرده اند. پس آنچه برای نگارنده مسلم است آن است که در ثواب و اهمیت این زیارت هیچ شک و شبهه ای وجود ندارد و نیاز به اثبات ندارد.

ثانیاً در کشوری مانند عراق که گروههای متعصبی همچون داعش با حمایت تمام سران کفار فتنه ای عظیم به راه انداخته اند حرکت معنوی و خود جوش مردم عراق که برپایه رسمی قدیمی و اعتقادی عمیق در قالب زیارت پیاده به سمت کربلا به قصد زیارت اربعین صورت می گیرد ، می تواند عظمت اسلام و به خصوص شیعیان را در قالب امتی واحد دربرابر دشمنان ددمنش نشان دهد و تأثیر روانی خاصی در تضعیف روحیه دشمنان اسلام داشته باشد.

ثالثاً رسانه های شیعی در پوشش این رخداد بزرگ که بزرگترین تجمع مذهبی تاریخ بشری است علاوه بر وظیفه دینی، رسالتی حرفه ای برعهده دارند، به خصوص آنکه غولهای رسانه ای به طور معناداری از پوشش خبری این مراسم خودداری می کنند.

اما در کنار این سه نکته بدیهی، نوع برخورد رسانه ملی از حیث خبری و برنامه ریزی با انتقادات حرفه ای مواجه است که غفلت از آن یا نادیده گرفتن آنها به بهانه ترس از تهمت مخالفت با زیارت اربعین، علاوه بر خطای حرفه ای ، خسرانی معنوی نیز به همراه خواهد داشت . از این رو نکات زیر را یادآوری می نماید:

۱- پوشش این مراسم به خبرگزاری صداوسیما محدود نمی شود و هر شبکه تلویزیونی با اعزام اکیپهای جداگانه ای به پخش مستقیم مراسم پرداخته اند که همین امر تمرکز وبرنامه ریزی دقیق را از مدیران رسانه ای و برنامه ریزان فرهنگی سلب می نماید. وباعث خدشه در پوشش خبری برنامه ریزی شده این رخداد بزرگ می شود.به نحویکه هر شبکه علاوه بر بخشهای خبری ساعتهای متمادی به پخش برنامه های مختلف از راهپیمائی اربعین می پردازند و طبیعی است استراتژیهای متفاوتی در نوع پوشش خبری و برنامه های غیر خبری حاکم است که همین وضعیت نا متوازن و نامتقارن موجود را تقویت می کند.

۲- در پخش اخبار متن خبر یا گزارش گزارشگران به جای نقل خبر یا گزارش موضوع، بیان احساسات و عواطف دبیران خبر از زبان گویندگان یا گزارشگران صورت می پذیرد که با روح خبر منافات دارد. این مسئله حتی گاهی به شعرخوانی و متون ادبی و مذهبی به جای خواندن خبر تبدیل می شود و به جای گزارش در بهترین حالت ویدئو کلیپ با صدای مداحان سفارشی پخش می شود.

۳- در شبکه های مختلف همان کارشناسان و مجریان برنامه های مذهبی شبکه ها به کربلا عزیمت کرده و در استودیوهای موقت ساخته شده در هتلهای اطراف حرم یا روی پشت بامها و بلندیهای مشرف بر حرم مطهر سیدالشهدا شعر و حدیثهائی را در اهمیت زیارت اربعین می خوانند که در استودیوهای داخل جام جم هم می توانستند بخوانند.

۴- ترغیب و تشویق مردم به شرکت در راهپیمائی اربعین بزرگترین مشکل برنامه های خبری و غیر خبری صداوسیماست که از همان دهه اول محرم آغاز شد و هرچه به اربعین نزدیکتر شدیم پررنگ تر گردیده  است.

arbaeein1
راهپیمائی اربعین

در اینجا چند مسئله مهم مغفول مانده است:

  • قرار نیست تمام مردم ایران در راهپیمائی اربعین شرکت نمایند و برفرض اینکه چنین امر محالی واجب نیز تلقی شود امکان این حضور از سوی کشور میزبان فراهم نیست. بنابراین تشویق و ترغیب مردم به حضور در راهپیمائی اربعین دربخشهای خبری و غیر خبری از همان ابتدا اشتباه بوده است.اما این روند تا روز ۲۵ آبان ماه به طور بی امان در رسانه ملی دنبال شد تا اینکه در این روز قائم مقام سازمان صداوسیما سیاستهای ابلاغی کمیته اطلاع رسانی و مستند سازی مرکزی اربعین را در ۵ بند به تمام واحدهای تولیدی و خبری این سازمان ابلاغ کرد که در بند اول آن به عدم تشویق و ترغیب راهپیمائی اربعین و خودداری از پخش نماهنگ و کلیپ تهییجی تأکید شده است.

  • تبدیل پوشش خبری به تبلیغات مذهبی علاوه بر مخاطرات رسانه ای از بعد روانی نیز مخاطرات جدی دارد، به نحوی که بسیاری از عشاق ابا عبدالله که به هردلیلی موفق به شرکت در راهپیمائی اربعین نمی شوند در خود نوعی احساس گناه می نمایند که بر روح و روانشان تأثیر نامطلوب می گذارد. در حالی که شرکت در مراسم اربعین در مساجد وتکایای محله ها نیز آنها را ارضا نمی کند و چه بسا از اساس در این مراسم شرکت ننمایند.
  • در گوشه گوشه ایران به مناسبت اربعین حسینی مراسم سنتی خاصی برگزار می شود که به دلیل حجم عظیم برنامه های راهپیمائی اربعین متاسفانه کمترین بازتابی در برنامه های سازمان صداوسیما نداشته است
  • بر فرض آنکه بودجه ریزی پوشش این مراسم به صورت خاص و جدای از بودجه سازمان صداوسیما صورت گرفته باشد ، اعزام اکیپهای مختلف خبری و غیرخبری و پخش ساعتها برنامه مشابه و تکراری از راهپیمائی اربعین نوعی ولنگاری و بی برنامگی در حوزه محتوائی در صداوسیما را نشان می دهد که با مشکلات مالی این روزهای رسانه ملی سازگاری ندارد.
  • عدم پوشش مراسم راهپیمائی اربعین که بزرگترین تجمع انسانی در طول تاریخ به حساب می آید توسط رسانه های غربی نمی تواند توجیه مناسبی برای افراط و تبلیغ پی درپی رسانه  های ایرانی در طول ماههای محرم وصفر باشد؛ کما اینکه تبلیغ بیش از اندازه یک موضوع چه بسا خود دستمایه سوء استفاده همان رسانه های معاند و انگ زنی به این تجمع عظیم شود که قطعا مورد رضایت هیچ یک از دست اندرکاران رسانه ملی نیست.

اما آنچه بیش از هرچیز مایه نگرانی است و پژوهشگران حوزه ارتباطات نمی توانند به راحتی از کنار آن بگذرند، خطری است که از ناحیه نفوذ نوعی اندیشه به ظاهر موجه در حوزه دینی در رسانه احساس  و با عنوان مناسک رسانه ای شناخته می شود. این ایده باید قبل از اجرا مورد مطالعه و نقد صاحبنظران قرار گیرد.

ریشه این نظر، اندیشه ای مبتنی بر ساخت برنامه های هدفمند رادیویی یا تلویزیونی یا همان« مناسک رسانه ای »است که در جامعه مسیحیت وجود داشته و در برخی از شبکه های تلویزیونی ماهواره ای تبشیری امتحان شده است. این ایده درمیان برخی از اندیشمندان حوزه رسانه ای ما نیز رسوخ یافته است که ماحصل آن را می توان در مراسمی نظیر جشن هزار صلوات یا دهه سازیهای مختلف به خصوص در مناسبتهای سوگواری در صداوسیما در همین چند سال اخیر مشاهده کرد. این اندیشه در لایه ظاهری در ترویج سبک خاصی از مجالس عزاداری و نشر بی رویه مجالس یکی دو مداح مشهور پایتخت یا چند قاری مشهور در سالهای گذشته تجلی یافته اما در سالهای اخیر به ساخت مناسک رسانه ای برای رویدادی از اساس مردمی مانند راهپیمائی اربعین تبدیل شده است. ضرباتی که در سلب اعتماد از جامعه قاریان و مداحان عزیز و محترم کشور به دلیل برخی مشکلاتی که حول ماجراهای شخصی یکی دو قاری یا مداح مورد تمرکز و توجه رسانه ملی رخ داد ، به مراتب کمتر از خطراتی است که به تبدیل حرکت مردمی راهپیمائی اربعین به یک نوع مناسک رسانه ای می انجامد . پس باید تا دیرتر نشده درباره آن فکری اندیشید. این گونه مسائل از ابعاد فرهنگی و اجتماعی دارای تبعات فراوانی است که باید به دقت مورد مطالعه قرارگیرد و رسانه ها به مسؤلیت اجتماعی خویش با وسواس بیشتری عمل کنند. شاید بهتراست صداوسیما به جای تلاش برای دخل و تصرف در این حرکت مردمی و تشویق و ترغیب کاری که در به وجود آمدنش هیچ ارگان و دولت و رسانه ای دخالتی نداشته، ، به پوشش بی کم و کاست و حرفه ای این رخداد مهم مذهبی و فرهنگی بپردازد و بگذارد این بزرگترین اجتماع بشری در قرن حاضر همان طور که از عشق و عقاید پاک مذهبی همه دوستداران اباعبدالله الحسین (ع) فارغ از هر رنگ و نژادی نشأت گرفته است بدون رنگ و ریا باقی بماند.

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

6 + 4 =