در قسمت سوم معرفی هفتگی کتاب ، کتابهای “یادت نرود که…” از یاسمن خلیل فرد، “یادداشت های یک دیوانه” از امیر عربلو، و کتاب “بی تو مهتاب” از فرخنده موحد راد را مورد بررسی و معرفی قرار میدهیم.
یادت نرود که …
“یادت نرود که …” نخستین رمان یاسمن خلیلى فرد است که نگارش آن را سال ٩١ به اتمام رسانده بود. اما کتاب دو بار از سوى ارشاد رد شد تا آن که سرانجام در سال ٩٣ موفق به اخذ مجوز شد و آبان ماه سال ٩۴ از سوى نشر چرخ (وابسته به نشر چشمه) منتشر شد. اردیبهشت ٩۵ همزمان با نمایشگاه کتاب تهران به چاپ دوم رسید. یاسمن خلیلی فرد این کتاب را ابتدا در قالب طرحی برای فیلمنامه در سال دوم دانشگاه برای واحد درسى مبانى فیلمنامه نویسی اش نوشته بود که پس از تأیید از سوى استادش تصمیم گرفت آن را به رمان تبدیل کند.
داستان کتاب درباره ى مردى به نام کیوان کامیاب است که پس از ١۵ سال از فرانسه به ایران بازمى گردد تا گذشته ى خود را مرور کند و با افراد مهم زندگى اش دیدار داشته باشد. مهمترین این افراد فروغ شکیباست، زنى که کیوان در تمام عمر او را عاشقانه دوست داشته است. این رمان در ژانر “عاشقانه” و البته “ادبیات مهاجرت” جاى مى گیرد که روابط انسان ها با یکدیگر و کنش های درونی شان در آن حائز اهمیت است. یاسمن خلیلی فرد کارشناس ارشد کارگردانی سینماست به همین دلیل کتابش به لحاظ ویژگى تصویری بودن و پرداختن به جزییات تاحدودى به فیلمنامه شباهت دارد. در این رمان “نوستالژى” و “مرور خاطره ها” به شدت حائز اهمیت است.
“یادت نرود که…” ۴۵١ صفحه دارد و به زودى به چاپ سوم خواهد رسید.
یک پاراگراف از کتاب: فروغ به زور خندید. چروک هاى زیر چشم دوست داشتنى ترش کرده بودند. کیوان نگاه کرد به صورت او و چروک های ریز و پلک ها که کمى افتاده تر شده بودند. نگاهش را از او گرفت. فروغ زیبا بود. زیباترین زنی که دیده بود. جنس زیبایى اش با همه فرق مى کرد، انگار فروغ یک جور دیگرى زیبا بود. فکر کرد میانسالی اوج زنانگى یک زن است.
یادداشت های یک دیوانه
مجموعه داستان “یادداشت های یک دیوانه” به قلم امیر عربلو از انتشارات “افق بی پایان” است که شامل هجده داستان کوتاه و موجز با فضای حیرت آور و نه چندان معمول میباشد. برخی از این داستان ها مانند داستانی که با اسم کتاب هم نام است، در همان ابتدا با جمله ایی ما را میخکوب می کند. تعدادی کاغذ و دست نوشته که روی میزی در اتاقی افتاده است و پلیس که مبهوت، به دنبال یافتن نگارنده ی آن هاست.
در برخی دیگر، مانند داستان “پزشک روستا”، فضایی مه آلود حاکم است. پزشکی که در بوران شدید، سوار بر اسب خود باید هرچه سریع تر سر بالین بیمار خود حاضر شود؛ اما چرا تنهاست ؟ خواننده خود باید تشخیص دهد که داستان حقیقت و یا رویایی بیش نبوده است.
اما برخی دیگر، به مانند “عطش” که فردی خسته و تشنه به روستایی می رسد اما متوجه می شود که افراد آنجا به طرزی شگفت آور، رفتار عجیبی دارند؛ داستان های نمادینی ست که می توان آن را حتی به روزگار خود تعمیم داد.
در واقع نویسنده یِ این کتاب با دوری جستن از گزافه نویسی و سطحی نگری های معمول، مستقیماً به عمق باطن انسان ها پرداخته و با خلق داستان های فلسفی، عملاً راه را برای تفکر و شیوه ی نگرش جدید، باز کرده است.
سبک داستان های این مجموعه اکسپرسیونیست است و داستان ها در فضایی غیر معمول اتفاق می افتند و هیجاناتی از قبیل عشق و نفرت و خشم به صورت اغراق آمیزی در آن ها تصویر شده اند.
بی تو مهتاب
رمان “بی تو مهتاب” کتاب چهارم خانم فرخنده موحد راد است که در ژانر عاشقانه – اجتماعی سال ۹۴ از انتشارات پرسمان به چاپ رسیده است.
در قسمتهایی از این کتاب می خوانیم:
سجده کردن کار من است، بر شکوفه‌های گل یاس، زنده با آن حس که تو را می‌خواند زنده باد احساس، یاد من خیس است، باران باریده بر یادت، خشک نکن خورشید تابان این یاد مهتاب است که ترک گفته آسمان را راحت! گر مرا می‌جویی، ای خورشید تابان لابه‌لای شکوفه‌های گل یاس پی احساسم هستم!
