نقد مجموعه شعر «هوای حوصله ابری است» در فصلنامه سرزمین هنر

   هوای حوصله ابری‌ست

یادداشتی از مجید سعدآبادی بر مجموعه شعر حمید عبدالملکیان

پیرها به جوانی می‌اندیشند، دوست دارند زمان را نگه ‌دارند و به خاطرات گذشته زل بزنند. و جوانان، امید پیری و عاقبت‌به‌خیری دارند و…بی‌شک هوای حوصله ابری‌ست. در شعر معاصر ایران، «عبدالملکیان» نام‌خانوادگی آشنایی در حوزه­­ی شعر است؛ اگر با نام کوچک «گروس» بیاید، به شعر سپید امروز فکر می‌کنیم و اگر با «محمدرضا»، به نیمایی‌ها و سپیدهای چند سالی قبل‌تر.

گروس جان

من با عموحسن

فرزند کوه و دشت

فرزند «ایل اِوملکی»

هر دو

تقویم یک تباریم

شاید این محتوا را نیز دوست داشته باشید

پیشینه‌ام همین است

من با عموحسن

هرچند در حوالی پاییز

اما، تصویر یک بهاریم (شعر ۱۵، صفحه ۱۶۸)

این یادداشت بر مجموعه شعر «هوای حوصله ابری‌ست»، یادی است از محمدرضا عبدالملکیان که این روزها بسیار غریب مانده است و دوستان هم‌دوره‌اش یا تن به خاک سپرده‌اند و یا در پیچش روزگار، درگیر زندگی اجتماعی‌شان شده‌اند.

این یادداشت بر مجموعه شعر «هوای حوصله ابری‌ست»، یادی است از محمدرضا عبدالملکیان که این روزها بسیار غریب مانده است و دوستان هم‌دوره‌اش یا تن به خاک سپرده‌اند و یا در پیچش روزگار، درگیر زندگی اجتماعی‌شان شده‌اند.

متن کامل نقد این کتاب را به قلم مجید سعدآبادی در دومین شماره فصلنامه سرزمین هنر بخوانید. و در این ویدئو با نویسنده این نقد بیشتر آشنا شوید.

 

 

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

98 − 94 =