عقده دیده شدن منجر به دریده شدن ساحت فرهنگ شد / توهین

عقده دیده شدن منجر به دریده شدن ساحت فرهنگ شد / توهین |فریده ذاکری | سینما | سرزمین هنر

وقتی فرق وقاحت و صراحت را نفهمیم وقتی به هر قیمتی حتی با نابودکردن شان و شخصیت رسانه و فرهنگ نیاز به مطرح شدنمان را در اولویت هرچیزی قرار دهیم نتیجه اش اسفبار و غم انگیز می شود.

دوست عزیزی که سال قبل هم در جشنواره با توهین به قومیتها (در نشست فیلم آتابای) سر و صدا راه انداخت. دچار توهمات خودشیفتگی در مقوله نقد شده و یادش رفته ادب مرد به از هنر اوست.

توهین منفور است

 

متاسفانه در نشست خبری امسال هم با توهین به یک شخصیت فوتبالیست ملی پوش و بازیگری که در اغلب کارهایش و نمایش تئاتری اش گامهای رو به جلویی برداشته و از بسیاری از بازیگران جلو زده، بی حرمتی را به حد اعلا رساند و موجب خشم اکثر اهالی رسانه شد.

بطوری که در محافل وی را آفت خبرنگاری نامیدند که باید رفتارش و گفتارش مورد آسیب شناسی قرار بگیرد و ظرافتهای حرفه ای و اخلاقی و هوش رسانه ای را به وی آموزش داد تا خود را بیشتر از این فرارسانه ای نپندارد و دچار بحران ارتباط و تعامل نگردد و موجب تنش بیشتر بین دو قشر هنر و رسانه  نشود.

چون این رابطه صحیح بین  هنر و رسانه منجربه رشد و اعتلای فرهنگ درکشور خواهد شد حرمتها باید حفظ شود.

همانگونه که از بی ادبی وبی حرمتی بعضی هنرمندان و سلبریتیها به خبرنگاران برآشفته می شویم از رفتارگستاخانه همکاران خودمان هم ناراحت و عصبی شدیم.

‏امروز من به جای آن خبرنگاری که از پژمان جمشیدی پرسید: « در فوتبال که به جایی نرسیدید! در سینما هم! فکر نمی کنید برای دیده شدن راه‌هایی به جز سینما هست؟»،

خجالت کشیدم و شرم کردم

 

واقعا عقده های زندگی خود را به  نشستهای خبری نیاورید این نوع تخریب .این لحن و ادبیات واقعا بی نزاکتی محض و دور از شأن رسانه  است.

‌‎پژمان جمشیدی چه جوری باید موفق می شد بازیکن دو تا تیم برتر ایران بود بازیکن تیم ملی هم بود در بازیگری هم که هر روز دارد پیشرفت می کند و از خیلی ها که اسمشان سوپر استار است جلو زده،  اقای خبرنگار خودتان چه  جایگاهی دارید؟ به جایی رسیدن را دقیقا درچه می بینید؟

چون با هر متر و معیاری حساب کنید (فارغ از خوب یا بد بودن) پژمان جمشیدی به هرجایی که اسمش موفقیت است در هر زمینه ای که اراده کرده  رسیده است.

روزگاری رکن اصلی خبرنگاری، داشتن ادب و نگه داشتن حرمت استادان، هنرمندان و مردم بود. برای همین در جامعه نیز ارج و قربی داشتیم.

اکثر خبرنگاران در دوره ما با سواد، باهوش، زیرک بودند  و با ادب رسانه ای آشنا بودند.

به همین دلیل در نشست ها و گفت و گوها، ضمن به چالش کشیدن مصاحبه شوندگان احترام آنان را نیز نگه می داشتند. امروزه متاسفانه تعداد این گونه خبرنگاران بسیار کم است.

امیدوارم در آینده، روابط عمومی جشنواره های مختلف، برای جلوگیری از تشنج در نشست ها و بی حرمتی ها هنگام دادن کارت به خبرنگاران، خبرنگاران بی ادب و هتاک را شناسایی و از ورودشان به  اینگونه مجامع جلوگیری کنند.

تا جلوی رشد هتاکی و بی ادبی در رسانه های ایران را بگیرند.

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

33 + = 42