عادل فردوسی پور و بی توجهی هایش به فرهنگ و زبان فارسی

مروری بر کارنامه فرهنگی برنامه 2018 - قسمت دوم

 عادل فردوسی پور را می توان موفق ترین مجری ورزشی تلویزیون در سالهای اخیر دانست به نظر می رسد وی استعداد لازم برای چرخش به سمت ایده آلهای مخاطبان را داراست. با این همه برنامه وی در جام جهانی ۲۰۱۸ روسیه نشان می دهد که وی به طرز اعجاب آوری به سمت تجملات و فرهنگ مصرفی پیش می رود .

مدیران رسانه ملی هم با تمام شعارهای پر طمطراقی که در حوزه ی ایدئولوژیک می دهند اگر نگوییم با بی تفاوتی ، لااقل با تسامح و تساهل دست وی را در اجرای ایده های برنامه سازی پر زرق و برقش باز گذاشته اند. از دعوت از بازیکنان بزرگ تیمهای فوتبال جهان گرفته تا استفاده از بازیگران سینما به جای گوینده در خواندن نریشنهای میان برنامه ها.

تعارض شعارها با عملکردها

آنچه مسلّم است آنکه شعارهای  انقلابی در سالهای اخیر بیشتر زینت المجالس مدیران رسانه ملی و صدرنشین بخش سیاسی آن بوده و در بُعد اجتماعی و محتوای پیامهای ارتباطی نمی توان آن را جدی گرفت_شرح جزییات این ادعادر نوشته حاضر ممکن نیست- بنابراین به جای طرح مطلبی که شائبه سیاسی به متن می دهد، به موضوع اصلی مطلب که نگاهی فرهنگی به موضوع است می پردازیم که درتخصص صاحب این قلم است.

همانگونه که در بخش قبل عنوان شد، عادل فردوسی پور به عنوان پیشانی سیمای جمهوری اسلامی ایران در برنامه سازی ویژه جام جهانی ۲۰۱۸ کارنامه قابل قبولی در بعد اطلاع رسانی و سرگرمی و تفریحی داشته است؛ اما از دو منظر زیر در پیشگاه فرهنگ و ادبیات جامعه مسؤل و مدیون به شمار می رود.

اول رواج فرهنگ بخت آزمایی و  تبلیغات بی حساب و کتاب :

همه برنامه سازان رسانه ملی به خصوص فارغ التحصیلان دانشگاه صدا و سیما در سالهای اخیر در هنگام ارائه ی طرحهای برنامه سازی با یک جمله تکراری مواجه می شوند: اسپانسر برنامه شما کیست؟

این ترجیع بند تلخ در گفتمان مدیریت صداو سیما فاجعه ای را رقم زده است که این روزها اقشار مختلف مردم و مخاطبان برنامه های صداوسیما را با پدیده ی شوم بخت آزمایی و تبلیغات بی حساب و کتاب مواجه کرده است. تهیه کننده های برنامه های صداوسیما در حال حاضر بیش از آنکه به فکر فرهنگ عمومی کشور و تولید محتوای هنرمندانه باشد در سودای ابقای حضور خویش بر روی آنتن هستند و به همین دلیل از شهرت و امکاناتی که دارند – و به یمن حضور در صداوسیما کسب کرده اند- برای ارتباط با اسپانسرهای سرمایه دار استفاده می نمایند.

به همین دلیل است که برنامه هایی مانند«بیست ، هجده» و «خندوانه» بخش عمده ای از زمان خود را به تبلیغ مستقیم اپراتورهای مختلف و اپلیکیشنهای نو ظهور کرده اند. دربرنامه «خندوانه» در فرصت مناسب سخن خواهیم گفت اما نقش تهیه کننده برنامه ۲۰۱۸ در جذب اسپانسر محل اشکال بزرگتری است.

شاید این محتوا را نیز دوست داشته باشید

دوم: بی توجهی به زبان فارسی:

ایراد گرفتن از گفتار مجری محبوب بسیاری از بینندگان فوتبال دوست کار دشواری به حساب می آید، به خصوص از این حیث که طرفداران فوتبال به طور عمده برنامه های فوتبالی را به ما هُوَ فوتبال می بینند و دنبال می کنند و بخش زیادی از این بینندگان توجه یا حساسیت لازم را نسبت به زبان برنامه و ادبیات فارسی ندارند. با این وجود دیدگاه کارشناسی فرهنگی ایجاب می کند که درباره زبان برنامه ای جام جهانی ۲۰۱۸ سخن بگوییم.

متأسفانه عادل فردوسی پور به موازات بی توجهی به فرهنگ مصرف و تجمل گرایی ، در زمینه ی پاسداشت زبان فارسی نیز توجه لازم را مبذول نداشته است.وی که در کنار اجرای برنامه های فوتبالی تلویزیون، به تدریس زبان انگلیسی اشتغال دارد، با تمام تسلطی که به اجرای برنامه دارد اما جایگاه تلویزیون را به عنوان یک رسانه عمومی در صیانت زبان فارسی درک نمی کند.

به جز ایراداتی که در تلفظ کلمات و خورده شدن حروف به دلیل سرعت گفتار شخصیش دارد،کوچکترین تلاشی برای استفاده از معادل فارسی کلمات انگلیسی و اصطلاحات تخصصی فوتبال ندارد در عین حال مدیران صداوسیما نیز به این موضوع بی توجهند.

به عنوان مثال آیا شورای عریض و طویل عالی زبان فارسی در صداوسیما نمی تواند با استعلام از فرهنگستان زبان و ادب فارسی جایگزینی برای «هت تریک» انتخاب و به گزارشگران ورزشی ارائه دهد؟

این موضوع فقط به اصطلاحات فوتبالی محدود نمی شودبلکه مجریانی مانند عادل فردوسی پور  یا  رامبد جوان دائماً از اصطلاحات کاربردی تلویزیون مانند «وُلِه» در برابر دوربین استفاده می کنند و بینندگان نیز به تدریج با این اصطلاحات آشنا می شوند در حالی که هیچ ضرورتی برای رواج این اصطلاحات در محیط غیر تخصصی وجود ندارد.

به عبارت دیگر این مجریان با کمال آرامش و بدون هیچ دغدغه ای مرز میان محیط کوچک همکاران خود را با جامعه ی عمومی کشور در هم می شکنند. این مهم زیر سایه ی شوراهای زبان فارسی در داخل و خارج سازمان انجام می شود اما هیچ واکنشی از ناحیه ی این شوراها دیده نمی شود.

اینجاست که وظیفه خویش می دانیم در حالی که مسؤلانی مانند غلامعلی حداد عادل که دو دوره  ریاست  فرهنگستان زبان و ادب فارسی را برعهده داشته  و موسی اسوار و سایر اعضای شورایعالی ویرایش و زبان فارسی صداوسیما در برابر این موضوع در طول سالیان متمادی واکنش مؤثری نشان نداده اند و هر روز فاصله زبان معیار با زبان گویندگان و مجریان تلویزیون بیشتر و بیشتر می شود این مهم را به افکار عمومی بکشانیم باشد که این قبیل مسؤلان بدانند که دوستداران زبان فارسی نگران زبان رادیو و تلویزیون هستند.

آنچه گفتیم گرچه به مناسبت پایان برنامه «بیست،هیجده» به نام عادل فردوسی پور مطرح شد، اما تمامی کسانی که در تصمیم سازی برنامه های تلویزیونی سهیم هستند را مخاطب قرار می دهد.مقوله ی فرهنگ، مقوله ی پیچیده ای است و این  مختصر به عنوان حاشیه ای بر برنامه بیست هیجده، تنها تذکاری است بر بی سر و سامانی هایی که در برنامه سازی تلویزیونی تنها از دومنظر مطالعات انتقادی فرهنگی مورد اشاره قرار می گیرد.

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

− 1 = 1