سینمای بدون اقتصاد ، یعنی سینمای ایران
در یک جامعه نابسامان که همه چیز آن از جمله اقتصاد و فرهنگ و روابط اجتماعی و سیاسی، دچار مشکلات اساسی است، نمی توان انتظار بالندگی هنرمند و شکوفایی هنر را داشت
سینمای بدون اقتصاد ، یعنی سینمای ایران | جبارآذین | سرزمین هنر | سینما
زندگی بدون اقتصاد و به تبع آن تمام ارکان و ساختار های اجتماعی و ازجمله فرهنگ و هنربدون معنا است. هنر و هنرمند به ویژه در تولید و ارایه هنرهای جمعی مانند سینما و تاتر، بدون سرمایه، امکان بروز و ظهور و هنر نمایی ندارند.
سرمایه و اقتصاد، اسکلت و زیربنای مادی و مالی آثار هنری را شکل می دهند. در واقع در ترکیب درست و سلامت هنر و هنرمند و سرمایه در یک مناسبات اقتصادی سلامت، با رویکرد توجه به نیاز و سلیقه مخاطب است که می شود با عالم هنر ارتباط گرفت و هنر را وارد جریان زندگی کرد.
بدیهی اینکه در یک جامعه نابسامان که همه چیز آن از جمله اقتصاد و فرهنگ و روابط اجتماعی و سیاسی، دچار مشکلات اساسی است، نمی توان انتظار بالندگی هنرمند و شکوفایی هنر را داشت.
در ایران امروز با حاکمیت نگرش های غیر ملی و غیر مردمی و غیر تخصصی، همه چیز به هم ریخته و به جای هنر و فرهنگ و معنویت ،سرمایه و اقتصاد بیمارسلطه دارد و قدرت در اختیار پول و سرمایه سالاری است.
سینمای بدون اقتصاد
از بیماری های اندام آلوده چنین اقتصاد، تزریق سرمایه نفت و نگره دلالی با اهداف سوداگری و کاسبی است. چنین گستره ای بر فضای فرهنگ و هنر و سینما و صدا و سیما هم مستولی است.ازهمین رو اقتصاد بیمار، شرایط تولد نارس هنر و فرهنگ را در کشوررقم می زند.
این سرمایه آلوده و اقتصاد بیمار نیازمند درمان اساسی و جراحی است و هیچ مُسکّن رفرمیستی نمی تواند نقش درمانگر را ایفا کند. با جا به جایی مهره ها و تزریق پول دولتی، نمی توان هنر و سینما را احیاکرد و زنده نگه داشت!
طبیعی است که محصول اقتصاد بیمار هنر و سینما و سیما هم، کالاهای فرهنگی بیمار خواهند بود. از همین رو تا در نگاه، اقتصاد و سیاست و فرهنگ و مناسبات جامعه، انقلاب و تغییرات اساسی رخ ندهد، هیچ اتفاق مبارکی نخواهد افتاد و داستان،چون همیشه کوفتن آب در هاون و بازی کردن، بازی دادن و بازی خوردن است.
اقتصاد مانند فرهنگ، هزاران مجاری حیاتی برای زندگی سلامت دارد، اما به لطف نالایقان و بی هنران حاکم، تمام آن ورودی ها و خروحی ها آلوده و مسموم شده است.
اقتصاد و امکانات اقتصادی میان سه قطب دولتی، نهادی و خصوصی تقسیم شده است و چون اقتصاد جاری فاسداست، مجاری آن در همه جا و سینما این چنین است و تازمانی که اقتصاد کشور درست نشود، اقتصاد سینما و هنر هم درست نخواهد شد.
فرهنگ و هنر سالم و پویا و مردمی،به اقتصاد ،سیاست و مسوولان و مدیران و متولیان سالم و پویا و هنرمندان متخصص و متعهد نیازدارد،آیا چنین فضا و افرادی را در ایران امروز سراغ دارید.