از «فروغ محمد» تا غروب «رستاخیز» : سینمای ایران در سال ۱۳۹۴

سال ۱۳۹۴ سال پر فراز ونشیبی برای سینمای ایران به شمار می رود.سالی پر از عجایب .از فروش بیش از ۱۵ میلیارتومانی فیلم محمد رسول الله تا اهدای جوایز بهترین سیمرغ های فیلم فجر به یک کارگردان فیلم اولی. همه اینها را بایدبه فال نیک گرفت هرچند درهردوی این کامرانیها ،ناکامیهای بزرگی نیز در حوزه فیلم وسنما رقم خورده است که باید در جای خود مورد بررسی قرارگیرد.

فروش خوب فیلم محمد رسول الله (ص) بارقه های امید را برای کشاندن قشرهای مختلف مردم به سالنهای سینما زنده کرد .این موفقیت علاوه بر اینکه موضوع فیلم تثبیت کرده بود ،اما برنامه ریزیهای حمایتی وزارت فرهنگ وارشاد اسلامی در تخصیص زمان مناسب اکران و سالنهای مختلف و تخفیف های گسترده در بهای بلیط در ماههای آخر نمایش فیلم نیز تاحدی در استمرار فروش این فیلم تأثیر داشته است.

درباره همین فیلم نیز دو نکته منفی درکارنامه سینمای ایران ثبت شد اول عدم تچهیز سالنهای سینمای کشور به تجهیزات مناسب نمایش صدا وتصویر پیشرفته که باعث لغو نمایش فیلم در روز اول اکران – روز ولادت امام رضا(ع)- واستمرار مشکلات دربسیاری از سالنهای نمایش شهرستانها وحتی تهران تا آخرین روز اکران بود .دومین نکته که اهمیت بسیار زیادی از بعد برنامه ریزیهای فرهنگ دارد ،عدم تمهید مناسب برای نمایش فیلم در سینماهای آمریکا واروپا بود که باعث شد این فیلم در رقابت اسکار هیچ امتیازی کسب ننماید.

این درست است که جایزه اسکار تحت الشعاع فعالیتهای مافیائی لابی های قدرتمند رسانه ای است و این لابیها نیز به شدت به صهیونیسم بین المللی وابسته اند اما نمی توان عدم درایت در برنامه ریزی مناسب سازندگان و مسؤلان فرهنگی کشور در این باره را نادیده گرفت. درحالی که شرکتهای معتبری همچون‹سونی پیکچرز» آمادگی خود را برای پخش چهانی این فیلم بزرگ اعلام کرده بودند ،شرکت سازنده تصمیم گرفت خود این کار تخصصی را به انجام برساند که همانطور که پیش بینی می شد درعمل موفقیت لازم را به دست نیاورد وبسیاری از کسانی که حق رأی در اسکار داشتند حتی یک بار هم این فیلم را ندیده بودند ،پس چطور می توان انتظار داشت که بتوانند به فیلمی که ندیده اند رأی دهند؟ درخصومت صهیونیستها با اسلام ومسلمین شکی نیست اما تدبیر ودرایت می توانست تا حد زیادی این  دسیسه ها را خنثی کند.دراین باره حرف بسیار ایت اما درهمین حداکتفا می کنیم

اما بدترین رخدادسینمائی در سال ۱۳۹۴ توقف ارکان فیلم«رستاخیز» ساخته احمدرضا درویش در پایان نخستین روز اکران آن درتهران بود.دراین روز تعدادی از افراد گرداگرد چند زن که در مقابل یکی از سینماهای نمایش دهنده این فیلم اقدام به «قمه زنی» کرده بودند جمع شده وخواستار توقف نمایش این فیلم شدند. معاونت سینمائی نیز که پیس از این با پروانه نمایش آن موافقت کرده بود بی درنگ تسلیم خواست افراد مذکور شد وار ادامه اکران «رستاخیز» ممانعت به عمل آمد. بحثها پیرامون فیلم بالاگرفت و شکایت سازندگان به ریاست جمهوری هم کشیده شد اما ادامه اکران منوط شد به حذف چهره بازیگر نقش حضرت عباس(ع) ،که این امر مورد پذیرش کارگردان فیلم قرار نگرفت و فیلم همچنان در توقیف باقی ماند.

صرفنظر از اینکه آیا ازاساس نشان دادن چهره حضرت ابالفضل(ع) دراین فیلم درست بوده یا غلط ، نفس توقف اکران فیلمی که تمام مقدمات قانونی برای نمایش در سینماهای کشور را طی کرده است،تحت تأثیر گروههای فشار کاری است که انتظار آن نمی رفت و شاید بزرگترین عقب نشینی دست اندرکاران فرهنگی هنری دولت تدبیر وامید محسوب شود و اثرات نامطلوب آن تا سالها بر سر سینمای ایران سنگینی کند.

اکنون سال ۱۳۹۵ فرا رسیده است و تجربه های تلخ سال قبل باید چراغ راه موفقیتهای این سال قرارگیرد آیا سینمای ایران می تواندازاین تجربه ها استفاده لازم را ببرد؟ امید مااین است که اینچنین شود.

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

+ 83 = 91