در قسمت های قبلی گفتگو با سید سعید کلاتی ، در مورد مسائل فنی و البته مشکلات مترجم های ایرانی پرسیدم . در قسمت آخر گفتگو، از کتاب اولشان و همچنین فعالیت های روزنامه نگاری آقای کلاتی سوال کردم. آقای کلاتی نیز خبر چاپ کتاب های ترجمه شده ی جدیدشان را به هنرلند دادند.
در مورد تجربه ی اول چاپ کتاب بگوئید. چه مسائلی در این مورد داشتید و بازخورد مخاطب با کتاب “زندگی پس از زندگی” چگونه بود؟
بنده به صورت حرفهای از سال ۱۳۸۲ کار ترجمه را شروع کردم و در طول تمام این سالها سعی کردم که تجربه بیندوزم و گرچه همیشه نیم نگاهی به ترجمه آثار ادبی و داستانی داشتم، اما هرگز به صورت جدی وارد این عرصه نشدم. تا اینکه در سال گذشته تصمیم گرفتم که اولین ترجمه خود را وارد بازار کنم. قبل از اتمام کار با هیچ ناشری صحبت نکردم و سعی کردم به دور از نگرانی و استرس صرفاً روی ترجمه اثر تمرکز کنم.
بعد از اتمام کار، کتاب را برای چندین ناشر سرشناس فرستادم که نشر محترم هیرمند، زودتر از ناشران دیگر کار را پسندید و با بنده تماس گرفتند که برای عقد قرارداد مراجعه کنم. و تجربه کار با این ناشر حرفهای و ارزشمند به قدری خوب و شیرین بود که بنده ترجیح دادم آثار دیگرم را هم به آنها بدهم. کتاب «زندگی پس از زندگی» در نمایشگاه کتاب امسال ( اردیبهشت ۱۳۹۶) توزیع شد و از آن زمان خوانندههای زیادی کتاب را خواندهاند و خوشبختانه اکثر بازخوردها مثبت بوده است. اما بیشتر مایلم که این کتاب توسط دوستان نویسنده خوانده شود و نقد این عزیزان را درباره ترجمه و داستان این کتاب بدانم.
شما در کنار مترجمی ، روزنامه نگار هم هستید. کمی در مورد فعالیت های روزنامه نگاری تان برایمان بگوئید.
من در سال ۱۳۸۷ با ورود به روزنامه ایران نیوز رسماً وارد حرفه روزنامهنگاری شدم. ابتدا اخبار و رپورتاژهای فارسی را به انگلیسی برگردان میکردم و در این راه تجربه زیادی از استاد مرحوم چنگیز رضایی کسب کردم.
بعد وارد روزنامه تهران تایمز معتبرترین جریده انگلیسی زبان کشور شدم و آنجا هم از محضر اساتیدی چون مرحوم حمید گلپیرا و آقای ساکی بهره بردم. بعد از مدتی از بنده دعوت شد تا به عنوان دبیر فنی نشریات انگلیسی زبان بنیاد اندیشه اسلامی وابسته به سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی به این موسسه ملحق شوم و آنجا هم افتخار همکاری و شاگردی اساتید بزرگی چون استاد صدرالدین موسوی نصیب بنده شد. و بعد از مدتی هم به عنوان سردبیر نشریه قدیمی اکو او اسلام انتخاب شدم و هنوز هم این نشریه را به صورت ماهیانه با کمک دوستان دیگر منتشر میکنم.
کار جدیدی در دست چاپ یا ترجمه دارید؟
چندین آثار از بنده در همین دو سه ماه آینده منتشر خواهند شد که البته فاخری از نویسندگان بزرگی هستند. ازجمله آنها میتوانم به کتاب «آدمفروش» نوشته پل بیتی اشارهکنم که این کتاب جایزه بوکر سال قبل را از آن خود کرد و قرار است توسط انتشارات خوب ستاک به زودی منتشر شود.
اثر دیگر بنده رمان «لارز» نوشته نویسنده سرخ پوست کانادایی خانم لوییز اردریچ است که داستان مهیجی دارد. داستان حول یک سنت دیرینه سرخ پوستی شکل میگیرد: در آیین سرخپوستها اگر فردی فرزند دیگری را بکشد او را قصاص نمیکنند، بلکه باید فرزند خود را به آن خانواده دیگر بدهد….. این کار قرار است توسط انتشارات محترم نون به زودی وارد بازار شود.
رمان بعدیام کتابی است به نام «کتابفروشی ۲۴ ساعته آقای پنامبرا» که همانطور که از اسمش پیدا است روایت عجیبی است از یک کتاب فروشی ۲۴ ساعته. نویسنده رابین اسلوان به خوبی توانسته همزیستی کتاب و عصر الکترونیک را توصیف کند. این کتاب هم به زودی توسط نشر محترم هیرمند منتشر خواهد شد.
و یک مجموعه داستان هم از یک نویسنده آمریکایی-ویتنامی به نام ویت تانگ ون که سال گذشته برنده جایزه پولیتزر شد ترجمه کردهام که قرار است به زودی توسط نشر محترم روزنه چاپ و در بازار عرضه شود.
سخن آخر آقای سید سعید کلاتی:
ضمن تشکر و قدردانی از زحمات شما و تمام تیم حرفهای هنرلند امیدوارم که روزی برسد که بتوانیم همگی با افتخار سرانه کتابخوانی در کشورمان را فریاد بزنیم و مردم ما به این نتیجه برسند که کتاب تنها راه ممکن برای رسیدن به کمال و یک زندگی بهتر است.