” سیامک گلشیری ” مهمان نوروزی هنرلند – قسمت اول گفتگو

آقای سیامک گلشیری را با کتاب “مهمانی تلخ” شناختم . قلمی روان و هوشمند و بدون اضافه گویی دارند. ایشان از جمله نویسندگان پرکاری هستند که ژانرهای متفاوتی در نوشتن را تجربه کرده اند . سیامک گلشیری کار در حوزه بزرگسال و کودک و نوجوان و متون کهن و داستان کوتاه را در کارنامه نویسندگی خود دارد . به دلیل تسلط به زبان آلمانی، ایشان ترجمه هایی هم از کتابهای آلمانی به زبان فارسی داشته اند. داستانهای آقای سیامک گلشیری در جشنواره های متعدد نامزد یا برنده جوایز رتبه اول شده است. نوشته های ایشان در حوزه کودک و نوجوان همواره با اقبال عمومی روبرو شده است. رمانهای پنج گانه خون آشام وی با عناوین “تهران، کوچه اشباح” ، “ملاقات با خون آشام” ، “شبح مرگ” ، ” جنگل ابر” و ” شب شکار”، پرفروش ترین مجموعه رمان تاریخ ادبیات کودک و نوجوان ایران لقب گرفته است. رمان “جنگل ابر” از همین مجموعه ، رمان انتخاب شده از سوی کتابخانه بین المللی مونیخ در کاتالوگ کلاغ سفید در سال ۲۰۱۴ شده است. لیست افتخارات آقای سیامک گلشیری آنقدر بلند است که نیاز است صفحه ای جدا به آن اختصاص داده شود. به علت فعالیت ایشان در ادبیات کودک و نوجوان ، ترجیح دادم در دو قسمت اول مصاحبه روند گفتگو با ایشان را بر محور ادبیات کودک و نوجوان پیش ببرم.

هنرلندچناب آقای گلشیری سلام . پیش از هرچیز فرا رسیدن سال نو را تبریک می گم و از اینکه دعوت ما را برای شرکت دراین گفتگو پذیرفتید سپاسگزارم.

من هم به شما و خوانندگان این مصاحبه سلام عرض می کنم و عید نوروز را به هموطنان عزیزم تبریک می گم.

هنرلندآقای گلشیری، از آنجاییکه شما در ژانرها و حوزه های متفاوتی قلم می زنید، نوشتن در ادبیات کودک و نوجوان را چطور می بینید؟ آیا به همان اندازه رمان بزرگسال، پرکار و سخت هست؟

بله، به همان اندازه سخت است. هیچ فرقی با رمان بزرگسال نمی‌کند. شما با عناصر مشترکی در هر دو مواجهید. به‌طور مثال آیا می‌شود در رمان نوجوان شخصیت‌پردازی اتفاق نیفتد و یا زمان داستانی را نادیده گرفت، یا خیلی چیزهای دیگر را؟ به گمان من گاهی کار سخت‌تر هم هست. به‌خصوص در کارهای فانتزی که نویسنده باید کاری کند که شخصیت‌های خیالی، واقعی به‌نظر برسند. به نظر من رمان نوشتن کار سختی است و خوب البته در عین حال برای من لذتبخش هم هست.

هنرلندآقای سیامک گلشیری، یکی از عمده مشکلات ادبیات ما ، نادیده گرفتن مخاطب نوجوان، به خصوص پسرها است. از آنجاییکه شما جزو نویسندگان موفق و پرکار در این قسمت هستید ، استقبال نوجوانان از کتابهای تالیف ایرانی را چگونه میبینید؟

شاید بهتر بود این سؤال را از کسی می‌پرسیدید که متخصص تاریخ ادبیات کودک و نوجوان است،‌ چون من کارم را با ادبیات بزرگسال شروع کرده‌ام و تخصص اصلی‌ام در این زمینه است. با این حال احساس می‌کنم این سال‌ها توجه به رمان نوجوان خیلی زیاد شده. ناشران زیادی به تألیف رو آورده‌اند. کانون پرورش هم چندین و چند رمان از نویسندگان مختلف به چاپ رساند که دو تا از آنها هم رمان‌های من هستند و فروش بسیار زیادی هم داشته‌اند. فکر می‌کنم در حال حاضر این ادبیات حرفی برای گفتن داشته باشد و تا جایی که من می‌دانم، استقبال، خیلی خوب بوده. من کمتر نوجوانی را سراغ دارم که مجموعه خون‌آشام را نخوانده باشد. به‌خاطر همین فکر می‌کنم نشانه‌ی خیلی خوبی است از اینکه یک نوع آشتی با کار ایرانی اتفاق افتاده.

هنرلندبا توجه به موجود بودن کتابهای ترجمه فراوان در بازار ، که باژانر های عموما تخیلی و هیجانی به راحتی توانسته اند مخاطب نوجوان را جذب خود کنند، شما چه تالیف هایی را در مقام رقابت با این کتابهای ترجمه شده میبینید.

خوب تا حدودی به سؤال‌تان جواب دادم. اما می‌خواهم بگویم کتاب‌های ترجمه خیلی به این قضیه کمک کرده. در چند سال اخیر رمان‌ها و مجموعه‌رمان‌های زیادی به فارسی ترجمه شده. همین‌ها باعث شده خیلی از نوجوانان کتاب بخوانند،‌ منظورم در این مملکت است که خیلی از مردم اهمیت کتاب خواندن را درک نکرده‌اند. اینها کمک کرده که خیلی از نوجوانان کتاب‌خوان شوند و خوب آدم کتابخوان می‌گردد و کتاب پیدا می‌کند. بعضی از نویسندگان ایرانی هم اهمیت نوشتن رمان‌های خوب برای نوجوانان را درک کرده‌اند. البته در این میان رمان‌هایی هم منتشر می‌شود که نتوانسته مخاطب زیادی جلب کند. بعضی از این رمان‌ها ادای رمان نوجوان را درآورده‌اند و نتوانسته‌اند با خواننده ارتباط برقرار کنند.

ادامه دارد…

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

78 − = 73