رشته کار را اگر به دست سینماداران اصیل می سپردند،هیچ سینمایی تعطیل نمی شد

«اروپا» از بزرگ ترین سینماهای ایران بود، با گنجایش حدود 1000 نفر. سینماروهای چند دهه پیش خاطرات زیادی از این سینما داشته و دارند.

رشته کار را اگر به دست سینماداران اصیل می سپردند،هیچ سینمایی تعطیل نمی شد|سیدرضا اورنگ|سرزمین هنر|سینما

در کلان شهر تهران، به خصوص بخش مرکزی آن که از لحاظ فشردگی جمعیت و موقعیت اقتصادی شاخص است، سینماهایی وجود داشتند که سالن های آن همواره مملو از جمعیت مشتاق بود. به ندرت پیش می آمد این سالن ها در ساعات میانی روز، نیمه پر باشند، چه رسد به خالی.

در این ۳۰ سال اخیر،اعمال سیاست های غلط در عرصه سینمای ایران باعث شده تا این سینماهای پررونق، یکی یکی از نفس بیفتند و نه تنها از چرخه اکران، بلکه از خاطره ها نیز محو شوند.

روزی نیست که خبری از تعطیلی سینماها در سطح کشور به گوش نرسد، آن هم سینماهایی که همواره رونق اقتصادی داشتند. یکی از این سینماهای شاخص و بزرگ که همیشه سالنش از تماشاگر موج می زد، سینما «اروپا» در خیابان جمهوری فعلی بود، سینمایی که در مرکز تجاری تهران بزرگ، میعادگاه عاشقان سینما و تماشاگران واقعی و بی ادعا بود، علاقه مندانی که از دیدن فیلم لذت می بردند.

«اروپا» از بزرگ ترین سینماهای ایران بود، با گنجایش حدود ۱۰۰۰ نفر. سینماروهای چند دهه پیش خاطرات زیادی از این سینما داشته و دارند.

آنان فیلم های خاطره انگیزی، به خصوص از سینمای هند را در این سینما به تماشا نشسته اند. پس از مدتی تعطیلی، پایه های این سینمای پرتماشاگر، فرو ریخت و اکنون به ویرانه ای تبدیل شده است.

این واقعه بسیار دردآور است، اما دل هیچ مسوولی به درد نیامده و نخواهد آمد. دلی که به درد می آید در سینه علاقه مندان واقعی سینما می تپد، نه در سینه مسوولان.

از سینمای بزرگ «اروپا» فقط آه و افسوس باقی مانده است. زمانی در تهران بزرگ حدود ۳۰۰ سینمای فعال وجود داشت، اکنون چند سینمای فعال وجود دارد؟

آنانی که هر از گاه فریاد بر می آورند مشکل سینمای ایران کمبود سالن است، چرا جلوی تعطیلی مدام سینماها را نمی گیرند تا کمبود سالن نداشته باشیم؟!

زمانی نه چندان دور، در خیابان لاله زار جنب و جوش زیادی در مقابل و اطراف سینماها دیده می شد. ساندویچ فروشی ها، آجیل فروشی ها و غیره از مشتری پر بودند، اما امروز، لاله زار به یکی از سوت و کورترین خیابان ها تبدیل شده، زیرا چراغ سینماها و سالن های نمایشش یک به یک رو به خاموشی نهادند.

آنانی که به بهانه احیای سینمای ملی و در اصل برای پرکردن جیب خود، اکران فیلم های خارجی را ممنوع کردند بیایند و دسته گلی را که به آب داده اند ببینند! آیا با اعمال این سیاست غلط، سینمای ایران احیا شد یا مرد؟! هر سینمایی که در ایران تعطیل شود، در حقیقت یکی از پایه های سینمای این مملکت فرو ریخته است.

اگر چنین ادامه یابد، ارکان سینما به زودی فرو خواهد ریخت و از سینمای ایران جز تلی از خاک و خاکستر باقی نخواهد ماند!

سینمادارهای اصیل و کاربلد ، عاشقانی بودند و هستند که تا لحظه آخر مقاومت می کنند تا سینمای شان ورشکست نشود، اما وقتی شد، چاره ای جز تعطیلی آن ندارند. آنان قانع به اندک سودی هستند تا چراغ سالن های شان روشن باقی بماند، اما وقتی آب باریکه ای هم وجود ندارد، چگونه به حیات خود ادامه دهند؟

برای نجات سینماهای ایران از ورشکستگی و تعطیلی کامل، چهار اصل باید اجرا شود:

۱- اکران نامحدود فیلم های خارجی- ۲- آزادی سینماداران در انتخاب فیلم- ۳- ایجاد رقابت سالم بین تهیه کنندگان و سرمایه گذاران سینما- ۴- دادن حق انتخاب به تماشاگران.

اکران محدود چند فیلم در سینماهای پایتخت و شهرستان ها، یعنی گرفتن حق انتخاب از تماشاگر. این بزرگ ترین معضل و مصیبت امروز سینمای ایران است.

اگر فیلم ضعیفی اکران می شود و مخاطب ندارد، باید به سینمادار اجازه داد تا آن را سریع از روی پرده پایین آورد، حتی اگر تنها یک روز از اکران آن گذشته باشد. چه لزومی دارد سینماها در اشغال فیلمی باشند که مخاطب ندارد؟!

در گذشته ای نه چندان دور، سینمادار با مشاهده استقبال کم تماشاگران از یک فیلم، اجازه اکران شب دوم را به آن نمی داد. سینمادار اصیل و مجرب، تاجری است که تجارت را خوب می داند. به او اجازه دهیم تا از توانایی خود بهره ببرد. اگر رشته کار را به دست سینماداران می سپردند، هرگز شاهد فرو ریختن پایه های سینما «اروپا» و دیگر سینماها نمی بودیم.

 

 

 

 

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

54 − 49 =