راه دل در گفتگو با زمان پورکیاسری کارگردان و مستندساز

مهدی زمان پور کیاسری مستندسازی است که کارش را جدی می گیرد. او بی صدا و بی ادعا پله های ترقی را یکی یکی بالا رفته است و خود را به عنوان مستندساز موفقی شناسانده است که به طبیعت و انسانها عشق می ورزد. رمز موفقیتش را می توان در همین نزدیکی و پیوندش با ابژه ها جستجو کرد و سوژه هایی که در ذهن خلاقش می پروراند. به بهانه ی نمایش مستند «راه دل» ازسیمای جمهوری اسلامی ایران، گفتگویی با وی انجام گرفته است که بخشهایی از آن در نسیم آنلاین هم منتشر شده است. متن کامل این گفتگو تقدیمتان می شود.

گفتگو با مهدی زمان پور کیاسری

مستند ساز

هنرلند طرح و ایده ساخت «راه دل» به پیشنهاد حوزه هنری بود یا خودتان می خواستید در ادامه مستند «مشتی اسماعیل» این شخصیت را در موقعیت تازه قرار دهید؟

زمان تصویربرداری مستند «مشتی اسماعیل» در سال ٩۶وقتی در یکی از صحنه های فیلم به ایشان گفتند که کاسه چشم وی سالم است و با عمل شاید خوب شود، خاطرنشان کرد که «مرا از این حال خوب دور نکنید». این موقعیت مهم را در آن فیلم استفاده نکردم، اعتقاد داشتم این حال خوب را باید در زندگی واقعی‌ ایشان ببینیم و در فیلم نشان دهیم. بعد از گذشت ٧ سال از ساخت آن مستند، همان صحنه را یعنی ویزیت چشم مشتی توسط دکتر برای احتمال عمل با زمان پیاده روی اربعین و انتخاب راه دوم از سوی وی، بهانه ای شد تا با او عازم این سفر معنوی شویم. ما با مشتی اسماعیل همراه با نصیر، یار بامعرفت و همیشگی او به این سفر گام گذاشتیم و با قرار دادن پیرمرد در موقعیت های مختلف، عکس العمل و واکنش های مشتی را خلاقانه ثبت و ضبط کردیم که حاصل آن، ساخت مستند «راه دل» شد.

هنرلند پروسه تولید این مستند چه مراحلی را سپری کرد ؟

پاییز سال ۹۵ یک ماه پیش از اربعین در کیاسر مستقر شدیم و تصویربرداری را از محل زندگی مشتی اسماعیل آغاز کردیم. پس از آن به سمت نجف رفتیم و از نجف تا کربلا در مسیر پیاده روی با مشتی اسماعیل و نصیر همراه شدیم. کل پروسه تصویربرداری ما بین ١٠ تا ١۵ روز زمان برد.

هنرلند بر پایه طراح اولیه که مد نظر داشتید موقعیت ها را ساختید یا بر اساس رخدادها بداهه پیش آمدید و شخصیت را در موقعیت قرار دادید؟

به واقع ٨٠ درصد رخدادها بداهه در فیلم رقم خورده است . اعتقاد دارم برای مستند نمی توان از پیش مسیر فیلمنامه ای ترسیم کرد، این قضیه کار را سخت می کند، به نوعی رخدادها قابل پیش بینی نیست. راهکار ما بدین سیاق بود که برای شخصیت در مسیر راهپیمایی درام طراحی می کردیم. معتقدم در ساخت مستندهایی با چاشنی درام در ایران از نمونه های اروپایی چند سال عقب هستیم. برخی نیز تزریق درام در ساختار مستند را نمی پسندند اما در اکثر مستندهای اروپایی از چندین دهه پیش درام را برای جذابیت کار وارد سازمان روایی اثر می کردند که این شاخصه را برای جذب مخاطب ضروری می دانستند.

هنرلند آیا شما هم به سبک و سیاق مستند – داستانی تعلق خاطر دارید؟

بله. باور دارم برای جلب توجه مخاطب مهمترین ترفند تزریق درام به ساختار اثر مستند است. از سویی دیگر به این شاخصه توجه داریم درام تزریق شده به اثر باستی از دل خود واقعیت موجود جوانه بزند. در فیلم های داستانی خالق اثر از اهرم خیال برای خلق رخدادهای درام بهره ویژه می برد اما در مستند سازنده اثر از واقعیت برای طراحی درام اثر سود می برد. در مستند « راه دل » با موضوع محوری پیاده روی اربعین مشتی اسماعیل را در موقعیت های مختلف قرار دادیم و عکس العمل های وی و نوع برخوردش را ثبت و ضبط کردیم.
با التفات به این موضوع که قهرمان هر دو مستند اخیر شما یک پیرمرد نابیناست، از منظر ساختار و نوع نگاه به موضوع چه تفاوتها و شباهت هایی بین مستند «مشتی اسماعیل » و تجربه تازه تان « راه دل » وجود دارد؟تصویربرداری «مشتی اسماعیل» یکسال زمان برد و تمام فصل ها را به آهستگی و به مرور زمان در زندگی این پیرمرد به ثبت رساندم. بعد از اتمام تصویربرداری حدود ٢٠ تا ٣٠ ساعت فیلم داشتم بخش از زندگی این پیرمرد را به تصویر کشیدم که در نوع خودش در گونه مستند – داستانی به اثر خاصی تبدیل شد. در فیلمی مثل «راه دل» که قهرمان اثر از مسیری یک مرتبه گذر می کند و شما یکبار فرصت دارید در این محدوده زمانی و جغرافیایی با توجه به شرایط خاصش فیلم بگیرید چه از منظر ساختار و چه منظر پروسه تولید قابل مقایسه با مستند «مشتی اسماعیل» نیست. در پروسه ای که برای تولید و تصویربرداری«راه دل» جلو می رفتیم دیگر امکان تکرار یکسری سکانس ها و پلان ها وجود نداشت. در این محدوده زمان فرصت داشتیم با قهرمان خود به کربلا برویم و برگردیم. به هر روی در یک روال عادی و منطقی برای ساخت اثر مستند باید وقت بسیاری گذاشت تا محصول نهایی قابل دفاع باشد .

مستند راه دل اثر مهدی زمان پور کیاسری
مستند راه دل اثر مهدی زمان پور کیاسری

هنرلند بازخوردهایی که از نخستین اکران «راه دل» در سالن حوزه هنری از مخاطبان گرفتید چگونه بود؟

اغلب تماشاگران اذعان داشتند که مستندهای زیادی در ارتباط با اربعین دیده اند و «راه دل» اثر متفاوتی برای آن ها بوده است. به هر روی باور دارم یک اثر کامل نیست و همیشه ضعف و قوت های خود را دارد ولی معتقدم که «راه دل» میان مستندهایی که با موضوع اربعین ساخته شده اثر نو و تازه ای است.

هنرلند آیا «راه دل» از لحاظ تماتیک در ادامه «مشتی اسماعیل» قرار می گیرد، یا در کل یک اثر جدا و قائم به ذات است؟

«راه دل» اثر مستقلی است وابستگی موضوعی به «مشتی اسماعیل» ندارد؛تنها نقطه اشتراک این ۲ فیلم قهرمان اثر است که پیرمرد نابینایی از کیاسر است. از ابتدای کار حواسم به این قضیه بود، خیلی ها شاید مستند «مشتی اسماعیل» را ندیده باشند . «راه دل» از کیاسر شروع می شود در این بخش نخست فیلم مشتی اسماعیل را از منظر دیگری به مخاطب معرفی کردیم و بعد نشان دادیم در پیاده روی اربعین شرکت می کند. به نظرم اصلا ضرورتی ندارد که برای دیدن «راه دل» مخاطب یک پشتوانه ذهنی از مستند «مشتی اسماعیل» که ٧ سال پیش ساخته شده داشته باشد.

هنرلند با توجه به حجم زیاد فیلم ضبط شده، چقدر روی تدوین اثر مانور می دهید، آیا این ایده عمومی میان مستندسازانی که راش زیاد می گیرند و معتقدند فیلم روی میز تدوین دوباره ساخته می شود شما هم می پذیرید؟

فیلمساز اگر ماده اولیه درست درمانی نداشته باشد در تدوین نمی تواند معجزه انجام دهد. معتقدم شما هنگام ثبت تصاویر باید ۸۰ درصد کار خود را با حساب و کتاب و منسجم پیش ببرید، تصاویر ایده آلی ثبت کنید تا ماده اولیه خوبی داشته باشید ۲۰ درصد باقی مانده می تواند با هنرنمایی تدوینگر عملیاتی شود. وقتی آن ۸۰ درصد اولیه موجود نباشد، تدوینگر هیچ ترفندی را برای سرپا نگه داشتن اثر نمی تواند بکار برد.

 

هنرلند در نگاه به جغرافیای اثر و رخدادها زاویه دید شما در این فیلم الویت داشت یا به نفع سوژه و شخصیت، زاویه دید خود را تعدیل کردید؟

زاویه دید کارگردان همیشه تاثیرگذار است صد در صد هم در مستند دخالت می کند. امکان ندارد کارگردانی مدعی شود که مستند محض ساخته است و هیچ کاری در روندش نکرده است! فیلم مستند از هنر می آید و هنر باید در آن خلاقیتی نهفته باشد. در حقیقت همیشه از دریچه ذهن هنرمند مستند عبور کرده و به مخاطب نشان داده می شود. باور پذیری مستند برا ی بیننده خیلی مهم است. مخاطب باید آنچه را که بر پرده می بیند بپسندد و قبول کند.

هنرلند پایان بندی فیلم را از پیش مشخص کرده بودید یا به مرور به چنین پایانی رسید؟

چند گزینه برای پایان فیلم در ذهن داشتم، اما رخدادهایی که در مسیر برای شخصیت اصلی اتفاق افتاد بتدریج ما را به این پایان رساند. در چنین مستندهایی که حرکت و واکنش های قهرمان مبتنی بر رخدادهای لحظه ای و آنی است نمی توانید بر یک پایان قطعی از قبل متمرکز شوید. به هر روی در روند حرکتی شخصیت اصلی گاهی وی را در کنار دجله دیدیم، زمانی در نخلستان او را دنبال کردیم. در واقع ما این شخصیت را از مکان های مختلف عبور دادیم و فیلم گرفتیم. تمرکز اصلی ما در مسیر حرکت مشتی اسماعیل در جغرافیای نجف تا کربلا بود.

هنرلند تجربه واپسین خود را چگونه می سنجید و «راه دل» میان مستندهایی که ساخته اید چه جایگاهی دارد؟

در نگاه واقع بینانه امتیاز بالایی به آن نمی دهم. من آدم سختگیری هستم . همیشه دوست دارم برا ی ساخت یک اثر مستند وقت زیادی بگذارم و با حوصله کارکنم. اما پروسه ساخت «راه دل » را با حوصله نمی شد عملیاتی کرد . چون هم زمان کار محدود بود و هم شرایط خاصی برای تصویربرداری در عراق وجود داشت که امکان اصلاح مجدد و تصویربرداری دوباره اصلا مقدور نبود. بخاطر همین قضایا آنطور که باید و شاید رضایت کامل از این فیلم ندارم. امیدوارم مخاطبین فیلم را بپسندند . تنها خوشحالی من این است که کار دیگری برای مشتی اسماعیل روشندل انجام دادیم و ثبت شد. انشالله که ۱۲۰ سال عمر با عزت داشته باشد .

هنرلندداستان های مشتی اسماعیل با «راه دل» بسته شد یا در آینده در مستند دیگری آن را ادامه خواهید داد؟

خیر، پرونده داستان های مشتی اسماعیل را برای همیشه بستم

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

− 4 = 6