دانیل دی-لوئیس، استثنایی در جمع بزرگان سینما
سینما، هنری جذاب و استثنایی است، آن قدر استثنایی که هر آدمی و با هر سلیقهای را به خود جذب کرده و میکند. دنیایی عجیب و غریب و پر نقش و نگار است.
دانیل دی-لوئیس، استثنایی در جمع بزرگان سینما|سرزمین هنر|سیدرضا اورنگ|سینما| هرکس نظری به دی لوئیس بیندازد ناخود آگاه شیفته اش میشود. عدهای از این شیفتهها با توجه به توانایی خود وارد این دنیا شده و در آن جایی برای خویش دست و پا میکنند. عدهای دیگر نیز که توان هنرنمایی ندارند، در سالن های تاریک، عاشقانه و با دهان باز به تصاویر متحرک روی پرده نقرهای خیره میمانند.
این ستارههای سینما هستند که با درخشندگی خویش، چشمها را خیره میکنند، ستارههایی که به نقش های مرده جان بخشیده و آنها را به تصویر در میآورند.
بازیگران همواره مورد توجه تماشاگران سینما هستند، زیرا آنان توسط این ستارهها جذب قصه شده و با آن همراه میشوند. درخشش همه ستارههای سینما یکسان نیست، هنر برخی بر بعضی دیگر برتری دارد، این تفاوت نام آنان را در جمع بزرگان ثبت میکند.
در عرصههای علمی، پزشکی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، هنر و … همواره بزرگانی قد علم کرده و به شهرت رسیدهاند، بزرگانی که نام خود را ماندگار کردهاند. با این وجود، در جمع همه نامآوران، همیشه استثنایی وجود دارد که او را از دیگران متمایز میکند.
دنیل دی لوئیس بازیگر نامآور جهان سینما، بین همه بازیگران یگانه امروز سینما یک استثناست
جهان سینما، به خصوص عرصه بازیگری، پر است از هنرمندان بزرگ و نامآوری که از شهرت بسیار سر به آسمان ساییدهاند، اما در جمع این بزرگان نیز یک استثنا وجود دارد که در جمع بزرگان بزرگی میکند.
بدون هیچ حرف و حدیثی، دنیل دی لوئیس بازیگر نامآور جهان سینما، بین همه بازیگران یگانه امروز سینما یک استثناست. این حقیقی است که اهل سینما به آن معترفند.
یکی از دلایل آشکار این استثنا، جدای از توان بازیگری، دریافت سه جایزه معتبر اسکار و دهها جایزه خرد و کلان دیگر است.
در سینمایی که ستارههای بزرگ و خاطره انگیزی چون: چارلتون هستون، اسپنسر تریسی،همفری بوگارت، مارلون براندو، آل پاچینو، چارلی چاپلین، گریگوری پک، برت لنکستر، آلک گینس، جیمز میسون، پل نیومن و دهها نامآور دیگر هنرنمایی کرده اند، این تنها دی لوئیس است که موفق شده سه بار جایزه اسکار بازیگر نقش اول مرد را دریافت کند.
دی لوئیس یک بازیگر به تمام معناست که از بازی های او کمترین نقطه ضعف را میتوان گرفت. سبک بازی او چون خودش استثنایی است.
او چنان نقشهای محوله را بازی میکند که گویی خود شخصیت از دل قصه جان گرفته و مقابل دوربین آمده است.
دی لوئیس از جمله بازیگرانی است که درباره نقشهایی که باید بازی کند دست به تحقیق مفصل میزند. او تنها به کلیات کاراکتر مورد نظر توجه ندارد، بلکه به جزییات بیشتر از کلیات توجه میکند، همین ریزبینی او را از بازیگران دیگر شاخص کرده است.
وی تا پایان فیلمبرداری در قالب نقش خود باقی مانده و حتی لحظهای از آن فاصله نمیگیرد.
دی لوئیس ۴ فیلم بازی کرد که دو جایزه اسکار را نیز برای او به ارمغان آورد.
استیل بازیگری او منحصر به فرد است. یکی از مشخصات بارز دی لوئیس گزیده کار بودن اوست، به گونهای که در طول حدود ۱۰ سال تنها در ۴ فیلم بازی کرد که دو جایزه اسکار را نیز برای او به ارمغان آورد.
برخی از بازیگران ممکن است در یک دوره نسبتاً طولانی نقشی را در سینما به آنان پیشنهاد نکنند، به این نمیتوان گزیده کاری گفت. تفاوت گزیده کاری دی لوئیس با دیگران در این است که او همواره پیشنهاد بازی در فیلم ها را دارد، اما از بین آنها آنچه را که فکر میکند میتواند هنر بازیگری خود را بهتر به نمایش بگذارد میپذیرد. به عنوان مثال او بعد از بازی در فیلم «مشت زن» برای پنج سال کلا از دنیای بازیگری فاصله گرفت.
وی در این دوران به خودسازی درونی و بیرونی خویش پرداخت. همچنین در فلورانس ایتالیا زیر نظر استفانو بمر کفاش معروف ایتالیایی آموزش دید و سپس به این شغل سرگرم شد.
بعد از ۵ سال با نقش آفرینی در فیلم غیر قابل تکرار «دارو دسته نیویورکی» مارتین اسکورسیزی مقابل دوربین آمد و با بازی عالی و بدون نقص خود بازگشت شکوهمندی به سینما داشت.
نقش آفرینی دی لوئیس در«دار و دسته نیویورکی» چشمان تمام دست اندرکاران و علاقه مندان سینما را خیره کرد. قدرت بازی او در این فیلم آنچنان بود که بازی هنرپیشه مطرحی چون دی کاپریو به چشم نیامد.
هر چند دی لوئیس برای بازی در این فیلم نامزد دریافت جایزه اسکار شد، اما آن را به دست نیاورد.
وی در سه فیلمی که به خاطر بازی در آنها موفق به دریافت جایزه اسکار شد، در سه نقش کاملا متفاوت از یکدیگر ظاهر شده است.
در فیلم «پای چپ من» نقش کریستی براون معلول را بازی میکند. دی لوئیس در این فیلم چنان نقش یک معلول پرتلاش و خستگی ناپذیر را بازی کرده که گویا یک معلول مادرزاد است. بازی یکدست و استثناییاش در «پای چپ من» اولین جایزه اسکار را برایش به ارمغان آورد.
در فیلم «خون به پا میشود» کاراکتر دانیل پلین ویو را بازی کرد، مردی که برای کشف نفت و رسیدن به پول و قدرت از جان خود مایه میگذارد.
در فیلم «لینکلن» نیز نقش آبراهام لینکلن رییس جمهور مشهور آمریکایی را بازی میکند.وقتی اسپیلبرگ این نقش را به دی-لوئیس پیشنهاد کرد.وی یک سال زمان خواست تا بتواند خود را برای نقش آماده کند. او در طول این یک سال بیش از ۱۰۰ کتاب دربارهٔ لینکلن مطالعه کرد و با هنرمندان زیادی در عرصه گریم همکاری کرد تا بتواند فیزیک حرکتی لینکلن را به دست آورد.
این فیلم گرچه ریتمی کند و تا حدی خسته کننده داشت، اما چیزی که تماشاگر را وادار میکرد تماشای این فیلم را رها نکند، هنرنمایی دی لوئیس بود.
به جرات میتوان گفت نقطه قوت این فیلم بازی گیرا و تاثیرگذار دی لوئیس بود.
سالها پیش هنری فوندا بازیگر فقید هالیوود نقش آبراهام لینکلن را بازی کرده بود، اما قدرت بازیگری دی لوئیس باعث شد تا کسی بازی هنری فوندا را به خاطر نیاورد.
وی آنچنان زیبا نقش لینکلن را بازی میکند که گویا با ماشین زمان به گذشته سفر کرده و خود آبراهام لینکلن را به چشم دیده است که نقش او را با این قدرت و باورپذیر بازی میکند.
دی لوئیس دارای خانوادهای فرهنگی و هنرمند است. پدر وی سیسیل دی لوئیس ملکالشعرای انگلیس و مادرش جیل بالکن بازیگر است. جد مادری او نیز مایکل بالکن چهره معروف تاریخ سینما و رییس استودیو ملی بود. شاید این عقبه فرهنگی به دی لوئیس کمک کرده تا به بالاترین نقطه هنر بازیگری دست یابد.
دی لوئیس مانند بسیاری از بازیگران بزرگ دنیا، آموزش خود را در فضای هنرمندپرور تئاتر آغاز کرد. با وجود کسب بیشترین افتخار در بازیگری و رسیدن به بلندترین قله این هنر، همیشه در پی آن است که بازی بهتری ارائه دهد. سبک بازی دی لوئیس قابل تقلید نیست، زیرا استیل او یگانه است.
وی برای بازآفرینی یک شخصیت، سختیهای زیادی را به جان میخرد تا آن گونه که باید و شاید نقش از کار درآید.
هر کارگردانی که دی لوئیس در فیلم او هنرنمایی میکند، خیالش از هر جهت آسوده است، زیرا میداند وی بهتر از آنچه را که او می خواهد از کار در می آورد.
کسب سه جایزه اسکار و دهها جایزه دیگر دی لوئیس را به یک اسطوره دست نیافتنی در عالم بازیگری تبدیل کرده است. با افتخاراتی که وی کسب کرده است به نظر نمیآید به این زودیها هنرپیشه ای پا به این عرصه بگذارد تا بتواند موفقیتهای دی لوئیس را تکرار کند. مطمئنا تا سینما زنده است نام دانیل دی لوئیس بر تارک آن چون گوهری درخشان خواهد درخشید.
دنیل دی-لوئیس پس از بازی در آخرین فیلم خود «موضوع فانتوم» از دنیای بازیگری خداحافظی کرد.
خداحافظی او از عالم سینما،علاقه مندان هنرهفتم را غمگین کرد،زیرا دیگر از دیدن هنرنمایی های او محروم شدند.
ذکر این نکته خالی از لطف نیست که خواهر وی تاماسین دی لوئیس نیز به عنوان یک مستندساز در سینما فعالیت میکند.
زندگینامه
سر دانیل مایکل بلیک دی-لوئیس زادهٔ ۲۹ آوریل ۱۹۵۷بازیگر بریتانیایی متولد لندن است. او پسر سیسیل دی لوئیس شاعر و بازیگر انگلیسی جیل بالکن است.پدر او ملک الشعرای انگلستان بود. خانواده پدربزرگ و مادربزرگ مادری او از لتونی و لهستان به انگلستان مهاجرت کرده بودند. پدربزرگ مادری او سر مایکل بالکن، چهره مهم تاریخ سینمای بریتانیا و رییس استودیو ملی بود. دی-لوئیس در مدرسه تئاتر «بریستول الدویک» تحصیل کرده و رشته تئاتر را در مدرسه هنرهای نمایشی بریستول آموخت.
دی لوئیس سال ۱۹۷۱ با فیلم «یکشنبه؛ یکشنبه لعنتی» وارد دنیای بازیگری شد. وی از سال ۱۹۸۱ تا ۱۹۹۷ در ۱۹ فیلم ایفای نقش کرد که مهم ترین فیلم هایی که او در این دوران بازی کرده عبارتند از: «گاندی» ۱۹۸۲، «لباس شوئی زیبای من» ۱۹۸۵، «اتاقی با یک چشم انداز» ۱۹۸۵، «سبکی تحملناپذیر هستی» ۱۹۸۸، «پای چپ من» ۱۹۸۹،«آخرین موهیکان» ۱۹۹۲، «به نام پدر» ۱۹۹۳ و «مشت زن» ۱۹۹۷ است.
دی- لوئیس پس از بازی در «مشت زن» برای پنج سال از دنیای بازیگری و کلاً از انظار عمومی فاصله گرفت.
او که مجذوب کفاشی شده بود به فلورانس ایتالیا رفت و زیر نظر استفانو بمر کفاش معروف ایتالیایی آموزش دید.
دی- لوئیس پس از پنج سال با «دار و دسته نیویورکی» ساخته مارتین اسکورسیزی بار دیگر به سینما بازگشت و برای این فیلم نامزد اسکار شد.
وی پس از اولین اسکار خود در سال ۱۹۸۹ برای فیلم «پای چپ من»، دومین اسکارش را سال ۲۰۰۷ برای بازی در فیلم «خون به پا خواهد شد» دریافت کرد.
دی- لوئیس سال ۲۰۱۳ برای بازی درخشان در فیلم «لینکلن» برای سومین بار برنده اسکار شد.این بازیگر بزرگ تنها بازیگر در تاریخ سینماست که موفق به کسب سه جایزه بهترین بازیگر نقش اول مرد شده است.
فیلمشناسی
۱۹۷۱ «یکشنبه، یکشنبهٔ لعنتی»
۱۹۸۲ «گاندی»
۱۹۸۴ «کشتی بونتی»
«۱۹۸۵لباس شویی زیبای من» و «اتاقی با یک چشمانداز»
۱۹۸۶«نانائو»
۱۹۸۸ «سبکی تحملناپذیر هستی» و «ستارهها و نوارها» (پرچم ایالات متحده).
۱۹۸۹«همیشه خندان»، «نیوجرسی» ، ۱۹۸۹ و «پای چپ من»
«۱۹۹۲آخرین موهیکان»
۱۹۹۳«عصر معصومیت»، «به نام پدر» و ۱۹۹۶ «بوتهٔ آزمایش»
۱۹۹۷ «مشت زن»
۲۰۰۲ «دار و دستههای نیویورکی» و ۲۰۰۵ «تصنیف از جک و رز»
۲۰۰۷ «خون به پا خواهد شد»
۲۰۰۹ «ناین»
۲۰۱۲ «لینکلن»
جوایز
در کارنامه سینمایی دی لوئیس آمار خیرهکننده ۱۲۷ جایزه سینمایی و ۳۶ نامزدی کسب جوایز از رویدادهای سینمایی به چشم میخورد.
سه اسکار و سه بفتا بزرگ ترین جوایز دانیل به شمار می روند.
از دیگر افتخارات و جوایز وی میتوان به چهار جایزه از انجمن منتقدان بوستون، جایزه دستاورد سینمایی از جوایز فیلم مستقل انگلیس، سه جایزه از انجمن منتقدان نیویورک، دو جایزه از جوایز فیلم ایرلند، کسب سه جایزه از انجمن منتقدان فیلم لندن، سه جایزه از انجمن منتقدان سینمایی لسآنجلس، جایزه بهترین بازیگری از جشنوارههای فیلم مراکش ، مونترال و مسکو، سه جایزه بهترین بازیگر مرد از جوایز انجمن ملی منتقدان فیلم، کسب پنج جایزه از انجمن منتقدان نیویورک، جایزه دستاورد بازیگری از جشنواره فیلم پالم اسپرینگز، بهترین بازیگر خارجی جوایز اتحادیه منتقدان روسیه، جایزه دستاورد سینمایی از جشنواره سانتا باربارا، کسب دو جایزه از جوایز فیلم ساتلایت، سه جایزه و یک نامزدی در جوایز انجمن بازیگران آمریکا و جایزه دستاورد بازیگری از جشنواره فیلم تلورید اشاره کرد.