داستان هفته “قتل” و ” شکار” از فرنوش رضایی درجی

فرنوش رضایی درجی  فیلمنامه نویس و نویسنده است. وی نمایشنامه نویسی را هم نزد استاد محمد چرمشیر آموخت . دو نمایشنامه به نام های پایان راه، و زیرزمین نگاشت که اولی در سالن خورشید اصفهان و دومی در اراک اجرا رفت. آقای رضائی درجی دانشجوی کارشناسی فیلمنامه نویسی می باشد . دو داستان مینیمال زیر به قلم آقای فرنوش رضایی درجی است.

“شکار”

موش سرخوشانه تکه پنیر را می جوید ،بی خبر از سایه گربه.

شاید این محتوا را نیز دوست داشته باشید

“قتل”

زن با نگاهی پر ازتردید،زل زده بود به مرد.
-یعنی میگی خورده؟
-ایشالا خورده.
-گفت چقدوقته اثرمیکنه ؟
-فقط ۱۰دقیقه.
-نمیدونم کارمون درست بوده یا…
-ما چاره ای نداشتیم…. داشتیم؟
-ولی…
-من همه این کارو برا تو کردم. خودت میدونی.
-من…. من….من ازش می ترسیدم… زندگیمو جهنم کرده بود ولی…
-ولی چی؟! پشیمون شدی ؟!
-امروز که نگاش افتاد تو نگام یه لحظه…. یه لحظه دلم براش سوخت.
-خودت می دونی اون موجود کثیفی بود.
-ولی… ولی می تونستیم بیرونش کنیم.
-دیگه کار از این حرفا گذشته .
-یعنی میگی اثرکرده؟
-نمیدونم.
زن خودش را می چسباندبه دیوار.
-اگه زنده باشه چی؟
-نیست،اونی که سم روازش خریدم گفت ردخور نداره
-من می ترسم.
-تو کاریت نباشه.
مرد که دررا باز کرد، جنازه دراز به درازافتاده بود کف اتاق و یک جفت چشم سیاه زل زده بود به مرد. یک موش سیاه.

فرنوش رضایی درجی

ممکن است شما دوست داشته باشید
1 نظر
  1. ناشناس می گوید

    داستانک های خوبی بود از عنصر ایجاز به خوبی استفاده شده با آرزوی موفقیت برای نویسنده محترم

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

− 2 = 4