خبرنگار همیشه خندان بر تخت بیمارستان

زینب علیپور و بسیاری دیگر از خبرنگاران دچار مشکل و بیماری شدند،کدام یک از مدیران و سازندگان تلویزیونی سراغی از آنان گرفتند و حال شان را پرسیدند؟

خبرنگار همیشه خندان بر تخت بیمارستان|سیدرضا اورنگ|سرزمین هنر|تلویزیون

روزنامه نگاری و خبرنگاری حال و هوای خود را داشت و دارد و قابل مقایسه با شغل دیگری نبوده و نیست.هیجان،تکاپو و تا حدودی استرس،همیشه محیط رسانه ها را گرم و جذاب می کند . برای عاشقان این حرفه سخت و شیرین ،گذران وقت احساس نشده و نمی شد.محیط رسانه در عملکرد خبرنگاران آن بسیار تاثیر گذار بوده و هست.

کار در روزنامه بانی فیلم،با وجود تمام مشکلات و کاستی ها شیرین بود،حتی زمانی که دوستان خبرنگار سر هیچ و پوچ با یکدیگر کل کل می کردند.ما همکار نبودیم،یک خانواده گرم و صمیمی بودیم که با افکار مختلف در یکجا جمع شده و حول یک محور می چرخیدیم.

تک تک آن بچه ها را که مانند عضوی از خانواده من بودند،دوست داشته و دارم،حتی آنانی را که گاهی ساز مخالف زده و نمک نشناسی می کردند.

در این خانواده،خبرنگاری داشتیم که هیچ گاه لبخند از روی لبش محو نمی شد،حتی در زمان ناراحتی و گاهی عصبانیت.هر حرفی که داشت به آن چاشنی لبخند اضافه می کرد.

او هم مانند اکثر قریب به اتفاق بچه های بانی فیلم،تمام تلاش خود را می کرد وظایف محوله را به بهترین نحو انجام دهد.همیشه گفته و می گویم که روزنامه سینمایی را فقط بچه های بانی فیلم می توانند منتشر کنند و بس.چندین نشریه سعی کردند چنین کنند،اما با اینکه تنی چند از خبرنگاران ما را هم با خود همراه کردند، نتوانستند مانند بانی فیلم تداوم داشته باشند.

راز موفقیت بانی فیلم و تداوم آن،این بود که بچه ها مانند یک خانواده عمل می کردند.همه با هم یکی می شدند تا کاری روی زمین نماند.

آنانی که روزنامه بانی فیلم را هر روز صبح روی دکه روزنامه فروشی ها می دیدند،نمی دانستند که روزنامه با چه مشقتی به چاپ رسیده است.نمی دانستند که گروهی همدل و بی ادعا،چگونه با تمام کمبودها و سختی ها جانفشانی می کردند تا این نشریه تخصصی به دست آنان برسد.

دوست دارم نام تک تک آنان را بر قلم جاری کرده و فریاد کنم،اما بهانه این نوشتن ماجرای دیگری دارد.

یکی از این خبرنگاران زحمتکش و کوشا زینب علیپور بود،دختری همیشه خندان که امروز روی تخت بیمارستان افتاده است.باورش بسیار سخت است که این عارضه بر او عارض شده،اما اتفاقی است که افتاده.می دانم با دردی که کشیده و می کشد هنوز لبخند بر لب دارد، حتی اگر به زور آن را به لب رسانده باشد.

زینب علیپور و ده ها خبرنگار زحمتکش مانند او که در حوزه تلویزیون فعال بوده و هستند، بسیار کمک کرده اند به سازندگان سریال ها و برنامه های تلویزیونی تا مخاطبان با آثار آنان آشنا شده و پای گیرنده ها بنشینند.کدام مدیر،تهیه کننده،کارگردان،بازیگر و…تولیدات تلویزیونی است که مدیون این خبرنگاران نباشد؟

هر بار که کارشان گیر می کرد و اثرشان بی مخاطب می ماند،سریع سراغ رسانه ها،به خصوص این خبرنگاران می آمدند تا با پوشش خبری،مصاحبه و تهیه گزارش به کمک شان بشتابند.خبرنگاران به وظیفه خویش عمل کردند،آیا مدیران صدا و سیما و عوامل تولید سریال ها و برنامه های تلویزیونی نیز به وظیفه خویش عمل کردند؟آیا بعد از اینکه خرشان از پل گذشت،یادی از این خبرنگاران کردند و می کنند؟

زینب علیپور و بسیاری دیگر از خبرنگاران دچار مشکل و بیماری شدند،کدام یک از مدیران و سازندگان تلویزیونی سراغی از آنان گرفتند و حال شان را پرسیدند؟

چرا وقتی یک بازیگر سر و کارش به بیمارستان می افتد،رییس تلویزیون یا خودش به ملاقات او می رود یا نماینده اش را می فرستد تا از طرف او حالش را بپرسد و نگرانی های مالی اش را برای مخارج بیمارستان و غیره از بین ببرد،اما چرا وقتی خبرنگاری که به او مدیون هستند دچار مشکل می شود،حتی حالی از وی نمی پرسند،چه رسد به رفع دغدغه ها؟

زینب علیپور چندین سال است که خبرنگار روزنامه جام جم است،آیا مدیر مسوول و سردبیر این روزنامه سراغی از او گرفته و حالش را پرسیده است؟ آیا او به وظیفه خودش به عنوان سرپرست خانواده جام جم عمل کرده است؟

روابط عمومی سازمان عریض و طویل صداوسیما که هنگام گرفتاری دست به دامان رسانه ها و خبرنگاران می شود و همیشه التماس دعا دارد،آیا حالی از زینب علیپور که صدها،خبر،گزارش و مصاحبه در حوزه تلویزیون داشته پرسیده است؟!

دوستان و همکاران این خبرنگار همیشه جویای حالش بوده و هستند، اما مسوولان هم وظایفی دارند که باید به آن عمل کنند.چقدر به این وظیفه عمل کرده اند؟

در این شب های عزیز،از خدا می خواهیم به زینب علیپور شفای عاجل عنایت کند تا هم دوباره لبخند به لب، به کاری که دوست دارد مشغول شود و هم دل مادر نگران اش آرام گیرد.

از خدا می خواهیم دیگر خبرنگاران بیمار را نیز شفا داده و از گرفتاران رفع گرفتاری کند.

 

 

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

90 − = 83