حیدریان و سازمان سینمایی | جابه جایی مهره ها دردی از سینمای ایران دوا نمی کند

ملاحظات پیش روی وزیر ارشاد در انتخاب معاون جدید

در حالی که رفتن محمد مهدی حیدریان از سازمان سینمایی تقریباً قطعی است، و گمانه زنی ها درباره جایگزینهایی همچون محمود اربابی، مرتضی رزاق کریمی، و محمد احسانی  ادامه دارد، «سیدرضا اورنگ»منتقد و کارشناس سینما در یادداشتی که خواهید خواند ملاحظاتخی را در این باره مطرح کرده است.

تصویب قانون منع به‌کارگیری نیروهای بازنشسته و دستور اجرای آن از طرف وزیر ارشاد، منجر به جدایی ناخواسته چند مدیر ارشد و در رأس همه آنان محمدمهدی حیدریان می‌شود. این قانونی است مصوب و قابل اجرا.

بسیاری سعی کرده و می‌کنند در مقابل این قانون ایستاده یا راه فراری بجویند که تاکنون میسر نشده و تیرشان به سنگ خورده است.
مدت‌ها پیش از تصویب قانون منع به‌کارگیری بازنشستگان،زمزمه رفتن حیدریان از گوشه و کنار شنیده می‌شد.این زمزمه‌ها دیگر شایعه نیست و واقعیت پیدا کرده است.پس از حتمی شدن رفتن رییس سازمان سینمایی،دست‌هایی به کار افتاد تا جانشینی برای حیدریان پیدا کنند که با سیاست‌های آنها هماهنگ باشد.این شانتاژها همیشه وجود داشته و خواهد داشت. این وزیر ارشاد است که باید مقابل این شانتاژها ایستاده و تن به خواسته آنان ندهد.

کارمندی آفت مدیریت

محمد احسانی و محمود اربابی از افرادی هستند که عده‌ای به خاطر منافع شان، دوست دارند آنان بر مسند سازمان سینمایی نشسته تا همچنان به دوشیدن سینه‌های نیمه‌خشک سینمای ایران ادامه دهند.

این حرف به معنی آن نیست که این دو نفر نیز دنبال منافع هستند،بلکه منظور خاصیت کارمندی شان است که اهل ریسک نیستند.
این دو نفر بی‌شک گزینه‌های مناسبی برای ریاست سازمان سینمایی نبوده، نیستند و نخواهند بود.دلیل مهم این ادعا ذات کارمندی آنان است.مدیر کارمند مسلک اهل خطر کردن و ابتکار نیست و بیشتر از اینکه به فکر سینمای کشور باشد در اندیشه حفظ موقعیت خویش خواهد بود.بنابراین نمی‌تواند در برابر باندهای گردن‌کلفت و مهیبی که در سینمای ایران جولان می‌دهند ایستادگی و مبارزه کند.

 سینماگری و مدیریت

گروهی دیگر نیز فشار می‌آورند که رییس سازمان سینمایی باید یک سینماگر صرف باشد که این نیز قابل قبول نیست، زیرا هر سینماگری نمی‌تواند مدیرخوبی باشد، مطمئناً افراد کاربلد در حوزه سینما دوست دارند بیشتر به کار مورد علاقه خود بپردازند تا ریاست بر یک سازمان یا نهاد.سینماگری که دلش برای نشستن روی مسند ریاست سازمان سینمایی می‌تپد، بی‌شک در کار فیلمسازی توانایی چندانی ندارد، اگر داشت هرگز به فکرشهم خطور نمی‌کرد، پشت میز نشین شود.
نزدیک ۴۰ سال است که مدیران مختلفی زمام امور سینمای ایران را در دست گرفته‌اند،اما به‌جز یکی دو نفر که آن‌هم در دهه ۶۰ اتفاق افتاده،هرگز فردمناسب و باقدرت دیگری روی این مسند ننشسته است.

در طول این سال‌های طولانی کدام مدیری کار خاص و ماندگاری برای سینمای ایران انجام داده است؟!

اگر کار مفیدی انجام شده بود،بی شک ثمره‌اش در این خراب‌آباد به چشم می‌آمد که نیامده است،اگر غیر از این بود سینمای ایران مانند امروز دچارسردرگمی،هرج و مرج و بی‌قانونی نمی‌شد.
هر مدیری که منصوب شده، اول چند شعار آبدار داده،بعد نطقش کور شده و ازمابهتران تبعیت کرده است!
وزیر محترم ارشاد، بعد از این همه سابقه طولانی مدیریتی باید به‌خوبی بداند که علاج کار جابجایی مهره‌ها نیست،بلکه حاکم کردن سیستمی کاراستکه همه و با هر عنوان و نشانی در چارچوب این سیستم عمل کنند.

اگر سینمای ایران قانونی مصوب داشت و سیستمی محکم،هرگز دچار این آشفتگی و بحران نمی‌شد.باید اول قانون گذاری کرد و سیستمی جامع و کاملبرقرار کرد که همه، از گردن‌کلفت‌های سینما گرفته تا ضعفای این عرصه، همه در برابر آن خاشع باشند و رییسی شجاع و حاذق ناظر بر رعایت این قانون و سیستم.


آقای صالحی، دیر یا زود مجبور هستید فردی را برای پست ریاست سازمان سینمایی انتخاب کنید،این در حوزه اختیارات شماست که دست روی شانه چه کسی بگذارید و شخصی نمی تواند متعرض آن شود.

با دیگران مشورت کنید،اما تسلیم خواسته‌های هیچ ارگان یا شخصی نشوید.

مدیرانی نیز که اکنون در حوزه سازمان سینمایی فعال هستند هیچ کدام شایستگی این پست مهم را ندارند و نباید به آنان فکر کنید.

فردی انتخاب کنید شجاع،کاربلد و عادل که سنگ بی عدالتی را از پیش پای جامعه سینمایی ایران که اکثرا دچار مشکلات اشتغال و معیشتی هستند بردارد.

اجازه ندهید و به مدیر منصوب تان نیز دستور اکید دهید که اجازه ندهد فقط افرادی خاص و معدود از درخت سینمای ایران میوه‌چینی کنند،این درختمتعلق به همه است و هر کس باید به سهم عادلانه خود برسد.
آقای وزیر،دوباره دلسوزانه از شما می‌خواهیم که مدیر کارمند مسلک برای پست ریاست سازمان سینمایی انتخاب نکنید، اگر چنین کنید، فاتحه این سینما را باید خواند.
سیدرضا اورنگ

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

1 + 6 =