حریم خانواده در رابطه خصوصی هنرمندان | تأملی بر نامه نگاریهای یک هنرمند و همسر سابقش

وقتی حریم خانواده از بین می رود

آرش بنایی

 

چند وقتی است که در دنیای سلبریتیها این مسئله باب شده است که شخصی ترین مسائل زندگی خود را در صفحات شخصیشان در شبکه های اجتماعی منتشر می

کنند.

این امر شاید در نگاه اول چون توسط خود شخص منتشر شده مسئله مهمی به نظر نیاید، ولی با کمی تأمل چند نکته ذهن ما را درگیر خواهد ساخت.

اولین نکته این است که چرا باید مسائل شخصی که مربوط به حریم خانواده هست در اذهان عموم قرار داد ؟ این امر برای جذب فالوور

می باشد یا تحت تاثیر قرار دادن جامعه به نفع خود و یا شاید تخریب نفرمقابل!!

 

آیا منتشر کردن این مسائل شخصی چرا سبزی نیست برای افراد علاقمند برای سرک کشدن به زندگی این افراد؟

 

در تازه ترین پخش این گونه مسائل ،آقای  سعید تهرانی  همسر سابق خود ( لادن طباطبایی ) را به کودک آزاری متهم نمود .

 

در واکنش به اظهارات سعید تهرانی  که او نیز روزگاری دستی در عالم هنر داشته وسالهاست از فعالیت هنری فاصله گرفته است خانم لادن طبابایی در جدید ترین

پست صفحه مجازیش مطلبی منتشر کرده است که می تواند به نوعی جوابیه ی این نوشته محسوب شود.

سعید تهرانی و لادن طباطبائی

متن کامل نوشته ی لادن طباطبایی به شرح ذیل است:

ladantabatabaei

دوستان و همراهان مهربانم…

زمان زخمهای روح آدم رو شفا میده…‌اما جای زخمها تا ابد میمونه. سالها میگذره و تو ؛ مشقت ها، ناامیدی ها و دست و پا زدنهای سالها

رو ته ذهنت جا می گذاری.

روی سوخته های زندگیت، دوباره میسازی؛ از صفر و گاهی زیر صفر….

اوایل با هر سوالی و پرسشی پرتاب میشی وسط همون خاطرات حقارت بار و زجرآور، ولی با گذشت زمان ، اون خاطرات کم کمک به ته

ذهنت میره. مخصوصا اگرمهاجرت کنی. اونوقت خاطرات خوب فقط یادت میاد. این خاصیت ذهن انسانه….

تا اینکه یکهو دستی میاد و از ته غبارآلود ذهنت، همه خاطرات دردآلود و سیاه رو بیرون میکشه و جلوی چشمت تکون میده… انگار همین دیروز بود… که من ضجه

می زدم و خودم رو به در و دیوار میزدم و از فشار دروغ و تهمت و افترا به حال مرگ می افتادم…

دوستان مهربانم… دست پر مهر و قلب رئوفتان را می بوسم.

مصاحبه جهت دار سایت میزان ؛ خبرگزاری قوه قضائیه رو بارها برایم دایرکت و منشن کردید. از من خواستید جواب بدم…. چه جوابی؟؟؟ هرکس حق دارد آنطور

که صلاح میداند خود را مطرح کند.

یکی از خود مایه میگذارد ، یکی از دیگری…

به هرحال از کوزه همان برون تراود که در اوست.

.
این یک جوابیه نیست. اگر میخواستم جواب دهم ، کافی بود یک برگ تعهد محضری را که هنگام تحویل گرفتن سها ، پدرشان از من

گرفته اند منتشر کنم. تعهدی که شرط آن خروج فوری من و سها از کشور و بازنگشتن ما ، و عدم درخواست نفقه طفل بابت گذشته و آینده بود.

چه بگویم که آبروی دخترم نرود؟ آبروی من اگر با چنین حرفهایی رفتنی ست؛ همان بهتر که برود… اما حتی پدری که طی دو سال گذشته حاضر نشده عکس و خبری

از دختر خود دریافت کند، باید آبرویش حفظ شود.

این موضوع فقط به من یادآوری کرد که از چه جهنمی گذشتم و از چه گردابی دخترم را نجات دادم. یادم آورد که بیشتر شکرگزار درگاه خدا باشم؛ که اگر مانده بودم

خودم اکنون زیر خاک و دخترم دست و پا بسته در آسایشگاه بود.

باقی همه حرف اضافه است. واقعیت را هر روز میبینم و با یارانم به اشتراک می گذارم. خداوند همه ارواح پریشان را آرامش دهد. آمین?

 

یادداشت اینستاگرامی لادن طباطبایی
لادن طباطبایی

روز جمعه بیست وششم ژانویه در دانشگاه یو سی ار واین از ساعت هفت تا نه شب ، یکی از سخنرانان خواهم بود و از ناگفته ها

خواهم گفت. به حرمت همه زنان زجر کشیده میهنم عنوان سخنرانی ام ” نه به سواستفاده روحی از زنان ” خواهد بود. باشد که روزی

روح وروان زنان در همه جای جهان در آرامش باشد.

1 نظر
  1. عباس می گوید

    به نظر من که ادم نباید به هیچ وجه مسائل خصوصی زندگیشو تو فضای مجازی بازگو کنه

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

1 + 8 =