جایزه پژوهش چه دستاوردی برای سینمای ایران داشته؟!

اصرار برای دادن این جایزه چیست؟مدیران دولتی سینما چه چیزی را می خواهند به اثبات برسانند؟می خواهند بگویند و در رسانه ها پز دهندکه اهل دانش هستند و دوستدار پژوهش؟!این امر چگونه محقق می شود وقتی نمی دانند که تحقیق با پژوهش فرق دارد؟

جایزه پژوهش چه دستاوردی برای سینمای ایران داشته؟!|سیدرضا اورنگ|سرزمین هنر|سینما

اختتامیه پنجمین جایزه پژوهش سال سینمای ایران ۲۹ آذرماه در موزه سینما برگزار و برگزیدگان مانند همیشه معرفی شدند.

این مراسم تاکنون چند بار برگزار شده که امیدوارم دیگر چنین نشود،چون فایده ای نداشته و ندارد.

هیچ کس مخالف پژوهش نیست،اما اگر کاربردی نباشند به هیچ کار نیامده و نمی آیند.تحقیق با پژوهش فرق دارد.وقتی کسی درباره موضوعی تحقیق می کند،می خواهد اطلاعات خود را در مورد اتفاق یا سوژه مورد نظر کامل کند تا درباره آن کتاب و مقاله بنویسد یا فیلم بسازد.

وقتی کسی پژوهش می کند،نمی خواهد کتاب نوشته یا فیلم بسازد،بلکه قصد دارد یک تئوری را به اثبات برساند یا اختراعی داشته باشد یا راهکاری را برای بهبود اوضاع اقتصاد،اجتماع،هنر،سینما و…ارائه دهد.بنابراین باید بین تحقیق و پژوهش فرقی کلی قائل شد.

این پنجمین دوره جایزه پژوهش بود که برگزار شد.پیش از این همه به زعم خودشان به برخی از پژوهش ها جایزه ای داده شد و دل برندگان را نیز خوش کردند،اما سوال اینجاست که این پژوهش های برتر چه گلی به سر سینمای سرشکسته ایران زدند؟چه دردی از دردهای آن را درمان کردند یا می کنند؟هیچ!

دلیل محکم این ادعا این است که سینمای ایران هر روز از روز گذشته ضعیف و ضعیف تر شده و کم کم رو به موت کامل می رود.چرا این پژوهش ها به کار نیامده تا این اوضاع اسفبار پیش نیاید؟!

از همان که وعده راه اندازی جایزه دولتی پژوهش را دادند،نوشتیم و گفتیم و هشدار دادیم که صرف برگزاری یک مراسم و هدر دادن بودجه و جایزه دادن به تحقیقاتی که نام پژوهش روی آن نمی توان گذاشت،کاری عبث است و دور باطل زدن که کوچک ترین عایدی مادی و معنوی برای سینمای ایران نداشته و نخواهد داشت.

اصرار برای دادن این جایزه چیست؟مدیران دولتی سینما چه چیزی را می خواهند به اثبات برسانند؟می خواهند بگویند و در رسانه ها پز دهندکه اهل دانش هستند و دوستدار پژوهش؟!این امر چگونه محقق می شود وقتی نمی دانند که تحقیق با پژوهش فرق دارد؟

سینمای ایران،از آغاز تا امروز مشکل دارد،البته مشکلات این سال های اخیر با گذشته اصلا قابل مقایسه نیست،اما نقطه مشترک شان تنبلی صرف است!

نشانه مهم این تنبلی این است که سینماگران ایرانی و مدیران دولتی سینما،در این صد و اندی که دوربین فیلمبرداری وارد ایران شده،یعنی فقط پنج سال بعد از اختراع آن توسط برادران لومیر،یک رد پای کوچک هم در سینمای جهان از خود باقی نگذاشته اند.

نه اتفاق جدیدی در سینما رقم زده اند،نه وسیله خلاقانه ای اختراع کرده اند و نه حتی یک پیچ ساده برای دوربین فیلمبرداری یا وسیله دیگری طراحی و ساخته اند!

این مهم نشان دهنده این است که کشورهای صاحب سینما،از همان روزهای تولد هنرهفتم،درباره آن تحقیق و پژوهش کرده و با ساخت وسایل مختلف فیلمسازی و طراحی و اجرای برنامه های راه گشا،باعث رونق روز افزون این هنر-صنعت شده و می شوند.

در ایران کدام پژوهش کاربردی انجام و چه راهکاری برای پیشرفت سینما ارائه شده است؟هیچ،هیچ،هیچ!

چرا درباره مشکلات عدیده سینمای ایران،مانند فیلمنامه نویسی، آموزش، مخاطب شناسی، سینماداری،پخش،تهیه کنندگی، فروش، ریزش مخاطب و…به خصوص راه های برون رفت از بحران کسی پژوهشی ارائه نکرده و راه کاری نداده است؟

چرا رییس سازمان سینمایی و متولیان جایزه پژوهش چنین مشکلاتی  را به عنوان موضوع پژوهش قرار نداده و از پژوهشگران نمی خواهند تا راهکاری اساسی و کاربردی برای برون رفت از بحران های متمادی و متوالی سینمای ایران ارائه کنند؟

صرف بودجه های سنگین و آن هم از کیسه مردم ندار،برای رسیدن به هیچ،کاری عاقلانه و مسوولانه است؟!

بارها گفته و نوشته ایم،اما باز می گوییم و می نویسیم که برگزاری جشنواره ها و جوایز دولتی در ایران،آن هم با انتخاب مدیران و دبیران انتصابی که یا آشنا با مقوله هنر و سینما نبوده یا توان مدیریتی نداشته و خلاق نیستند،تبدیل به امور اداری روتین شده که همواره باید برگزار و بودجه ای هدر برود،در انتها نیز ذره ای نفع مادی و معنوی در پی نداشته باشد و تنها دل شان را به دادن و گرفتن یک بیلان خوش کنند، بدون اینکه حتی از مدیران و دبیران حساب و کتابی برای مخارج بخواهند!

تا زمانی که مدیران دولتی،این گونه بیندیشند و به کار بندند،هرگز شاهد جشنواره یا جایزه موفقی در ایران نبوده و نخواهیم بود.

 

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

86 − = 79