تئاتر از دیرباز زبان فرهنگ و اعتراض مردم بوده است

اولین تئاتر مدرن در گیلان روی صحنه رفت و این تحولی بزرگ بود در تاریخ نمایش کشور. پس از آن تئاتر مدرن به پایتخت و دیگر شهرهای بزرگ راه یافت.

تئاتر از دیرباز زبان فرهنگ و اعتراض مردم بوده است|سیدرضا اورنگ|سرزمین هنر|تئاتر

تئاتر، هنری است ریشه دار و کهن که از دیرباز مردم، از سران حکومت گرفته تا اهل کوچه بازار به آن علاقه مند بوده، هستند و خواهند بود.

تئاتر را هرگز نمی توان با سینما و تلویزیون مقایسه کرد، زیرا هنری است زنده و پویا که رو در رو با مردم اجرا شده و هنرمندان و تماشاچیان نفس به نفس هم دارند.

هر شهر و دیاری نمایش مخصوص خود را داشته که اکنون نیز آثار آن در گوشه و کنار جهان باقی است. هنر تئاتر مانند دیگر هنرها، مختص مرکزنشینان نیست، بلکه در سراسر شهرها و روستاهای جهان پهناور گسترده است.

بسیاری از گونه های نمایشی که امروزه در جهان جایگاهی دارند از تئاترهایی است که توسط هنرمندان بی نام و نشان در شهرها و روستاها اجرا می شدند. تئاتر از دیرباز زبان فرهنگ و اعتراض مردم بوده است. با همین نمایش ها بود که به ناکارآمدی حکومت ها اعتراض کرده و به مردم دیگر انتقال می دادند.

با پیشرفت جهان تئاتر نیز رو به مدرن شدن گذاشت، اما ریشه خود را فراموش نکرده و نمی کند. با آمدن رسانه های جدید، به خصوص سینما و تلویزیون، مردم کشورها با تئاتر یکدیگر آشنا شده و از یکدیگر چیزهای جدیدتری آموختند.

در کشور بزرگ ایران نیز از دیرباز انواع و اقسام نمایش ها اجرا می شدند که هنوز برخی از آنها اجرا می شوند. تحول تئاتر در عصر جدید به ایران هم رسید و اهالی این عرصه با تئاتر روز دنیا آشنا شدند.

اولین تئاتر مدرن در گیلان روی صحنه رفت و این تحولی بزرگ بود در تاریخ نمایش کشور. پس از آن تئاتر مدرن به پایتخت و دیگر شهرهای بزرگ راه یافت.

بسیاری از بزرگان عرصه تئاتر کشور ریشه ای روستایی و شهرستانی دارند. متاسفانه مدت هاست که همه چیز در مرکز اتفاق می افتد. با وجود هنرمندان توانا، به علت محدودیت سالن ها و دیده نشدن اهالی تئاتر، اکثر آنان به مرکز کوچ کرده و در آنجا به فعالیت می پردازند. زیرا پایتخت را مرکز تئاتر ایران می پندارند که از لحاظ هنری این گونه نیست، اما از لحاظ امکانات حق با آنان است.

جشنواره تئاتر فجر یکی از خاستگاه های مهم است که بچه های شهرستان فرصت پیدا می کنند تا هنر و توانایی خود را به معرض نمایش بگذارند.

پس از موفقیت گروه های نمایشی یا کارگردان و بازیگر در جشنواره فجر، متاسفانه برخی از آنان برای بهتر دیده شدن در مرکز می مانند و به فعالیت خود ادامه می دهند. هر بار که این اتفاق می افتد، خلایی در تئاتر آن شهرستان به وجود می آید.

این درست که در پایتخت امکانات بهتری وجود دارد، اما امکاناتش محدود است و جوابگوی خیل عظیم تئاتری ها نیست که از چهار گوشه کشور به آن سرازیر می شوند. تئاتر هر شهر هویت آن منطقه است و باید حفظ شود.

باید هنرمندان و مسوولان چاره ای بیندیشند تا این معضل رفع شود. باید کاری کرد که مردم پایتخت برای دیدن یک نمایش خوب به شهرستان ها سفر کنند، نه اینکه شهرستانی ها به تهران بیایند. این تفکر که تهران مرکز همه هنرها به خصوص تئاتر است باید از اذهان زدوده شود.

اگر قرار است هر هنرمند شهرستانی پس از کسب موفقیت شهر و دیار خود را ترک کند، دیگر اثری از هنر در آن شهر و ناحیه باقی نمی ماند.

اگر تئاتر شهرستان ها تقویت شود، امکانات هم به دنبال آن می آید، زیرا موفقیت تئاتر و اقبال مردم، هم مسوولان دولتی را راغب به سرمایه گذاری بیشتر در شهرستان ها می کند و هم بخش خصوصی وارد عرصه می شود.

هنرمندان شهرستانی باید در شهر و دیار شان بمانند و از هویت فرهنگی مختص منطقه خود دفاع کنند. آنان نباید مقهور مرکزنشینان شوند، بلکه باید آنان را مقهور خود کنند.

ناگفته نماند که برخی از شهرستانی ها با وجود موفقیت در جشنواره های مختلف، در شهر خود باقی مانده و با تمام قوا به کار خود با وجود کمبودها ادامه می دهند.

 

 

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

61 + = 68