تأتر را از دستهای آلوده پاک کنید | تأملی بر تأتر لاکچری

محمد آقازاده

پس از تأتر الیور توئیست که سال گذشته توسط یکی از مدیران سابق تأتر کشور به روی صحنه رفت و بلیطهای نجومیش بدعتی در جامعه تئاتر به حساب می آمد، توجه بخش خصوصی و منتقدان به تأتر لاکچری به عنوان پدیده ای قابل تأمل جلب شده است. یادداشتی که می خوانید«تأتر را از دستهای آلوده پاک کنید» به قلم روزنامه نگار باسابقه ای نوشته شده که مشکلات فرهنگ و هنر کشور را به خوبی می شناسد و دغدغه های فرهنگی دارد.

طبقه یی که از طریق رانت خواری ، گرفتن وام های نجومی و پس ندادن شان ، بساز و بفروشی در حد برج و مراکز تجاری لوکس ، زد و بند ، مجوزهای انحصاری واردات بی رویهو صادرات ماندگاری در مناصب آب و نان دار به ثروت های باد آور رسیده این بار با دو هدف به سمت هنر از جمله سینما ، تاتر ، خرید و فروش تابلوها هجوم آورده اند.

آنها پیشاپیش برای پولشویی وادی ورزش را به گند کشیدند. سرنوشت استیل آذین ، پرسپولیس ، استقلال و… را رصد کنید تا به عمق فاجعه پی ببرید.

آنها برای این گند زدن مدیران ورزش را همدست خود کردند و مدتهاست با سریال سازی، ساختن فیلم و برگزاری حراج تابلو پولشویی را به میدان هنر هم بسط داده اند و همینها سینما و هنرهای تجسمی را از درون تهی و مبدل به هیچ کردند و شور هنرمندانه و تعلق اجتماعی را در هنرمندان کشتند و آنها را تبدیل به تاجر هنری کردند و در بهترینحالت آنها را مقلد گذشته خودکرده اند .

بینواسازی نمایش

مدتهاست آنها برای فتح تأتر قدم به میدان گذاشتند و با انتخاب نمایش هایی که با بینوا سازی سر ستیز دارند می خواهند آنها را تبدیل به حربه عادی سازی بینوایی در جامعه کنند تا نشان دهند فقر جز طبیعت جوامع است و خصلت ابدی و ازلی دارد . درست برخلاف کاری که «برشت» با آشنازدایی و بیگانه سازی می خواهد نشان دهد فقر حاصل ثروت اندوزی غارتگرانه است .

شاید این محتوا را نیز دوست داشته باشید

این گروه مصداق شهردار در «دشمن مردم»ِ«ایبسن» اند که شهر را علیه برادرش که پزشک مسئول است که برای سلامت مردم دست به قیام می زند با همدستی برخورارها می شوراند و دست آخر او را تنها می کند.هر چند او تاریخ را برای همیشه با مقاومتش از آن خود می کند.

دستهای آلوده

مثلث تزویر مدیران سابق و فعلی ، پولشویان و سلبریتی ها شهرت طلب و فاسد، در بحبوبه فلاکت عمومی حاصل از نرخ ارز، تأتر را با همراهی یک ممیزی سفت و سخت از مخاطبان واقعی شان دور می کند تا این تبعیض ساختاری موجود در معرض تهدید قرار نگیرد .

در حقیقت آنها هنر را سلاحی برای تیراندازی به سوی هر چیز که موجودیت طبقاتی شان را تهدید می کند کرده اند.

اما سوی دیگر هم ماجرا دارد همانگونه که بچه پولدارها خودروها ، خانه های اشرافی و سفرهای خارجی شان را در صفحات مجازی تو چشم مردم می کنند تا تمایزشان را با اکثریت جامعه به تماشا می گذارند می خواهند سینما ، گالری و تأتر خاص خود را داشته باشند تا حتی لایه های پائین تر طبفه متوسط هم امکان این را نداشته باشند بزم شان را از یکدیگر بیاندازند.

تأتر لاکچری را باید از منظر اقتصاد سیاسی مورد نقد قرار داد . چرا که هر شاخه یی را هرس کنید نتیجه نمی گیرید باید کل هنر را از دستهای آلوده پاک کرد و آن را در خدمت فرودستانی قرار داد که در هنر مریی شدن را می طلبند.

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

− 4 = 1