بی نور و بی بو مثل ” شمعدونی “
جدیدترین ساخته سروش صحت پس از ساختمان پزشکان و پژمان را نه می توان تجربه ای موفق دانست نه ناموفق!
برداشت اول:
شمعدونی سریال ناموفقی نیست چراکه درپربیننده ترین ساعت پخش برنامه در کنداکتور شبکه سوم سیما قرارگرفته است تا دیده شود.این موفقیت کمی برای یک سریال ،کارگردان وتهیه کننده آن نیست.بسیاری از کارگردانان رسمی سازمان صداوسیما وپیشکسوتان طنزپردازی درحسرت چنین فرصتی دررسانه ملی هستند ،فرصتی که به راحتی به دست نمی آید .ضابطه می خواهد ضابطه ای که همه از آن سردرنمی آورند یا حائز احراز آن نیستند وبدیهی است وقتی تیم تکراری سازنده این سریال (کارگردان وتهیه کننده)به آن دست مییابند نمی توان موفقیتشان را دست کم گرفت!
برداشت دوم:
شمعدونی سریال موفقی نیست ؛ چراکه کمتر منتقدی حاضراست بر آن نقدبنویسد.بیشتر آنچه این روزها از سریال شمعدونی میشنویم،می خوانیم یا میبینیم اظهارنظرهای مردم،کارشناسان وتحلیگران است که اتفاقا حول یک محور اتفاق نظردارند:حرمت شکنی از عنصراحترام درخانواده. کافی است یک بار ازمنظریک پدر به تماشای سریال نشست .این نکته را حتی یک کودک نه ساله هم دریافته است وقتی که میگوید دیگر نمی خواهم شمعدونی راببینم چون عرشیا خیلی بی ادب است.
بااین حال درحال حاضر در دسترس ترین گزینه برای ساعت ۲۱ بینندگان تلویزیون رسمی کشوراست.
دیرسالی است که دانشگاه بودن صداوسیما به طنز تلخی شبیه شده است که فقط به کار شعار می اید یا لوگوئی درگوشه سمت راست تلویزیون.لاریجانی و ضرغامی وسرافراز هم نمیشناسد. این را دراوایل دهه ۸۰ میشد از مصاحبه های مهران مدیری فهمید وقتی درمصاحبه با مطبوعات درپاسخ به بدآموزیهای طنزهای مشهور نودقسمتیش با شهامت گفت : ما معتقدیم ادب از که آموختی ازبی ادبان…. و حاصلش شد بازدید مکرر رئیس وقت رسانه ملی از پشت صحنه تمام سریالهای او و پخش چندباره شعرخانی بگور (شاعربرره) در مدح جناب ایشان و جمله قصار جناب رئیس در پاسخ محبتهای برره ای که : کلید بهشت دردست شماست ،چون مردم را شادمی کنید.این رامی شود در دهه ۹۰ ازعکس یادگاری مدیران سیما درلوکیشن شمعدونی تشخیص داد.که به جای خواندن فیلمنامه قبل از تصویب ،پس از ساخت وشاید پس از پخش رفته رفته بدیهیات نادیده گرفته شده اخلاق ایرانی را از زبان مردم کوچه وبازار درباره سریال میشنوند!
خبرگزاری ایسنا در مصاحبه ای با بازیگر این سریال درباره انتقاداتی که به بداخلاقی های به نمایش درآمده در شمعدونی ازسوی اقشارمختلف جامعه شده است به نکاتی اشاره می کند که انسان رابه یادهمان منطق برره ای می اندازد.
امیر کاظمی، ایفاگر کاراکتر سعید در مجموعه «شمعدونی» گفت: خیلی خوشحالم که جامعه به سمتی میرود که دیگر آدمهای خنثی نیستیم و احساس میکنیم اگر اتفاقی میافتد که باید اعتراض کنیم، اعتراض میکنیم. اما امیدوارم این اعتراض فقط در مورد سریالهای تلویزیونی نباشد.
او ادامه داد: اگر اتفاقی در جامعه میافتد به آن حوزهها هم اعتراض داشته باشیم نه فقط به سریالهای ۹۰ شبی تلویزیون.
کاظمی جذاب بودن کاراکتر «سعید» را حاصل همکاری او با این مجموعه عنوان کرد و گفت: کاراکتر «سعید» برایم بسیار جالب بود. اینکه یک دفعه تصمیم میگیرد یک جا بنشیند و همچنین تصمیمات عجیب و غریب دیگر که جا داشت بعد از آن هم تصمیمات احمقانه دیگری بگیرد.
این بازیگر با اشاره به اینکه سعید نماینده طیفی از جوانان جامعه است، گفت: این شخصیت جزو جوانانی است که تلاش میکنند از زیر بال مسؤولیت دربروند و از میان تربیت دوگانه مدرن و سنتی که در جامعه ما انجام میشود، آن چیزی که به نفع خودشان است را درمیآورند. اولین بار است که در تلویزیون یک جوان اینطور صحبت میکند و آن احترام قدیم که میگفتند ما جلوی بزرگترها پایمان را دراز نمیکردیم نیست. برای اولین بار است که تلویزیون این نوع تربیت را نشان میدهد. اینکه این جوان نه تنها پایش را دراز میکند بلکه بیاحترامی هم به پدرش میکند.
کاظمی در ادامهی مطالب بالا گفت: اگر واقعبینانه نگاه کنیم میبینیم که بچهها و جوانانی در جامعه هستند که مشمول این بیتربیتیاند و حتی من خودم از نزدیک اینگونه بچهها را دیدهام.
او با اشاره به اینکه عنوان میشود مجموعه «شمعدونی» بدآموزی را رواج میدهد، اظهار کرد: یکسری نقدهایی که درباره بدآموزی عنوان میشود را قبول ندارم، به دلیل اینکه نقد تکنیکی نیستند. اما چندین نقد رفتاری خواندم که عنوان کرده بودند چرا این سریال بدآموزی دارد و من هم در جواب مطرح کرده بودم اصولا ما آدمهای بدآموزی هستیم، کاری که انتخاب میکنیم باید بدآموزی داشته باشد!(در این رابطه بیشتر بخوانید: http://www.tabnak.ir/fa/news/504586)
شاید اگر خانواده هم مثل پزشکان وزیری داشت وتشکیلاتی تا طومار بنویسند و درحاشیه را به خاتمه برسانند سرانجامی بر این حاصل سرمایه گذاری ازبیت المال مسلمین فراهم می آورد.
برداشت آخر
هرسال این مداربسته تکرار میشود .بی ادب معلم اخلاق می شود و رئیس دانشگاه با دسته گل به تمجید ایشان می رود.
رمضان وشعبان ،نوروز وفروردین مردم درانتظار لحظه ای لبخند،جرعه ای شادی ، قدری اخلاق ….
سالهاست صداوسیما در حوزه طنز گل می کارد .گلهای شمعدانی . نه شمعی که نور دهد نه گلی که بوئی خوش !