«بیرو» ، روایت داستانی واقعی از یک شخصیت ورزشی
بیرو اولین فیلم نمایش داده شده در چهلمین دوره جشنواره فیلم فجر است. این فیلم با کارگردانی و نویسندگی مرتضی علی عباس میرزایی و تهیه کنندگی مجید برزگر است.
«بیرو» ، روایت داستانی واقعی از یک شخصیت ورزشی |علی منصوری|سرزمین هنر|سینما|
«بیرو» اولین فیلم نمایش داده شده در چهلمین دوره جشنواره فیلم فجر است. این فیلم با کارگردانی و نویسندگی مرتضی علی عباس میرزایی و تهیه کنندگی مجید برزگر است.
«بیرو» روایتی از داستان زندگی علیرضا بیرانوند دروازهبان تیم ملی فوتبال ایران از دوران کودکی تا ورود به فوتبال حرفهای و عضویت در تیم ملی فوتبال ایران و یک اوج مهم در فوتبال او ،یعنی حضور در جام جهانی و درخشش در بازی ایران-پرتغال و مهار ضربه پنالتی کریستین رونالدوست.
مرتضی علی عباس میرزایی تا قبل از ساخت «بیرو» در کارنامه کاری خود دو فیلم سینمایی بلند دارد. او سال ۱۳۹۵ با ساخت فیلم سینمایی «انزوا» توانست در جشنوارههای بسیاری از جمله، فیلم فجر، کمرایمیج لهستان، کیدفرست آمریکا و سالنتو ایتالیا در بخش مسابقه حضور داشته باشد.
این کارگردان جوان توانست برای فیلم انزوا در جشنواره جهانی سالنتو ایتالیا جایزهٔ بهترین کارگردانی را به دست آورد. فیلم خون خدا نیز در سی و هفتمین دوره جشنواره فیلم فجر موفق به دریافت تندیس تجلی اراده ملی شد. او بعد از تجربه دو فیلم متفاوت، این بار به سراغ ساخت یک درام ورزشی رفته و سعی دارد داستان یک فوتبالیست معروف و به نوعی نماد سختکوشی این روزهای فوتبال ایران را انعکاس دهد.
در این سالها بسیاری از مصاحبهها و کلیپهای مختلف از زندگی دشوار علیرضا بیرانوند برای رسیدن به موفقیتهای ورزشی عمدتا از زبان خودش در فضای مجازی دست به دست شده است و او درواقع تحسین مردم ایران به عنوان یک انسان پرتلاش و پیگیر در رسیدن به هدف را برانگیخته بود و شاید بتوان گفت که این فیلم در زمان درستی ساخته و پرداخته شده است.
همه منتظر برای دیدن افتخار آفرینی بیرانوند در مقابل رونالدو هستند
روایت فیلم از زمان اوج این کاراکتر آغاز میشود، صحنهای آشنا برای مخاطبان ایرانی در بازی ایران با پرتغال در جام جهانی و اعلام پنالتی از سوی داور که نگرانی فراوان و در عین حال ناامیدی خاصی را به طرفداران فوتبال تزریق کرد.
کمتر کسی فکرش را میکرد که برنده پنج توپ طلای جهان فوتبال نتواند پنالتی خود را به گل تبدیل کند. همه منتظر برای دیدن افتخار آفرینی بیرانوند در مقابل رونالدو هستند که فیلم به دوران کودکی علیرضا بیرانوند کات میخورد. یک نوجوان خوش قد و قامت در روستا در حال اصرار به مربی برای حضور در تیم فوتبال است.
حاضر جواب و جسور است و قصد دارد یک فوتبالیست خوب باشد. به توصیه و صلاحدید مربی از خط حمله به دروازه منتقل میشود و تمرینهای سخت را شروع میکند.
یکی از ویژگیهای این فیلم، گفت وگوهای بین افراد و تحلیل موقعیتهای زندگی واقعی و رئالیستی است که تصمیمهای افراد برای ادامه روند کار خود را میسازد. فیلم «بیرو» از این دست مکالمات کم ندارد و یک نمونهآن در همین مقطع از فیلم است که علیرضا و دوست اش در رابطه با تصمیم مربی از انتقال او به پست دروازهبان گفت وگو میکنند و بیان میشود که دلیل این اتفاق نداشتن دروازهبان ذخیره است.
فیلم به درستی در ارزشگذاری این تفکر، یعنی صحیح یا غلط بودنش وارد نمیشود، اما به خوبی تفکرات علیرضا را در این گفت وگوها و تصمیماتش در زندگی به نمایش میکشد.
مخالفت پدر بیرانوند با ادامه دادن فوتبال
ورود به تیم یک موقعیت عالی برای علیرضا برای پا گذاشتن در دنیای پرتلاطم فوتبال است و در همین نقطه است که در حین تمرین، مخالفتهای پدر او در رابطه با ادامه دادن این مسیر شروع میشود.
پدر علیرضا معتقد است که مسیر درست برای رسیدن به موفقیت، تحصیل و کسب دانش است، اما عمو و به خصوص دختر عموی او یا همان همسر آیندهاش، او را برای رسیدن به موفقیت و پیگیری علاقهاش تشویق میکنند و این انگیزه خوبی برای اوست.
اولین حضور علیرضا در زمین به دلیل مصدومیت دروازهبان اصلی به خوبی مقدمهچینی شده است و اولین لحظات حضور او نیز با شاخصه پرتابهای بلند دست به خوبی به نمایش کشیده میشود، اما از اینجا به بعد، صحنههای فوتبال به شدت فانتزی و به طرز عجیبی غیرواقعی میشود. به طور مثال بیرانوند در بازی فوتبال توپ را از دروازه میگیرد و با دریبل زدن همه بازیکنان تا دروازه مقابل میآید و گل بسیار دراماتیکی نیز به ثمر میرساند!
کارگردان محترم اثر صحنههای داخل زمین فوتبال را عمدتا با استفاده از جلوههای ویژه بصری و با تقلید از سبک و سیاق انیمیشن فوتبالیستها ساخته است و به همین دلیل، سکانسهای زمین فوتبال بسیار فانتزی و خاص از کار درآمدهاند.
به هر روی در این دوره بزرگ ترین چالش علیرضا درواقع پدر اوست که سعی میکند پسرش را از مسیری که فکر میکند غلط است با تهدید و ارعاب بازدارد،اما علیرضا با عزمی جزم به تهران میآید تا بتواند در یکی از تیمهای مستقر در تهران و به خصوص حاضر در آسیاویژن بازی کند.
چالش های سخت زندگی بیرانوند پرقوتترین قسمت فیلم
این مسیر پر فراز و نشیب با سختیهای اجتماعی و زندگی سخت او به عنوان یک نوجوان در شهری غریب همراه است که شاید سختترین دوران زندگی علیرضا بیرانوند است. چالشهای او در انتخاب تیم و قرارداد بستن با این تیمها درحالی که فساد خاصی بر این فضا حاکم است به خوبی و با جزئیات به نمایش کشیده شده است.
در کنار این چالشها، سختی زندگی در تهران، مکانی برای خواب، غذایی برای رفع گرسنگی و کار کردن در کنار تحصیل و فوتبال نیز از ناهمواریهای مسیری است که علیرضاها طی کردند و نمایش این مسائل شاید پرقوتترین قسمت از فیلم «بیرو» باشد.
فیلم «بیرو»در نمایش این مسیر سخت و پیچیده با زیر ذرهبین گرفتن افراد مختلفی که در این مسیر هستند، جلوهای واقعی از یک جامعه بیرحم به نمایش گذاشته که به واقع جلوه درستی نیز از این مسیر است. حضور افراد بدمن و شخصیتهای منفی در این مسیر به خوبی نمایانده شده است.
حذف بسیاری از دوستان و بازیکنان همدسته و هممسیر با علیرضا نیز از لحظات دراماتیک فیلم است تا مشخص شود که لزوما تلاش و سختکوشی نیز تضمینی برای موفقیت در این فضا نیست و بسیاری افراد نمیتوانند این مسیر را طی کنند.
علیرضا دوباره به تیم نفت تهران میپیوندد
پس از گذشت این دوران و تحمل سختیهای فراوان، علیرضا دوباره به تیم نفت تهران میپیوندد و فیلم از این لحظه دوباره به بازی ایران و پرتغال برمیگردد تا نشان دهد که مهار پنالتی رونالدو از پس چه زندگیای آمده است.
فیلم «بیرو»با هنرنمایی بازیگران نه چندان ستاره، سعی در روایت یک داستان واقعی از بیوگرافی یک شخصیت ورزشی دارد که شاید لحظات بسیار دراماتیکی در زندگی تجربه کرده است و همهی اینها توانسته دستمایه یک فیلم در ژانر درام ورزشی باشد.
این فیلم با دغدغهای از نمایش تلاش و کوشش یک فرد موفق شکل گرفته است و به این دلیل که درباره یک شخصیت معاصر و شناخته شده برای مردم است، کار دشواری برای انتقال مفاهیم خود به مخاطب نخواهد داشت و بدون شک حداقل اقبال فوتبالدوستان را در پی خواهد داشت.
شناسنامه فیلم «بیرو»
نویسنده و کارگردان : مرتضی علی عباس میرزایی.
بازیگران : حسین بیرانوند، رضا داوودنژاد، سیاوش چراغیپور، سعید داخ، صحرا اسدالهی، محمد علیمحمدی، سهیل قنادان، مهدی زمین پرداز، ستایش تارانی و سارا والیانی.