برف ِ بهاری | شعری برای تیرماه

کامیار خزاعی

برف ِ بهاری | شعری برای تیرماه

_____________________
“این ابتدای ویرانی ست”
همین اتفاقِ ساده
چراغ را که خاموش می کنم
آینه شروع به حرف زدن می کند!
چندمین شب است؛
بیرونِ اتاق
تیرماه دارد به انتها می رسد
من اما هنوز
کنار پرده ها پهلو گرفته ام
و زیرِ برفِ بهاری جا مانده ام…!
و تو همچنان
در قابِ روبرو گریه می کنی…
و ساعت،
آینه،
کوله بار،
خواب،…
این انتهای ویرانی ست
و چراغ!
(کامیار خزاعی)

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

2 + 5 =