امیر عربلو و داستان کوتاه_ قسمت دوم

در قسمت قبل گفتگو در مورد کار کودک و نوجوان با آقای امیر عربلو را آغاز کردیم و در ادامه ایشان از دوره هایی که در زمینه داستان نویسی دیده بودند برایمان گفتند. در این قسمت از ایشان در مورد مجموعه داستان کوتاهشان با نام “یادداشت های یک دیوانه” و روند مطالعاتشان پرسیدم . با هم گفتگو با امیر عربلو را دنبال میکنیم.

هنرلند آقای امیر عربلو در مورد مجموعه داستان کوتاه تان بگویید. این کتاب در چه ژانری است ؟

گرچه من داستان کوتاه زیاد دارم و در کتاب های مجموعه داستان هم کارهایم چاپ شده است، اما “یادداشت های یک دیوانه” به نوعی جدی ترین کار من است که در حدود بیست سالگی نوشتم شان و پارسال بازنگری کردم و به ناشر سپردم. این کار را کارشناسان دو ناشر مطرح هم قبول کرده بودند اما با توجه به حجم کارهای ارسالی، زمان چاپ آن به یک تا دو سال بعد موکول می شد که من تصمیم گرفتم فعلا زودتر چاپش کنم تا کار های بعدی را به ناشران خوب بسپارم. توضیحات سبک و نوع نگارش کتاب در پشت جلد آن درج شده است. مختصر آنکه، نویسندگان کارهای اکسپرسیونیستی در دنیا زیاد نیستند. این کارها نقبی به عمق شخصیت و فضاها می زنند و مدام در حال تحلیل هیجانات و افکارشانند. من بر خلاف بیشتر نویسنده ها، نخواستم که هیچ گونه نگاهی را به مخاطب تحمیل کنم. بلکه فقط دغدغه ی این داستان ها این است که در ذهن مخاطب سوال ایجاد کند که ما حقیقتاً در کجای جهان قرار گرفته ایم و آیا درک درستی از زندگی داریم ؟ سعی کردم کتابی متفاوت باشد و اتفاقاً از این کتاب بازخورد های بسیار متفاوتی نیز گرفتم.

هنرلند در زمینه چاپ کتابتان با مشکلات ممیزی مواجه نشدید؟

فکر می کردم که مواجه می شوم ولی خداراشکر این اتفاق برای من نیافتاد. فقط قبل از تحویل به ارشاد، ویراستار محترم پیشنهاد دادند دو سه کلمه ای از آن حذف شود.

هنرلند با توجه به گستردگی مطالعات شما، کدامیک از نویسندگان را در سبک نگارش بیشتر میپسندید؟ و آیا قلم شما از نویسنده خاصی تاثیر پذیرفته است؟

بعضی را بسیار دوست می دارم. از جمله آن ها می توانم به مارک تواین، سامرست موآم، چارلز دیکنز، آنتوان چخوف، فرانسوآ ولتر، ادگار آلن پو اشاره کنم.

شاید این محتوا را نیز دوست داشته باشید

اما بعضی مشخصاً تاثیرشان در من بسیار زیاد بوده است و تمام آثارشان را دارم و خوانده ام. فرانتس کافکا، فئودور داستایفسکی، گی دو موپاسون، آلبر کامو

من تقریبا از تمام نویسندگان مطرح جهان حداقل یک و یا دو کتاب را خوانده ام و باید شیطنتی کنم و به شما بگویم که بعضی سبک ها را مانند رئالیسم جادوئی، اصلا نمی پسندم و آثار بعضی از نویسندگان را با وجود احترام قائل شدن به زحمت، نام و مخاطبین بسیارشان، دوست نداشتم. یعنی کار آن ها قوی ست، اما با سلیقه ی من جور در نمی آید. همینگوی، مارکز، موراکامی، سلینجر از این دسته اند.

هنرلند آقای امیر عربلو ، کار جدیدی در دست دارید؟

بله به نظرم یک نویسنده باید همیشه کار جدیدی در دست داشته باشد و همواره بنویسد. دو رمان دارم که جدیداً یکی از آنها را باز نویسی کرده ام و فکر می کنم وقتش است که به یک ناشر خوب بسپارم. به نظرم درجه کیفیتش نسبت به قبل بسیار بهتر شده است و امکان پرفروش شدنش دور از ذهنم نیست. شاید بتوانم به شما بگویم که عاشقانه دوستش دارم و حتی پیش آمده که همراه شخصیت اصلی داستان اشک ریخته باشم. بله همینطور است. احساس خاصی را در من بر می انگیخت. هیچ وقت حس نکردم که یک شخصیت خیالی ست. وقتی رمان تمام شد، پیش خود گفتم بعد از این زندگی اش چگونه خواهد بود ؟

هنرلند و کلام آخر امیر عربلو :

اگر صدای مان به جایی برسد، امیدوارم که دست اندرکاران حوزه کتاب، به خصوص بعضی از ناشرین به جای پشت کردن به نویسنده های نوقلم، دست آنها را بگیرند. چه بسا کارهای فوقالعاده ای باشند که به علل مختلف راه به انتشارات ها نمی برند. ضمناً امیدوارم که هرگز ناشرین در قبال گرفتن پول از آن به اصطلاح نویسنده ها، کارهای کسی را چاپ نکنند. بدون تعارف بخشی از این همه انشاء و کارهای ضعیف در بازار به خاطر همین مسآله است.

در نهایت از زحمات شما خانم فصاحت بزرگوار و سایت هنرلند، برای ترویج و معرفی فرهنگ ادبی صمیمانه سپاسگزارم. موفق باشید.

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

+ 46 = 56