اسکار،اعتبار بزرگی که از دست رفت!

دیری نباشد که به جای اعضای آکادمی اسکار،هوش های مصنوعی برندگان را انتخاب و معرفی کنند.نام این هرچه باشد،سینما نیست و نخواهد بود!

اسکار،اعتبار بزرگی که از دست رفت!|سرزمین هنر|سیدرضا اورنگ|سینما

جایزه معظم اسکار سرآمد تمام جوایز سینمایی بود. از نخستین مراسم اسکار که روز پنجشنبه ۱۶ مه ۱۹۲۹ در هتل روزولت هالیوود برگزار شد،بیش از ۹۰ سال می گذرد.

در طول این ایام همواره شکوه خود را حفظ کرده و مقصد و مقصود تمام سینماگران و علاقه مندان هنرهفتم جهان بود.آرزوی قلبی هر بازیگر یا کارگردانی بود و هست که روزی این جایزه را در دستانش گرفته و بفشارد.

این جایزه مهم در طول این سال های طولانی به فیلم ها و هنرمندان تاریخ سازی اهدا شده و در تاریخ سینما به یادگار مانده است.

حسن مهم اسکار این است که فقط فیلم هایی که روی پرده رفته اند می توانند در آن شرکت کنند،یعنی برعکس جشنواره های فیلم که آثار فقط در آن ایام نمایش داده می شوند.

انتخاب بهترین فیلم،کارگردان و عوامل دیگر برای اهدای جایزه اسکار،شاید به نظر آسان برسد،چون پیش تر آثار اکران شده و در معرض عموم قرار گرفته اند،اما از سوی دیگر قضاوت را مشکل می کند،زیرا ممکن است نظر اعضای آکادمی با منتقدان و مخاطبان یکی نباشد.

هرچند حدود ۶۰۰۰ نفر از اعضای آکادمی در این انتخاب سهیم هستند، اما با این وجود گاهی جوایز به کسانی داده شده که به باور عموم عادلانه نبوده است.

کارگردانان و هنرمندان بزرگی شایسته دریافت این جایزه بوده اند،اما این شایستگی بنابر مصلحت های سیاسی و سلیقه ای نادیده گرفته شده است.آوردن نام این بزرگان ناکام،فقط موجب اطلال کلام می شود و مجال پرداختن به آن وجود ندارد.

متاسفانه در دو دهه اخیر،انتخاب های ناعادلانه ای که در اسکار صورت گرفته،به خصوص در بخش بهترین فیلم،باعث شده از اعتبار این جایزه مهم به مرور کاسته شود که در این چند سال اخیر بیشتر به چشم آمده است.

این اتفاق چرا افتاده و مسبب آن چیست و کیست؟آیا سایه سنگین سیاست بر سر آن سنگینی می کند؟مطمئنا سنگینی می کند،اما دلایل دیگری نیز دارد ،مانند اینکه دیگر مردان و زنان بزرگ کمتری عضو آکادمی هبوده و بر مسند قضاوت نشسته اند.

امروز بیشتر افرادی که در آکادمی حضور دارند یا وایسته به این جناح و آن جناح هستند یا سلیقه خود را بر عدالت حاکم کرده اند یا مانند گذشتگان قدرت تشخیص سره از ناسره را ندارند یا ناظران بی منظوری هستند که از روی دستورالعمل نوشته شده می خوانند و رای می دهند.

انتخاب های اخیر این گونه نشان می دهند.تعدادی از فیلم های اسکار گرفته در سال های اخیر،آثاری بوده اند که در آنها برای همجنس بازی به وضوح تبلیغ شده است.نمونه های بارز آن فیلم های «کتاب سبز» و «مهتاب» هستند.

غیر از اینکه این انتخاب ها به اعضای آکادمی دیکته شده باشد،هیچ فاکتوری در آن فیلم ها دیده نمی شود که حتی شایسته گرفتن یک جایزه کوچک باشند،چه رسد به اسکار!

نود و چهارمین دوره جوایز سینمایی اسکار نیز برگزار شد و جایزه بهترین فیلم به «کودا» و بهترین کارگردانی به جین کمپیون اهدا شد.

نه «کودا» حرف تازه ای برای گفتن داشت که اسکار بهترین فیلم را بگیرد و نه «قدرت سگ» اثری قوی و پرکشش بود که جایزه بهترین کارگردانی به جین کمپیون برسد.

آنانی که این دو فیلم را دیده و شایسته جایزه دانسته اند،بیایند دلایل خود را ذکر کنند تا بدانیم چه فاکتور مهمی داشته اند که از زیر چشم مان در رفته است؟هر دو فیلم کسالت بار بودند و به سختی می شد تا انتها به تماشای آنها نشست.

کامبربچ،بی شک بازیگر توانایی است،اما در فیلم «قدرت سگ» یکی از ضعیف ترین بازی های خود را انجام داد که بر می گردد به ضعف کارگردانی این فیلم.

نمی دانیم چه اتفاقی در سینما افتاده که این گونه فیلم ها بهترین جوایز اسکار را می گیرند؟آیا ما دچار زوال عقل و بدسلیقگی شده ایم یا سینما از اصل خود دور شده است؟!

روی پرده سینما شاهد خودنمایی بزرگ ترین آثار سینمایی بوده ایم که کارگردانان بزرگی داشته و بازیگران هنرمندی در آنها دلربایی کرده اند.

وقتی شاهد آن گونه فیلم های عظیم و کارگردانان اسطوره ای و بازیگران بزرگ و هنرمند بوده ایم،شکی وجود ندارد که نتوانیم با این فیلم های بی مایه و بدون حس و حال ارتباط برقرار کنیم.

سال هاست که جایزه اسکار برای ما اعتبار خود را از دست داده و دیگر برنده و بازنده اش برای مان مهم نیست،چون سینما خصلت انسانی خود را از دست داده و عنان آن به دست روبات های سرد و بی احساس افتاده است.

دیری نباشد که به جای اعضای آکادمی اسکار،هوش های مصنوعی برندگان را انتخاب و معرفی کنند.نام این هرچه باشد،سینما نیست و نخواهد بود!

 

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

58 + = 65