احترام مدیر صندوق اعتباری هنر به پیشکسوتان

آقای سیدمجید پوراحمدی اعتقاد ندارد کسی برای اثبات پیشکسوتی اش سند و مدرک ارائه کند،زیرا ریش سپیدان هر حرفه ای که اعضای آن عضو صندوق اعتباری هنر هستند،مشخص بوده و احتیاجی به رای گیری ندارد.زیرا هر کدام در حرفه خود شناخته شده بوده و هستند.

احترام مدیر صندوق اعتباری هنر به پیشکسوتان|سیدرضا اورنگ|سرزمین هنر|فرهنگی

پیشکسوت در هر اجتماعی یک معنی خاصی دارد که  همه با آن آشنا هستند.پیشکسوتی به سن و سال نیست،بلکه به اعتبار و تلاش است.جز مردم کسی یا جایی نمی تواند به فردی لقب پیشکسوتی بدهد.

اگر کسی در کاری یا هنری چند سالی فعالیت کرد،اما اصول اخلاقی و انسانی را رعایت نکند،نمی توان نام پیشکسوت بر وی نهاد.مگر نام هر بازنشسته یا ریش و گیس سپیدی را می توان پیشکسوت نهاد؟

پیشکسوت کسی است که هم تجربه در حرفه یا هنری را داشته باشد و هم پیشوا و فرد مورد اطمینان مردم باشد.غیر از این باشد،کسی آن را نخواهد پذیرفت.

موسسه پیشکسوتان هنرمند نیز،روی تعداد زیادی این عنوان را نهاده و به این بهانه به آنان خدمات می دهد،آیا همه آنان در قالب تعریف پیشکسوت می گنجند؟مدیر موسسه به آنان احترام می گذارد که در حقیقت وظیفه هر کسی است.

آنچه پیشکسوتان این موسسه را با دیگران متفاوت می کند، این است که آنان طبق یک دستورالعمل اداری که مقررات آن را وزارت ارشاد تعین کرده و می کند ملبس به این کسوت شده و می شوند.

احترام تک تک آنان واجب است،اما عظمت و ابهت پیشکسوت اصیل در قالب تنگ مقررات نمی گنجد.اینکه در وزارت ارشاد شورایی باشد که بر اساس مدارک ارائه شده از سوی موی سپیدان به آنان درجه هنری بدهد و این درجه ملاک عضویت در موسسه هنرمندان پیشکسوت باشد،ملاک درستی نبوده و نیست.

دستورالعمل اداری و دادن درجه هنری،سنگ محک خوب و مناسبی برای تشخیص پیشکسوت از غیر پیشکسوت،نبوده و نخواهد بود.

پیشکسوت واقعی،احتیاجی به ارائه مدارک ندارد تا خود را به اثبات برساند،چون تثبیت شده است.در کدام محله یا اداره ای برای برگزیدن پیشکسوت انتخابات برگزار کرده و می کنند؟!

پیشکسوتان یا بهتر بگوییم،ریش سپیدان افرادی هستند که مورد وثوق مردم بوده و گره گشای کار گرفتاران هستند.حرف شان سند است و به سر آنان قسم می خورند.

امروزه بیشتر گرفتاری های ساری و جاری در مملکت ما،نبود یا کمبود این ریش سفیدان گره گشاست.از دعواهای خانوادگی گرفته تا گریبان گیری های اقتصادی و رفع و رجوع مشکلات صنفی با دم مسیحایی این بزرگان حل و فصل می  شد.

در حال حاضر که مشکلات بسیار شده و دعواهای خانوادگی و امثال آن به دادگاه ها کشیده می شود،به خاطر نبود نفس گرم و دست گره گشای ریش سپیدان است.

متاسفانه وزرای ارشاد در دوره های گذشته و صد البته امروز،همچنین مدیران زیرمجموعه این وزارتخانه، تعریف شان از پیشکسوت سلیقه ای و دلبخواه است.فکر می کنند هرکه گیس یا محاسنش دو رنگ شد و با آنان نیز همنوا باشد،پیشکسوت است.بنابراین فقط به دیدار آنان رفته و سعی دارند بیشتر به این افراد خدمات دهند،البته مقابل دوربین های فیلمبرداری و عکاسی و همراه با خودنمایی های رسانه ای!

در همین وزارت ارشاد،زیرمجموعه ای وجود دارد به نام صندوق اعتباری هنر که مدیر آن دیدگاهش نسبت به ریش سپید و پیشکسوت،به دیدگاه مردم نزدیک تر است تا وزیر.

آقای سیدمجید پوراحمدی اعتقاد ندارد کسی برای اثبات پیشکسوتی اش سند و مدرک ارائه کند،زیرا ریش سپیدان هر حرفه ای که اعضای آن عضو صندوق اعتباری هنر هستند،مشخص بوده و احتیاجی به رای گیری ندارد.زیرا هر کدام در حرفه خود شناخته شده بوده و هستند.

بر همین مبنا،مدیر این صندوق و برخی از مدیران و کارمندان آن،از جمله آقای نیکنام حسینی پور،خانم شعبانی،آقای رزاقی و امثال آنان،مانند رییس مجموعه احترام به پیشکسوت را در اولویت کاری قرار داده و همواره به آنان احترام گذاشته و می گذارند.خدا به همه آنان خیر دهد.

بسیاری از هنرمندان و اهالی رسانه از صندوق اعتباری هنر،انتظار بیشتری دارند که بجا نیز هست.می دانیم که جناب پوراحمدی بسیار تمایل دارد تا خدمات بیشتری به اعضا دهد،اما دستش مانند بسیاری از مدیرانی که نیت خیر دارند بسته است.

وزارت ارشاد باید بودجه بیشتری به این صندوق دهد و اختیارات ویژه ای به مدیر آن تا وی بتواند آن گونه که باید به اعضا برسد.اگر بخواهند مدام از بالا فشار وارد کنند که بودجه کجا و برای که خرج شود،اعتبار این صندوق و صد البته مدیر آن زیر سوال خواهد رفت.

از آقای پوراحمد انتظار می رود بر تلاش خویش بیفزاید تا با کسب بودجه بیشتر،به اعضای آن،بخصوص گرفتاران رسیدگی کند.

اهالی رسانه و هنرمندان حداقل انتظار را از این صندوق دارند،اما گاهی این حداقل ها نیز از آنان دریغ می شود.امیدواریم در آینده نزدیک اتفاقات خوب بیشتری در این صندوق بیفتد تا بتواند تمام مشکلات اعضا را رفع و رجوع کند.

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

42 − = 39