آغاز به کار گالری «میرمولا»

گالری میرمولا به مدیریت میرمولا ثریا از روز جمعه 29 بهمن ماه با افتتاح نمایشگاهی از آثار طراحی فرش افتتاح شد.

آغاز به کار گالری «میرمولا»|سرزمین هنر|هنرهای تجسمینمایشگاه آثار میرمولا ثریا جمعه ۲۹ بهمن ماه در گالری «میرمولا» ده ونک به نشانی شمال میدان شیخ بهایی، ابتدای خیابان سئول، پلاک ۴۰ گشایش یافت.گالری «میرمولا» ده‌ونک که پیش از این با عنوان گالری «آن» فعالیت داشت، با افتتاح این نمایشگاه، دوره جدید فعالیت‌های خود را با نامی جدید آغاز کرد.میرمولا ثریا هنرمند نقاش و طراح نوگرای فرش ایرانی است که آثار او در نقاط مختلف دنیا به نمایش گذاشته شده است. او سال‌های طولانی از زندگی‌اش را روی طراحی نقوش فرش و نمد صرف کرده و امروز در سطح بین‌المللی بیشتر از ایران شناخته شده است.عشق به این نقوش عرفانی و فلسفی موجود در دل این هنر را انگیزه خود می‌داند و معتقد است که احساس درونی وی او را به سمت و سوی این هنر جذاب و غوطه‌ور شدن در آن سوق می‌دهد.

شاید این محتوا را نیز دوست داشته باشید

در استیتمنت این نمایشگاه به قلم میرمولا ثریا آمده است: «در ابتدا این‌چنین بوده است که دستبافت‌هاى عشایرى و نقوش روى آن، منعکس کننده نحوه زندگى، طبیعت پیرامون و آرزوهاى آن روزهاى بافنده بوده است.بعدها آن چنان می‌شود که شهرنشینى و تجارت، خیال کوچ نشین را آلوده می‌کند و خیال رهاى هنرمند بافنده، اسیر کسب و صنعت شهرى می‌شود. خیال سیال بافنده از دست می‌رود و تصورات و نیازهاى اشراف نقش‌بند بافته‌ها می‌شود.

نقوش ساده، هندسى و ابتدایى از گیاهان و حیوانات که تجلى تعابیر فردى انسان کوچ نشین از پیرامونش بوده کم کم به نقوش پرگو، پیچیده، غیر واقع بدل می‌شود و دیگر هرگز آن رویکرد بی‌واسطه بافنده پدیدار نمی شود. آنچه بعدها می‌بینیم، البته صنعتى است و الا که خیال سفارش دهنده را به شکوه و تمامیت اجرا می‌کند.این روزها بیشتر بر فى‌البداهه گى تصویر و طرح تمایل دارم. از تکرار مکررات و آذین کلیشه‌هاى سنتى که وام دار فرهنگ ایستا است، پرهیز دارم. به امروزم نگاه می‌کنم، به اطرافم و آن چه بر من می‌گذرد. نقوش در بافته‌هایم، گاهى ریشه در قصه‌اى دور دارد که تا امروز به دنبالم است و گاهى حادثه‌اى است که در کمینم است و بی‌خبرم.به آن، به بافته، آنگونه نگاه می‌کنم که زمینى است که می‌بایست خیال را در آن کاشت.سال‌هاى زیادى بر آن رفت تا از سنت گذشته بدانم و باز بدانم که چگونه این هنر آزاده و پویا به صنعتى اسیر، جامد و تکرار پذیر بدل گشت. بر این باورم که خیال را باید آزاد کرد و آن موقع است که بافته، به هر گونه که باشد گستره و جولانگاهى خواهد بود براى تجلى.»

 

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

8 + 2 =