گفت و گوی زنده ،گفت و گوی مرده!
گفت و گوی زنده ،گفت و گوی مرده! | سیدرضا اورنگ | سینما | سرزمین هنر
خبرنگاری، قواعدی دارد که درتمام دنیا، به فراخور شرایط آن کشور رعایت میشود. اکثر خبرنگارانی که برای تهیه خبر، گزارش و مصاحبه به مراکز مختلف اعزام میشوند با حداقل این قواعد آشنا هستند.
امروزه با توجه به گسترش سریع اطلاعات، اکثر آحاد جامعه نیز با این مسائل آشنا هستند. یکی از مهمترین و سختترین کارهای روزنامهنگاری گرفتن مصاحبه و پیاده کردن صحیح آن است.
برخی این کار را ساده میانگارند، اما این گونه نیست، زیرا گفتوگوها بخش مهم اکثر نشریات را به خود اختصاص داده و میدهند. در این مطلب به اصول گرفتن گفت و گو و پیاده کردن آن اشارهای نخواهد شد، زیرا مراد موضوع دیگری است.
طرفهای مصاحبه شونده به چند دسته عمده تقسیم میشوند. ۱- بزرگان دینی- ۲- مسوولان مهم کشوری- ۲- دانشمندان- ۴- هنرمندان- ۵- ورزشکاران و… برای گرفتن هر کدام از این نوع مصاحبهها باید قواعد بازی را بلد بود.
گفت و گوی زنده ، خوب، بد، زشت خبرنگاری
در گفت و گو با بزرگان دین و مسوولان درجه اول کشوری، در بسیاری از مواقع باید سوالها را به دست آنان رساند و پس از تایید، کار انجام شود. پس از پایان مصاحبه و پیاده کردن آن نیز باید نسخه آماده شده را برای آنان ارسال کرد تا اگر بخشهایی از آن احتیاج به اصلاح است، اصلاح شود.
پس از تایید نهایی میتوان آن را به زیر چاپ برد. این به خاطر شرایط حساس این دو گروه و رعایت مسائل امنیتی و کشوری است. در همه جای دنیا صاحبان جراید با آن آشنا هستند و اکثرا این اصول را رعایت میکنند.
در دیگر گروههای مصاحبه شونده این حساسیت وجود ندارد، به خصوص گفت و گو با ورزشکاران و هنرمندان. امروزه هر خبرنگاری که برای گفت و گو اعزام میشود با خود یک رکوردر دارد تا مصاحبه را ضبط کند.
ضبط مصاحبه فقط برای پیاده کردن نیست، بلکه منبعی است که در صورت اشکال یا اعتراض میتوان به آن مراجعه کرد و صحیح و ناصحیح را توسط آن تشخیص داد. در مملکت خودمان نیز شرایط مصاحبه در اکثر مواقع توسط خبرنگاران کارکشته رعایت میشود.
شرایط گفت و گو
شرایط گفت و گو در روزنامهها با هفته نامهها، ماهنامه و غیره از لحاظ زمان متفاوت است. برای همین روزنامهها، به خاطر به روز بودن کارشان سختتر است، زیرا برای چاپ گفت و گوها باید در اسرع وقت آن را آماده کنند.
هر روز دهها مصاحبه در روزنامهها چاپ میشود که اکثر آنها مورد اعتراض قرار نمیگیرد، اگر هم قرار بگیرد مدارک موجود رفع ابهام و اتهام خواهد کرد.
جذابیت مصاحبه آن است که پس از پیاده کردن و تایید توسط دبیر گروه یا سر دبیر به چاپ برسد، اگر غیر از این باشد گفت و گوی دلپذیری نخواهد بود و مخاطبان آن را پس خواهند زد.
اخیرا مد شده است برخی از اهالی هنر که به زمین و زمان و بیشتر به خود شک دارند، با مصاحبه کننده شرط میگذارند تا مصاحبه پس از پیاده شدن توسط آنان خوانده شده و مطابق میلشان تنظیم شود!
این بدترین نوع مصاحبه است که در نشریات چاپ میشود، زیرا روح ندارد و از تازگی تهی است. برخی از آنان پا را فراتر گذاشته و سوالها را خود انتخاب کرده و یا طرح میکنند! بعضی نیز پا را بسیار فراتر از گلیم خود دراز کرده و با خودشان گفت و گو انجام داده و از نشریات میخواهند آن را به چاپ برسانند!
گفت و گوی بدون جذابیت
این نوع گفت و گوها که خالی از هر گونه جذابیت هستند، باعث شده مخاطب با خواندن چند سطر اول، آن را مصنوعی پنداشته و از رویت باقی آن چشم پوشی کند. این شکل از مصاحبهها آسیب جدی به روح روزنامه نگاری و خوانندگان زده است.
چه معنایی دارد هر کسی به خود حق دهد در گفت و گویی دست ببرد، آن هم به خاطر آنکه به خود، گفتههایش و شرایط کاریاش شک دارد؟!
اگر چنین است اصلا مصاحبه نکند و یا در حین آن شرایط مورد نظر خود را حفظ کند. برخی از مصاحبهها یک طرفه نیست و در حین گفت و گو، مصاحبه کننده کاربلد، با سوالات خود مصاحب شونده را در شرایطی قرار میدهد تا او بسیاری از ناگفتهها را بازگو کند.
این ناگفتهها نمک مصاحبهها هستند که مخاطبان آن را دوست دارند. حال اگر این نمک از گفت و گوها گرفته شود، چه بر جا میماند، یک گفت و گوی بی نمک و غیر جذاب!
ناگفته نماند که خبرنگاران نیز باید شرایط گفت و گو شونده را درک کرده و به او احترام بگذارند، در غیر این صورت کاری غیر اخلاقی خواهد بود.
بر مدار «ادا»
پیش از این درصد بسیار کمی از مصاحبه شوندهها به خاطر کهولت سن درخواست بازبینی گفت و گو را داشتند تا از اشتباهات سهوی جلوگیری شود.
امروزه در کشور ما که همه چیز بر مدار «ادا» میچرخد، همه کس، با هر سن و سالی و با هر شرایطی درخواست خواندن و اصلاح گفت و گوی خود را دارد و متاسفانه برخی از جراید به آن تن میدهند که یک اشتباه مهلک است.
اگر از همان آغاز، نشریات تن به این خواسته غیر معقول نمیدادند، هیچ کس این جرات را به خود نمیداد تا چنین درخواستی از نشریات داشته باشد. وقتی گفت و گوها ضبط شده است و گفت و گوی زنده نیست، چه لزومی دارد تا مصاحبه شوندهها به خبرنگاران شک کنند؟
اگر خبرنگاری خدای ناکرده در این کار شیطنت کرد، میتوان به آن اعتراض کرد و حتی کار را به دادگاه کشاند. اگر خلاف آنچه که مصاحبه شونده گفته در نشریه مورد نظر چاپ شود، این حق اوست تا شکایت کند.
برای جذاب و خواندنیتر شدن گفت و گوها، هنرمندان و خبرنگاران باید به هم اعتماد داشته و احترام بگذارند تا مصاحبهای زنده زیر چاپ برود. مصمئنا این برای همه بهتر است.