چرا بر امام حسین (ع) گریه می کنیم | نزار قبانی

قصیده ای که خواهید خواند از قصایدی است که در محافل شیعی عرب زبان بسیار مورد استقبال عزاداران حسینی قرار می گیرد. معروف است که شاعر این شعر نزار قبانی شاعر مبارز سوری است که در کشورهای عربی محبوبیت بسیار دارد و برخی از اشعارش در مبارزه علیه اسراییل استفاده بر در و دیوارهای شهرهای فلسطین نقش بسته است.برخی هم این شعر را از وی نمی دانند اما قول معروف حاکی از این است که شعر از وی است.

چرا بر امام حسین (ع) گریه می کنیم

سأل المخالف حین أنهکه العجب هل للحسین مع الروافض من نسب
(شخصی مخالف امام حسین و عزاداری برای او بود) وقتی که غرور و گنده دماغی، خسته اش کرد پرسید: این شیعه‌ها مگر با حسین نسبت قوم و خویشی دارند که…

لا ینقضی ذکر الحسین بثغرهم وعلى امتداد الدهر یُوقِدُ کاللَّهب !!
نام و یاد امام حسین از دهان شان نمی‌افتد و این نام همچنان در امتداد تاریخ و روزگار مثل زبانه‌ی آتش، روشن و پرحرارت است.

وکأنَّ لا أکَلَ الزمانُ على دمٍ کدم الحسین بکربلاء و لا شرب
(این واقعه را چنان بزرگ و شلوغش کرده اند) که انگار تاریخ ، خونی را مثل خونی که از حسین در کربلا نوشید نچشیده است.

أوَلَمْ یَحِنْ کفُّ البکاء فما عسى یُبدی ویُجدی والحسین قد احتسب ؟
آیا وقتش نرسیده که گریه را پایان دهند؟ به نظر می‌رسد حسین به همین مقدار گریه رضایت داده باشد.

فأجبته ما للحسین وما لکم یا رائدی ندوات آلیه الطرب
من پاسخ آن مخالف را اینگونه دادم که: ای پیشکسوتان محافل لهو و لعب! شما را چه به حسین؟

إن لم یکن بین الحسین وبیننا نسبٌ فیکفینا الرثاء له نسب
درست است که ما با امام حسین نسبت خویشاوندی نداریم، ولی همین سوگواری ما برای او برای منتسب شدن مان به آن حضرت کفایت می‌کند.

والحر لا ینسى الجمیل وردِّه ولإنْ نسى فلقد أساء إلى الأدب
آدمی که جوانمرد و آزاده باشد رفتار زیبا و ضرورت تلافی آن را فراموش نمی‌کند. وگرنه ادب را زیر پا گذاشته است.

شاید این محتوا را نیز دوست داشته باشید

یا لائمی حب الحسین أجننا واجتاح أودیه الضمائر واشرأبْ
آهای ای کسی که من را سرزنش می‌کنی! (بگذار بی پرده بگویم) عشق حسین ما را دیوانه کرده؛ و (آبِ عشق او) از سر وجود و وجدان ما گذشته.

فلقد تشرَّب فی النخاع ولم یزل سریانه حتى تسلَّط فی الرُّکَب
عشق حسین در مغز و نخاع ما (در فکر و عقل ما) نفوذ کرده و همچنان ریشه می‌دواند تا در زانو‌ها مستقر گردد (و روی پا بایستیم).

من مثله أحیى الکرامه حینما ماتت على أیدی جبابره العرب
چه کسی مثل او توانست کرامت انسانی را احیا کند آن هنگام که به دست ستمگران عرب کشته شد

وأفاق دنیاً طأطأت لولاتها فرقى لذاک ونال عالیه الرتب
چه کسی مثل او توانست مردم دنیا را که توسری خور حاکمان خود بودند از خواب بیدار کند؟ ش در نتیجه به عالی‌ترین درجات نائل شود.

وغدى الصمود بإثره متحفزاً والذل عن وهج الحیاه قد احتجب
مقاومت و ایستادگی از برکت حرکت او انگیزه پیدا کرد و جهش یافت و ذلت در برابر روشنایی زندگی، پنهان شد.

أما البکاء فذاک مصدر عزنا وبه نواسیهم لیوم المنقلب
و اما مسئله‌ گریه؛ گریستن بر امام حسین ، منبع و خاستگاه عزتمندی ماست. ما با همین گریه تا روز قیامت با خاندان او همدردی می‌کنیم.

نبکی على الرأس المرتل آیـه والرمح منبره وذاک هو العجب
بله؛ گریه می‌کنیم. بر آن سری که بر بلندای منبر نیزه، قرآن تلاوت می‌کرد و مایه‌ تعجب همگان بود.

نبکی على الثغر المکسر سنه نبکی على الجسد السلیب المُنتهب
گریه می‌کنیم بر دهانی که دندان هایش شکست؛ گریه می‌کنیم بر جنازه ای که مورد غارت و تاراج قرار گرفت.

نبکی على خدر الفواطم حسره وعلى الشبیبه قطعوا إرباً إرب
گریه می‌کنیم، از روی حسرت و دریغ اشک میریزیم بر حال فاطمه‌های پرده نشین. و بر جوانانی که تکه تکه شدند.

دع عنک ذکر الخالدین وغبطهم کی لا تکون لنار بارئهم حطب
ای شخص مخالف! لطفا افاضه کردن(!) در مورد این انسان‌های جاویدان را رها کن و به آنها رشک نورز. مبادا که به هیزم آتش خدا تبدیل شوی.

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

+ 79 = 86