هنر و تجربه،انگلی بر جان سینمای ایران!

هنر و بی تجربه مانند طفلی یتیم در گوشه ای از مرکز گسترش جا خوش کرده و طفیلی وار از بدن این نهاد همچنان تغذیه می کند و هیچ فعالیت خاصی ندارد غیر از بلع بودجه،البته نه مانند سابق!

هنر و تجربه،انگلی بر جان سینمای ایران!|سیدرضا اورنگ|سرزمین هنر|سینما

ساخت فیلم بلند سینمایی ،به عهده کسی گذارده می شود که پیش از آن در عرصه فیلم کوتاه و نیمه بلند فیلمسازی راتجربه کرده باشد.بنابراین عرصه حرفه ای و پر دردسر ساخت فیلم های بلند جای تجربه کردن نیست.

تهیه کننده های حرفه ای هرگز دست به چنین ریسکی نزده و نخواهند زد،زیرا می دانند کارگردانی فیلم های سینمایی کاری نیست که از عهده هر کسی برآید.تنها وقتی کاملا مطمئن باشند و بودجه هم از جای دیگر آمده باشد، ساخت فیلمی را به کارگردانان جوان و با استعداد می دهند. نمی توان فیلم های سینمایی را که توسط کارگردانان تازه کار ساخته می شود سینمای تجربی نام نهاد.

معنی سینمای تجربی در عرف بین الملل این است که ساخت فیلم در یک فضای جدید و با ساختاری نو باشد که پیش از آن تجربه نشده باشد.

متاسفانه در ایران، گروهی،به خصوص مسوولان سینمایی فکر می کنند سینمای تجربی این است که فردی برای اولین بار فیلم بلند بسازد!

نکته بعد عنوان بی مسمای فیلم های هنری است!معیار فیلم هنری چیست و چه کسی نظر می دهد،فیلمی هنری هست یا نیست؟!

در کشور فرهنگ خیز ایران معمولا  فیلم هایی که گیشه ندارند و مخاطب با آنها ارتباط برقرار نمی کند را فیلم هنری می نامند.

از روزی که گروه هنر و تجربه تشکیل و نامش سر زبان ها افتاد،سوالی ذهن سینماگران و علاقه مندان را به خود مشغول کرد که هنوز هم پاسخ مناسبی به آن داده نشده،چرا هنر و تجربه؟!

شورای صنفی نمایش با توجه به تعداد محدود سینماها و متقاضیان پروانه نمایش در دست،برای اکران فیلم تمام آنان با مشکل اساسی روبرو بود.زیرا تعداد زیادی از فیلم هایی که در صف اکران منتظر بودند،نمی توانستند گیشه مناسبی داشته باشند،برای همین سینماداران رغبتی برای اکران این گونه فیلم ها نداشته و نخواهند داشت.

از طرفی شورای صنفی نمایش هم زیر فشار شدیدی از سوی این گونه فیلمسازان قرار داشت.دامنه اعتراضات به شورا از طرف تهیه کنندگان و کارگردانان تازه کار برای اکران فیلم های شان،درنهایت باعث شد گروهی تشکیل شود به نام بی مسمای هنر و تجربه.

به فیلم های این گروه تعدادی سینما و سانس محدود اختصاص دادند تا فیلم هایی که پشت سد اکران مانده بودند،حتی اگر شده برای یک سانس به نمایش درآیند.

به این ترتیب شورای صنفی نمایش انگل هنر و تجربه را بر جان سینمای بی جان سینمای ایران نشاند و با این کار بار بزرگی را از روی گرده خود برداشت.با این تدبیر، شورا خود را تا حدودی از تیررس معترضان دور نگه داشت و توپ را به زمینی دیگر انداخت.

از زمانی که اکران فیلم های گروه هنر و تجربه در برخی از سینماها آغاز شد،حمایت ها و اعتراضاتی را به دنبال داشت.فیلمسازانی که می دانستند فیلم شان گیشه ندارد از نمایش آنها ذوق زده شده و از این طرح استقبال کرده و گروهی نیز که اعتقاد به رقابت دارند می گفتند با وجود فیلم های پر فروش، نباید سینماها در اختیار هنر و تجربه باشد.

گروه هنر و تجربه که با بودجه سنگین دولتی حمایت می شد،نه تنها طرح موفقی نبود،بلکه بار مالی بسیار سنگینی را بر گرده سازمان سینمایی تحمیل کرد.

سایت و مجله بی مخاطبی هم برای آن راه انداختند و مبلغ کلانی نیز خرج آنها شد،بدون آنکه بتوانند تاثیرگذار باشند.در حقیقت راه اندازی آنها فقط برای هدر دادن بودجه بود و نفع مالی عده ای خاص،نه راه انداختن جریانی برای تثبیت هنر و تجربه.

در دوره ریاست حسین انتظامی بر سازمان سینمایی،رسانه های مستقل درباره بی مخاطب بودن مجله گروه هنر و تجربه،آن قدر خبر و مطلب منتشر کردند که وی ناچار شد دستور تعطیلی این نشریه بی مخاطب و پرخرج را صادر کند.

انتظامی که برخی از زیرمجموعه های سازمان سینمایی را تعطیل یا ادغام کرده بود،در نظر داشت بساط من درآوردی هنر و تجربه که بار مالی زیادی برای سازمان سینمایی به همراه داشت را کلا برچیند تا از ضرر بیشتر جلوگیری کند،اما ازمابهتران نگذاشتند!

بعد از روی کار آمدن دولت جدید و تعویض اضطراری رییس سازمان سینمایی،رییس جدید کار خطایی انجام داد و بار سنگین هنر و تجربه را بر گردن مرکز گسترش سینمای مستند تجربی …انداخت!

اکنون انگل هنر و تجربه از بدن این مرکز تغذیه می کند،بدون آنکه دستاورد مادی و معنوی برای این سازمان داشته باشد.

رییس مرکز گسترش به دلیل گرفتاری ها و مشکلات دست و پاگیر اداری که اداره آنها توانی بیش از تحمل آدمی می خواهد،به هیچ وجه رضا نمی داد تا هنر و تجربه را نیز بر گرفتاری های قبلی بیفزایند،اما با دستور رییس سازمان سینمایی، حمیدی مقدم به ناچار حسب دستور عمل کرد و این بار سنگین را بر دوش گرفت.

هنر و بی تجربه مانند طفلی یتیم در گوشه ای از مرکز گسترش جا خوش کرده و طفیلی وار از بدن این نهاد همچنان تغذیه می کند و هیچ فعالیت خاصی ندارد غیر از بلع بودجه،البته نه مانند سابق!

ای کاش مسوولان،همان ابتدا که متوجه بی خاصیت بودن هنر و تجربه شدند،غرور خود را کنار می گذاشتند و از سینماگران،اهالی رسانه و مخاطبان عذرخواهی کرده و پیش از تحمیل این همه ضرر مالی،در آن را گل می گرفتند.

 

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

+ 63 = 73