نگاهی به هنر عاشورایی
حسین شاکری
نگاهی به هنر عاشورایی | از نخستین ساعات روزهای ماه محرم که نه، شاید از آغازین روزهای هر مراسمی سخن میشنویم از نبود و یا کمبود هنر مذهبی. از ماه مبارک رمضان گرفته تا آیین عاشورای حسینی (ع)؛ اما همیشه یک نکته بر من پوشیده ماند؛ اینکه دست آخر چه کسی معترض است و چه کسی پاسخگو؟ پنداری که همه سردرگم هستند و هیچکس نمیداند چه کند؛ یا شاید میداند و ایز گم میکند؛ نمیدانم.
اما آنچه میدانم در ظاهر این است که چیزی گویا گم کردهایم؛ چیزی که مهم است و لازم برای آنکه بیش از پیش به آن فکر کنیم. اینکه هنر مذهبی/آیینی کجای زندگی ما است و اینکه، بهویژه هنر عاشورایی کجای کل چارچوب هنر ما ایستاده است.
کی یرگیگارد (۱) بر این باور بود که جامعه را میتوان به سه دسته تقسیم کرد: مامورین، خدمتگذاران و دودکشپاککنها؛ صرفنظر از تحلیل این تقسیمبندی سهگانه پدر اگزیستانسیالیسم، پیرو آن «آلتوسر» (۲) از آنها تعبیر نوینی ارائه داده و این سه دسته را بدین گونه تعبیر میکند:
- آنها که از ضربالمثل قدیمی استفاده میکنند.
- آنها از ضربالمثلی استفاده نمیکنند.
- آنها که ضربالمثل جدید میسازند.
او میگوید، گروه دوم با ابزار خرد در تلاش هستند تا بگویند امروزی هستیم ولی در واکاوی پدیدهها درماندهاند و بیشتر تمایل دارند تا با بردن محتوی تحت ساختار آن را در اختیار گیرند؛ آنانی که در گروه نخست هستند زبان عاریتی دارند و بیگانه با جهان فرهنگی خود؛ و گروه سوم کسانی هستند که میخواهند از طریق واکاوی ژرفای استوره با توجه به نیاز امروز نیرویی رهاییبخش ایجاد کنند.
بدون در نظر گرفتن نوع تفکرات این اندیشمندان و فقط با نگاهی به اصل مطلب گفتار و نه جهتگیری آنان میتوان این سه بخش را با نگاهی دیگر مصادره به مطلوب کرد و گفت: هنرمندان ایرانی در بیان هنری مضامین هنری/مذهبی بهویژه عاشورا را میشود به سه بخش تقسیم کرد؛ آنانی که از استورههای قدیمی استفاده میکنند؛ آنانی که اصلا اسطوره نمیشناسند و آنانی که از درون استوره مفاهیمی در پاسخ به مسائل امروزین میسازند.
برای هر کدام از این سه بخش تعبیر جدید مثال زیاد است اما به اجمال میتوان گفت:
گروه نخست هنرمندان کسانی هستند که همچنان بر بیان ظاهری قصص اسطورهای پای میفشرند؛ شخصیتها و شمایلها و چهرهپردازیهای تکراری که اوج آن را در مجموعههای تلویزیونی مختارنامه، امام علی (ع)، تنهاترین سردار و … یا فیلمهای اینچنین بسیار دیدهایم و تکرار بر آن دیگر جذابیتی برای کسی ندارد. شاید از همین رو است که هر سال ماه محرم همچنان شاهد مختارنامه هستیم و ماه مبارک رمضان امام علی (ع).
مقلدان این گروه در تلاش هستند تا با تکنولوژی و یا حتی چهرهپردازیهای نوآورانه وانمود کنند هنوز به روز هستند اما در واقع در مواجه با پدیدههای بهروز درماندهاند؛ بنابراین بیش از پیش میکوشند تا محتوای اصلی را در خدمت ساختار سینمایی درآورند؛ هر چند در آن هم درمیمانند و فقط میخواهند وانمود کنند که بیش از دیگران میدانند.
گروه دوم گروه مخالفان هستند. گروهی که هیچ اسطورهای ندارند؛ نه ملی و نه مذهبی. طبل ناسازگاری به هرگونه هنر مذهبی دارند اما خود هیچ چیزی برای بیان ندارند؛ از زبان و محتوا هر دو بیگانه هستند؛ گرچه ادعای تفکراتشان گوش فلک را کر کرده ولی در عمل هیچ سخنی ندارند؛ نه از دیروز و نه برای آینده.
و اما گروه سوم؛ که اندکشمار هستند و هر از چند گاهی یکی از آنان ممکن است در این شورهزار هنر آیینی/مذهبی سر برآورد کسانی هستند که با نگاه به اسطورههای عاشورایی به نیازهای رهاییبخش امروزی نگاه میکنند. آنان کسانی هستند که نه چون گروه دوم، همچون گروه نخست اسطورهها را میشناسند اما برخلاف آنها در تلاش هستند تا با واکاوی درونیات اسطورهای به نیازهای امروزی پاسخ دهند؛ چه در ساختار تاریخی و چه در ساختار امروزین.
۱ – نگاهی به هنر عاشورایی : فیلسوف مسیحی دانمارکی
۲ – لوییس آلتوسر: فیلسوف فرانسوی