نگاهی به مقوله جنگ، عشق، تنهایی در” سه گانه خاورمیانه”
نقدی و نظری بر نهمین اثر گروس عبدالملكیان
” سه گانه خاورمیانه” نهمین اثر گروس عبدالملکیان و ششمین مجموعه شعر مستقل اوست که پس از مجموعه شعرش «پذیرفتن» در نشر چشمه به چاپ رسید.
سه گانه خاورمیانه مشتمل بر سه فصل “جنگ عشق تنهایی” است که به صورت فصول مجزا اما مرتبط با هم آورده شده اند که در نهایت اثر را به کتابی منسجم و واحد تبدیل می کند.
با خواندن هرکدام از سروده ها بی توجه به عنوان آن و با در نظر گرفتن مخاطب وسیعتر از مخاطبین فارسی به راحتی در خواهیم یافت اشعار مربوط به زندگی روزمره در مناطقی است که جنگ امری جدایی ناپذیر از آن است و بی شک خاورمیانه در ذهن همگان تداعی خواهد شد.
شاعر در مقدمه آورده است، کتاب فصلبندی نشده و این به آن معناست که فصلبندی آن برای هر مخاطب شکلی متفاوت خواهد داشت.
زیرا زندگی کردن در محدوده جنگی یا منطقه ای که مدام در معرض تهدید نظامی قرار دارد برای هر مخاطب به شکلی متفاوت تلخ و رنج آور و ناگریز است.
نگاه ویژه به کودکان در جنگ امری است که به زیبایی در این کتاب ساخته و پرداخته شده است.
کودکان در جنگ , آیندگانی هستند که گذشته و حال آنان با کودکان کشورهای مرفه و توسعه یافته متفاوت است و آینده آنان بیش از سایر کودکان نامعلوم است.
“کودکی کردن مطابق با استانداردهای جهانی” چیزی است که در میان کودکان خاورمیانه امری نامفهوم و عجیب است.
حتی در ساده ترین وجه زندگی مانند داستانهاو لالایی های مادران مرگ حضوری پررنگ و جدایی ناپذیر دارد,داستانهایی که از لطافت و رویاپردازی های کودکانه در آنها خبری نیست و کودکان با واقعیت تلخ و سیاه جامعه در جنگشان بی هیچ پرده پوشی ای مواجه می شوند.
و بمب در مدرسه افتاد
میخواستیم کمک بگیریم
میخواستیم نامِ کودکانمان را صدا کنیم
اما الفبا آتش گرفته بود
در جهنم
چطور آدمها با هم حرف میزنند؟
در سرزمین من
آوازها به کجا کوچ میکنند؟
رقصها کجا پنهان میشوند؟
شعرها کجا میمیرند؟
و او،
او که از پشتِ میلهها آب میخواهد،
میخواهد
دندانش را قورت بدهد
آی زندگی!
اینها نفس کشیدن نیست
نفس کشیدن نیست
نفس کشیدن نیست
ما از مرگ
خالی وُ پر میشویم
جنگها روشناند
و ماشین آتشنشانی
نمیتواند جنایت را خاموش کند
نگاه کن!
دختر پنج سالهام سوخته
و اسمش
مثل پوست یک آبنبات
در مشتم مچاله شده!
غریبگی نکن
نکن غریبگی پسرم!
اینجا خاورمیانه است
و هر کجای خاک را بکنی
دوستی، عزیزی، برادری
بیرون میزند.
در عین حال “عشق” جز آفرینش آدمی است و همان چیزی است که دشواری های زندگی را قابل تحمل می کند. ضرورتی انکار ناپذیر برای بقای نسلی که در جنگ روحی یا جسمی از دست خواهند رفت. شیرین کننده تلخی بی نهایت جنگ.
شاعر در بخش ” تنهایی” فراق را بیشتر به واسطه مرگ آورده است, که خود یکی از المانهای جنگ است و اتفاقی است که دلهره را برای مخاطب غیر خاورمیانه ای هم ملموس می کند.
توصیف صحنه ها در جنگ عشق تنهایی ،توسط شاعر، نشان دهنده تعهد شاعر به رسالت شعر به صورت تمام و کمال است.
هر سه بخش کتاب به وسیله جنگ به هم مرتبط شده اند که یکی از زیبایی های مختص به این اثر است.
مرتبش نمیکند
میگذارد صبح
همانطور چروک بماند از دیشب
میایستد روبهروی پنجره
میگذارد مرگ
از دهانش پایین برود
بچرخد در سرسرای سینهاش
شیر خون را باز بُگذارد
یادش برود
میگذارد باد
بیاید
پیراهنِ افتاده بر صندلی را
بپوشد
برود
میگذارد گلدانها
یکبار هم شده
هر طور دوست داشته باشند
خشک شوند
میایستد
روبهروی پنجره
دست میکشد به موهایش
میگوید:
پریدن
ربطی به بال ندارد
قلب میخواهد.
مجموعه شعر ” جنگ عشق تنهایی ؛ سه گانه خاورمیانه” نوشته گروس عبدالملکیان در بهار ۱۳۹۸ در نشر چشمه به چاپ رسید.
غزل قربان پور