رمان عامه پسند| چارلز بوکوفسکی |معرفی کتاب هفته

در معرفی کتاب این هفته رمان عامه پسند را مورد بررسی قرار می دهیم. عامه پسند را می توان به عنوان داستانی از بوکوفسکی پذیرفت که در آن سعی کرده است تمام کوشش را به کار گیرد تا شبیه یک رمان باشد !

چارلز بوکوفسکی کیست؟

چارلز بوکوفسکی کارمند اداره پست بود. در نوجوانی جسته و گریخته داستان می نوشت و در جوانی شعر می سرود. بعدها انتشارات بلک اسپرو از وی خواست تا از شغلش استعفا بدهد و تمام وقتش را در قبال پرداخت صد دلار به نوشتن مشغول باشد. عامه پسند آخرین رمانی ست که قبل از مرگ وی به چاپ رسید. نام اصلی داستان پالپ به معنای مبتذل و سطحی ست و در حقیقت در مورد روزنامه های بی ارزشی که روی کاغذ کاهی چاپ می شدند، به کار می رفت.

بوکوفسکی در این اثر با بهره گرفتن از طنزی که تلخ است، سعی کرده است تا پوچی انسان امروزی را هرچه را بیشتر نمایان کند. سرگردانی و بی هدفی نقش اصلی داستان یعنی کاراگاهی به اسم “نیک بلان” کاملاً مشهود است. داستان از جائی شروع می شود که بلان روی صندلی دفترش نشسته است و مگس می کشد. تلفن زنگ می خورد. دستش را با شلوارش پاک می کند و جواب می دهد. خانمی از او می خواهد که “لوئی فردینان سلین” را پیدا کند. اسم خانم پشت تلفن “مرگ” است !

بوکوفسکی علاقه ی زیادی به سلین داشت. یک بار در خاطراتش گفته بود که یکی از کتاب های او را خریدم و یک نفس بدون آنکه از آن چشم بردارم خواندم. در این رمان شخصیت سلین را به طرزی خنده دار و البته مشکوک زنده کرده است که بلان باید دنبال او بگردد. شخصیت کاراگاه بلان در واقع از بسیاری جهات به خود بوکوفسکی شبیه است و وی تقریباً سعی در به نمایش درآوردن زندگی خود از طریق شخصیت بلان داشته است.

بوکوفسکی در زندگی اش مدام مشغول نوشیدن و خوشگذرانی با افراد مختلف بود و از این جهت زندگی بی بند و باری داشت که تنها هدف آن خوشی و دوری جستن از تلخ کامی های اجتماع و تعامل با انسان های دیگر بود. وی در شعر هایش به وفور به این جمله به طور مستقیم یا غیر مستقیم متوسل شده است که: “هرچه آدم کمتری در دور و اطراف مان ببینیم، احساس آسودگی بیشتری داریم.”

رمان عامه پسند

در رمان عامه پسند نیز مدام از رفتار آدم ها شکایت دارد. سعی می کند مدت بیشتری را در خانه بماند تا با انسان ها مواجه نشود؛ چرا که آن ها رفتار تهاجمی دارند و برای وی دردسر درست می کنند. شاید انتخاب شخصیت کاراگاه به همین دلیل باشد که وی دقیقاً در وسط مخمصه و کنش های انسانی قرار گیرد تا این دشواری زندگی ناشی از اتفاقاتی که انسان ها برای هم رقم می زنند، بیش از پیش لمس شود.

 

 

در این داستان، بوکوفسکی کاملاً اصول رئالیسم را رعایت نکرده است. چرا که ما اشخاصی را داریم که از فضا و نقطه ی نا معلومی آمده اند. مردی که در یک چشم به هم زدن غیب می شود و خانم شگفت انگیزی که از قدرت های خارق العاده ای برخوردار است. حتی خانم مرگ هم که در ابتدا اسمش را می آورد از قدرت هایی مثل در کنترل گرفتن انسان ها برخوردار است که البته این مثال کاملاً برای مان این نکته را واضح می سازد که ذهن بوکوفسکی هرگز از واقعیت مرگ تهی نبوده است.

کاراگاه بلان به دنبال مأموریتی ست که به او داده می شود و آن پیدا کردن گنجشک قرمز است که حتی کسی که از او می خواهد آن را بیابد، نمی داند که آن چیست و در آخر داستان ماهیت گنجشک مشخص می شود.

 

مرگ بوکوفسکی

بوکوفسکی

بوکوفسکی  که زندگانی بی بند و باری داشت و در مصرف الکل و کشیدن سیگار مداومت می کرد، در آخر عمر به سرطان خون دچار شد و در ۷۳ سالگی در گذشت. آخرین شعر هایش نشان می دهد که بوکوفسکی کمی از تفکر خشن و بدبینانه ی خود به زندگی کوتاه آمد و شاعری شده بود : خسته. عاقل و پر از حسرت زندگی کردن.

از جمله کتاب های او که در ایران منتشر شده است می توان به :

مجموعه اشعار: سوختن در آب، غرق شدن در آتش و آویزان از نخ

مجموعه داستان کوتاه: آدمکش ها

رمان: ساندویچ ژامبون و هالیوود اشاره کرد.

رمان عامه پسند در ۱۹۸ صفحه توسط نشر چشمه با ترجمه پیمان خاکسار منتشر و در سال جاری چاپ سیزدهم خود را پشت سر می گذارد.

 

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

92 − = 91