مرگ فروشنده در آپارتمان

هفتمین فیلم بلند «اصغر فرهادی»، «فروشنده» با نام اولیه «برسد به دست آهو» با بازی «شهاب حسینی»،«ترانه علیدوستی» بعد از نامزدی «نخل طلایی فیلم کن»۲۰۱۶ و دریافت جایزه از بخش بین الملل مونیخ و آمستردام،  توانست رکورد بالاترین آمار فروش را به خود اختصاص دهد.

«فروشنده» دراکران عمومی خود توانست با بیش از دویست و پنجاه میلیون در روز اول و حدود یک میلیارد تومان، تنها در سه روز رکورد جدیدی را بیآفریند.

شاید یکی از دلایل موفقیت اکثر کارهای «فرهادی» پایان باز است و انتخاب را با توجه به چهارچوب ذهنی خاص مخاطب دراختیار بیننده قرار می دهد و اجازه می دهد آنگونه که مخاطب دوست دارد داستان به پایان برسد و «فروشنده» نیز به نوعی از این قاعده استثنا نیست.

«فروشنده»، با بازی زوج جوانی در صحنه ی تئاتر با نمایشنامه «مرگ فروشنده» نوشته ی «آرتور میلیر»آغاز می شود، این نمایشنامه بیشتر به نقد اجتماعی می پردازد و وجه مشترک  زیادی را در این نمایشنامه و داستان فروشنده ی «فرهادی» میتوان یافت.

روند شروع داستان بسیار آرام و به گونه ای پیش زمینه ای از سرگذشت آهو، (زنی که هیچ وقت شناخته نمیشود)، عماد، (معلم ادبیات)، رعنا، (همسر عماد) و روزمرگی های زندگی انها است .

عماد و رعنا که به علت فرو ریختن سقف خانه ی شان مجبور به نقل مکان به آپارتمانی می شوند که زنی به ظاهر فاحشه در آن ساکن بوده است، درشبی که رعنا با این تفکر که عماد پشت در است اف اف را باز می کند و…به گونه ای سقف و دیوارهای زندگی آنها ویران می شود.

به نوشته ی پایگاه اینترنتی  سینما ژورنال داستان فیلم با داستان فیلمنامه ی «لیلا دختر ادریس» بیضایی و فیلم «مستاجر»، رومن پولانسکی همانند است.

بعد از پیدا شدن رعنا در حمام، ذهن ها در گیر قضاوت ها و پیش داوری می شود فیلم با فراز و فرودهایش ذهن مخاطب را به چالش می کشاند و در هر سکانس علامت سوالی را در ذهن بیننده به وجود می آورد و هر دیالگی که از طرف عماد و رعنا در طول داستان گفته می شود ذهن مخاطب را به مسائل و معضلات اجتماعی و نگاه و قضاوت های مردم به دو شخصیت زن داستان (رعنا و آهو) و واماندگی عماد از اینکه چطور باید حفظ آبرو کند و یا انتقام بگیرد و چگونه با درد و رنجش کنار بیاید و فراموش کردن اتفاق افتاده مبنی بر بی غیرتیش است، می کشاند.

به گزارش ایسنا به نقل از اصغر فرهادی گفت: زمانی که دانشجو بودم «مرگ فروشنده» را خواندم و بسیار تحت تاثیر آن قرار گرفتم، احتمالا به دلیل آن‌ چه درباره روابط انسانی می‌گوید. این نمایشنامه بسیار غنی است که امکان چندین خوانش متفاوت از آن را ممکن می‌سازد. مهمترین بعد آن نقد اجتماعی از دوره‌ای از تاریخ است، زمانی که تغییر ناگهانی آمریکای شهری موجب نابودی یک طبقه اجتماعی شد. مردمی که نتوانستند خود را این تغییر سریع وفق دهند، خُرد شدند. از این نقطه نظر، این نمایشنامه با شرایط کنونی کشورم بسیار مشابه است. چیزها با سرعت سرسام‌آوری در حال تغییر هستند.

یکی دیگر از ابعاد این نمایشنامه، پیچیدگی روابط اجتماعی درون خانواده و بویژه زوج متشکل از فروشنده و «لیندا» است. این فیلم علاوه بر جذابیت عاطفی، بسیار تکان ‌دهنده است و مخاطب را به تفکر درباره پرسش‌های ظریفی وا می‌ دارد زمانی که تصمیم گرفتم بازیگران اصلی فیلم متعلق به یک گروه تئاتر باشند، اثر «آرتور میلر» خیلی برایم جذاب به نظر رسید تا جایی که به من اجازه داد رابطه‌ای موازی میان آن و زندگی شخصی زوج درون فیلم ایجاد کنم. عماد و رعنا روی صحنه تئاتر در نقش مرد فروشنده و «لیندا» بازی می‌کنند و در زندگی شخصی نیز بدون آن که متوجه باشند با مرد فروشنده و همسرش مواجه می‌شوند و باید برای سرنوشت آن تصمیم بگیرند..

عماد که به دلیل شرایط روحی رعنا و آبروی خانواده اش فکر می کند کاری از دست قانون بر نمی آید خود در صدد پیدا کردن خاطی و انتقام گیری از روی پلاک ماشین فرد متجاوز برمی آید و حس انتقام جویانه ی عماد بعد از دیدن گارگر جوان نانوایی بیشتر از پیش می شود اما نگاه مضطرب پیرمردی با بیماری قلبی که خود را پدر زن آینده ی کارگر نانوایی معرفی می کند شک جدیدی را در ذهن عماد به وجود می اورد و…

شاید نگاه «فرهادی» به این مطلب باشد که آبروی انسان ها وسیله ی خوبی برای انتقام جویی نیست و این مطلب را در سکانس نهایی فیلم میتوان متوجه شد هنگامی که عماد با تهدید رعنا با این دیالوگ «اگه به خانواده ش چیزی بگی همه چیز بین ما تمومه» مواجه می شود و تنها کاری که میتواند انجام دهد سیلی محکمی، برای نشان دادن خشم و عجزش است و در آخر صدای آژیر آمبولانس و پایانی به ظاهر باز، اما شاید از پایان نمایشنامه ی «مرگ فروشنده» بتوان پایانی را برای، فروشنده ی  این فیلم حدس زد، «فرهادی» توانسته با هوشمندی و زیرکی  این انتخاب را به مخاطبان «فروشنده» بسپارد.

جالب است است بدانید «ایندیوایر» در فهرست صد فیلم کنجکاو برانگیز سال ۲۰۱۶ «فروشنده» را در مقام پنجم قرار داده است.

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

48 − 46 =