مردم چی میگن؟

 

هنرلند:اگر برنامه ای تلویزیونی در حال پخش زنده ناگهان قطع شود ،مردم چی میگن؟

اگر برنامه ای که قرار است تا زمان بخش برنامه بعد ادامه پیداکند ،هنوز به زمان مقرر نرسیده از روی آنتن پائین کشیده می شود، مردم چی می گن؟

اینها پرسشهائی است که مسؤلان شبکه ۳ سیما قبل از صدور دستور قطع برنامه زنده «مردم چی میگن؟ » باید ازخود می پرسیدند…

ماجرائی که روز گذشته ۳۰ تیر۱۳۹۴ حدود ساعت ۱۷ حین پخش زنده برنامه «مردم چی می گن؟» رخ داد،نشاندهنده عدم شکیبائی وسعه صدر در سطوح مختلفی از رسانه هاست.

امیرحسین مدرس دیروز دربخشی از برنامه «مردم چی میگن؟» به انتقاد از برخی ایرادهای امروز زبان فارسی پرداخت .مبحثی که بارها از سوی علاقمندان زبان فارسی بیان شده است واتفاقاً موردتأکید سازمان صداوسیما نیز می باشد .این سازمان حتی شورائی تحت عنوان شورایعالی زبان فارسی برای پاسداشت این زبان تشکیل داده است که هرسال از تمامی دست اندرکاران تهیه وتولید برنامه های رادیوئی وتلویزیونی آزمونی با همین عنوان برگزار مینماید تاسطح آگاهی ودانش کارکنان این سازمان را درباره زبان فارسی افزایش دهد.

پس تااینجای کار ایرادی بر امیر حسین مدرس واردنیست چون وی بینندگان را با برخی از کژیهای گفتاریشان آشنا مینمود.بخشی از گفته های وی رادراین باره میخوانیم:

مانباید از ترکیب کلمات فارسی با علامتهای عربی استفاده کنیم.مثلا بعضیا به جای اینکه بگیم خواهش میکنم این لیوان شربت را به من بدید میگن خواهشاً این لیوان را بهمن بدید!  خواهش کلمه ای فارسیه وتنوین عربی …. ازاین جور اشکالها خیلی رایجه حتی درتلویزیون هم بعضی از مجریا این کلمات را به کار میبرند.

شاید این محتوا را نیز دوست داشته باشید

مدرس کمی بعد برخی از اصطلاحات جایگزین واژه های انگلیسی را هم زیر سؤال برد:

استفاده از تلفن همراه به جای موبایل  واژه ای غیر فارسی است ، یا پست الکترونیک به جای ایمیل که هم پست وهم الکترونیک هیچکدام فارسی نیستند.

تا اینجاهم جامه صبر بر قامت مسؤلان محترم پوشیده ماند، اما  وقتی وی پا را کمی فراتر گذاشت و به برخی از واژه سازیها یا معادل سازیهای فرهنگستان زبان فارسی ایراد وارد کرد ظاهرا پیمانه صبر ایشان لبریز شد!

او در ادامه صحبتش به واژه رایانک مالشی به جای تبلت اشاره کرد که باعث خنده شدید دیگر مجری برنامه شد …لحظاتی بعد برنامه به طورناگهانی با پخش تبلیغات بازرگانی قطع و آنونس برنامه های شبکه سوم سیما پخش شد ! و بدون انکه مجری خداحافظی کرده باشد برنامه به پایان رسید!

پشت پرده این برنامه برما مکشوف نیست اما می توان حدس زد که چه قدرتهائی می توانند برنامه زنده در حال پخش را از روی آنتن به پائین بکشند.

نکته قابل ذکر این است که برخی از این واژه ها اصلاً ساخته فرهنگستان زبان وادب فارسی نیستند وشاید لطیفه های ساخت ذهن طنزپرداز مردم کشورمان باشند ؛کما اینکه درباره پیتزا هم  کلمه معادل کش لقمه ،در جوکهای بچه های شوخ طبع ایرانی شنیده شده است. اما این فرهنگستان معظم به جای آگاه سازی افکارعمومی از این نسبتهای ناروا ،و برخورد فرهنگی با اینگونه موارد، ظاهراً قدرت خویش را به طورمستقیم در تعامل با مدیران طراز اول رسانه ملی برای حذف ندای مخالف به کار می گیرد.

حال جای این پرسش مطرح است که چرا این عزیزان قدرتمند علی رغم تمام ابزارهایی که دراختیار دارند وقدرت نفوذ کلمه شان در ارکان حکومتی، تاکنون نتوانسته اند خدمتی را که امثال علی اکبرخان دهخدا در زمانی که نه رسانه ای چون رادیو و تلویزیون وجود داشت و نه دولت و ابزارهای قدرت را دراختیار داشت به زبان فارسی کرده است به فرهنگ این مرزو بوم ارائه نمایند!

گرچه قدرت ایشان تا به آن اندازه است که برنامه ای تلویزیونی را از آنتن پائین بکشند، اما آیا می توانند آنچه درفکر اهالی فرهنگ وادب این سرزمین درباره عملکرد چنین ارگانها و سازمانها وجود دارد را نیز مهار نمایند؟

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

7 + 3 =