گفتگو با محمد حیدری نویسنده جوان داستانهای کوتاه روان شناسی
آقای محمد حیدری یکی از نویسندگان و پژوهشگران جوان ایرانی است که با وجود سن کمی که دارند، با سخت کوشی به سوی هدف خود گام بر می دارند. تا کنون چهار کتاب از وی انتشار یافته و مقالات و کتابهای ایشان به زبانهای دیگر هم ترجمه شده. اراده و عزم راسخ ایشون و تالیف دو کتاب آخر وی که شامل داستانهای کوتاه با تحلیل روانشناسی است، سبب شد که مشتاق بشم با ایشان مصاحبه ای ترتیب بدهم. ایشون هم با دقت به تمام سوالات من پاسخ دادند .
آقای حیدری ، لطفا خودتون رو برای خوانندگان ما معرفی کنید.
محمد حیدری، متولد ۲۳ مرداد ماه سال ۱۳۷۱ در تهران هستم.
تحصیلاتم رو در دوره کارشناسی در رشته مدیریت بازرگانی در دانشگاه پیام نور در تیرماه سال ۱۳۹۳ به اتمام رساندم موفق شدم با رتبه عالی از پایان نامهام دفاع کنم و فارغ التحصیل شدم. بلافاصله در سال مهر ماه ۱۳۹۳ وارد دوره کارشناسی ارشد مدیریت بازرگانی با گرایش بازرگانی بین الملل (پژوهشی) شدم و در اسفند ماه سال ۱۳۹۴ موفق شدم با رتبه عالی از پایان نامهام دفاع کنم و فارغ التحصیل شدم.
در مورد فعالیت های خودتون در زمان دانشجویی صحبت کنید. چطور شد که به عنوان دانشجوی نخبه انتخاب شدید؟
اینکه دانشگاه من رو به عنوان دانشجوی نخبه معرفی کرد چند دلیل داست: اولین دلیل این بود که با توجه به اینکه از نظر سنی از تمام همکلاسها کوچکتر بودم اما از سال ۱۳۹۰ که وارد دوره کارشناسی شدم به طور دائمی برای دروس مختلف در دانشگاه برای هم کلاسیها کلاسهای رفع اشکال برگزار میکردم این روند در دوره ارشد نیز تکرار شد ولی با توجه به اینکه دانشگاه در دوره ارشد کلاسی برای فعالیتهای بنده اختصاص نمیداد اغلب کلاسها بالاخص در دوره ارشد در کتابخانهها یا فرهنگسراهای مختلف برگزار میشد.
دلیل دوم این بود که از دوره ارشد تحقیقات من به طور جدی در چند زمینه از جمله (روانشناسی مدیریت، رفتار سازمانی، بازرگانی، بازاریابی، صادرا ت و واردات) شروع شد و از ترم اول ارشد مدام مقاله مینوشتم و مدام از سوی کنگرههای علمی مختلف برای ارائه کارهایم دعوت میشدم. به طوری که در نهایت در ترم آخر ارشد تعداد مقالات چاپ شده من به ۳۷ مورد رسید که در ۱۲ کشور چاپ شد و ۶ کشور که در کنگره های مختلف حضور داشتند کارهای من رو تایید کردند و اون ۶ کشور هم کارهای تحقیقاتی من رو در مراکز علمیشان نمایه کردند.
دلیل سوم این بود که من موفق شدم دوره کارشناسی رو به جای ۹ ترم استانداد که از سوی وزارت علوم و تحقیقات برای رشته من تعیین شده بود رو در ۶ ترم و دوره ارشد رو به جای ۴ ترم در ۳ ترم به اتمام برسونم.
من تا الان ۴ کتاب منتشر شده دارم. اولین کتاب به عنوان (نگاهی تحلیلی به وضعیت تعهد کاری و کیفیت ارائه خدمات در سازمانهای ایرانی) که در ایران توسط نشر آرنا منتشر شد و این کتاب نتایج مطالعات من از ۱ بهمن ماه ۱۳۹۰ تا شهریور ماه ۱۳۹۴ میباشد. این کتاب در ۵۰۳ صفحه به چاپ رسید و کتابی تخصصی در زمینه تحقیقاتی مورد علاقه من هست. تا الان چندین مقاله از این کتاب در کنگرههای علمی مختلف ارائه دادهام که باید بگم نتایج خوبی هم در بر داشته.
کتاب دوم من با عنوان (روش تدوین مقالات علمی، Method of Editing Scientific Essays) که در رسیدا، کالیفرنیا، ایالات متحده توسط انتشارات Supreme Century منتشر شد و در نهایت به کتابخانه کنگره ملی آمریکا، واشنگتن دی سی فرستاده شد. این کتاب حاصل چاپ بیش از ۳۷ مقاله من میباشد. این کتاب در ۱۶۲ صفحه و در دو زبان انگلیسی و فارسی به چاپ رسید و کتابی تخصصی با هدف آموزش نگارش یک مقاله علمی میباشد. این کتاب اولین تجربه همکاری من با یکی از هم دانشگاهیان (سرکار خانم مهدیه سعیدی) میباشد.
کتاب سوم من با عنوان (من میتوانم، تو هم میتوانی I can, you can too) که در رسیدا، کالیفرنیا، ایالات متحده توسط انتشارات Supreme Century منتشر شد و در نهایت به کتابخانه کنگره ملی آمریکا، واشنگتن دی سی فرستاده شد. این کتاب، کتابی با زمینه روانشناسی موفقیت است. این کتاب در ۳۵۰ صفحه و در دو زبان انگلیسی و فارسی به چاپ رسید. این کتاب دومین تجربه همکاری من با یکی از نویسندگان (سرکار خانم شهناز محلوجیان) میباشد.
در این کتاب سعی کردهایم ۶۸ داستان کوتاه را در قالبی روانشناسی بیان کنیم، به طوری که هر داستان دارای تحلیل روانشناسی مختص خود میباشد. مباحث به این دلیل روانشناسی انتخاب شد که اولا این گرایش تحقیقاتی مورد علاقه من است، دوما شهناز عزیز خود دارای مدرک کارشناسی ارشد از دانشگاه بوستون میباشد و همکاری با او برای من قوت قلب بود و خیلی مباحث رو با هم پیش بردیم.
کتاب چهارم من با عنوان (وقتی بدانی، آنوقت میتوانی When you know, then you can) که در رسیدا، کالیفرنیا، ایالات متحده توسط انتشارات Supreme Century منتشر شد و در نهایت به کتابخانه کنگره ملی آمریکا، واشنگتن دی سی فرستاده شد. این کتاب، کتابی با زمینه روانشناسی موفقیت است. این کتاب در ۲۱۲ صفحه و در دو زبان انگلیسی و فارسی به چاپ رسید. این کتاب سومین تجربه همکاری من با یکی از نویسندگان (سرکار خانم سارا طهمورسی) میباشد.
در این کتاب سعی کردهایم ۲۶ داستان کوتاه را در قالبی روانشناسی بیان کنیم، به طوری که هر داستان دارای تحلیل روانشناسی مختص خود میباشد. فرق این کتاب با کتاب (من میتوانم، تو هم میتوانی) در این است که این کتاب به بیان شخصیتهایی میپردازد که همه ما در زندگی روزمره با آنها مواجه می شویم و من اسم این افراد رو میزارم افرادی با شخصیت زهرآگین، در این کتاب اول اینگونه شخصیتها توصیف میشوند و بعد هر داستان راهی رو که ممکنه هر کدوم از ما آدمها برای مقابله با این افراد در پیش بگیریم رو تشریح میکند. مباحث به این دلیل روانشناسی انتخاب شد که اولا این گرایش تحقیقاتی مورد علاقه من است، دوما سارا طهمورسی عزیز خود دارای مدرک کارشناسی ارشد از دانشگاه آزاد اسلامی میباشد و همکاری با او برای من قوت قلب بود و خیلی مباحث رو با هم پیش بردیم.
در مورد مقالات:
تا الان توانستهام ۳۷ مقاله در کشورهایی نظیر (پاکستان، هند، ایران، جمهوری چک، تونس، قزاقستان، مالزی، ایتالیا) همایشهای ملی (تهران، اردبیل) و همایشهای بین الملل در کشورهایی نظیر (ترکیه، مالزی، امارات متحده عربی، روسیه، آلمان) میباشد، به چاپ برسانم و موفق به دریافت گواهیهای متعددی از آکادمیهای معتبر بین الملل نظیر آکادمیهای زیر شدهام:
“Euro Science Certificate from England, eQual assurance Certificate from Australia, DNW international certification from Austria, Oxford Cert Universal Academy, Georgian International Academy of Science from Georgia, Business Transformation Intl (BTI) certification from Canada, Australian Universal Academy certification from Australia, Educational Course for 16 hours in knowledge and research areas certification from Istanbul university and et cetera…”
باید بگم سه کتاب من تا الان به دو زبان انگلیسی و فارسی چاپ شده ولی نه به صورت جدا جدا بلکه هر دو زبان در یک کتاب است. واقعیت اول میخواستم این سه کتاب رو هم مانند کتاب اول در ایران به چاپ برسونم ولی وقتی جریانات چاپ کتاب اول رو با خودم مرور کردم تصمیم گرفتم که کتاب ها رو ترجمه کنم که افراد از کشورهای دیگه هم بتوانند کتابها رو مطالعه کنند. این شد که سه کتاب خودم رو در خارج از ایران به چاپ رسوندم. خیلی از دوستان اولین چیزی که ازم پرسیدند این بود که چه کسی یا چه شرکتی کتابها رو ترجمه کرده؟ در جواب فقط باید بگم هیچ کسی یا شرکت و یا نهاد خاصی ترجمهها رو انجام نداده و همه ترجمهها کار خودم بوده. به خاطر اینکه قبل از این کتابها مقالات من در کشورها و یا کنگرههای مختلف چاپ شدند و برای مقالات کنگرههای مختلف مجبور به سخنرانی بودم ترجمه کاری نداشت و تقریبا راحت بود.
بله، در حال حاضر مشغول کار بر روی کتابی هستم که عنوانی که فعلا برای اون در نظر گرفته شده هست (خوشبختی از دیدگاه مردم در کشورهای مختلف). این کتاب حدودا ۳ الی ۵ سال زمان نیاز داره و در اون به مطالعه نظرات مردم در ۲۰ کشور که اکثر این کشورها، کشورهای جنوب شرقی آسیا و آفریقایی هستند پرداخته میشه. در این کتاب هم مانند کتابهای قبلی با زمینه روانشناسی داستانهایی ارائه میشود و تحلیلیهای مربوطه انجام میشه ولی این کتاب دو فرق عمده با بقیه کارهای من داره اول اینکه: داستانهایی که ارائه میشوند تماما واقعی میباشند و این داستانها مربوط به افراد تحت مطالعه هست. دومین فرق با کتابهای دیگه اینه که این کتاب به سه زبان نگاشته میشود (انگلیسی، فرانسه، آلمانی). در نهایت این کتاب به احتمال خیلی زیاد در دو کشور هنگ کنگ و سنگاپور به چاپ میرسد.
واقعیت آینده تحصیلی من خیلی برام مهمه و درجه اول زندگی من هست. به طوری که همیشه گفتم و خواهم گفت که درس خواندن، کتاب خواندن، کتاب نوشتن برای من مثل خون در رگها و نفس کشیدن میمونه که بدون هر کدومشون قطعا خواهم مرد. با توجه به اینکه برای تحصیل در مقطع دکتری در کنکور سراسری ایران قبول شدم اما ترجیح دادم که به خارج از ایران مهاجرت کنم به این خاطر تا الان از دانشگاههای معتبر بین الملل نظیر (دانشگاه آلاباما واقع در شهر توسکالوسا، ایالت آلاباما، ایالات متحده در رشته مدیریت مالی دانشگاه تنسی واقع در شهر و ایالت تنسی در رشته مدیریت مالی دانشگاه مدیترانه شرقی واقع در شهر فاماگوستا، جمهوری ترک نشین قبرس شمالی در رشته مدیریت توریسم) پذیرش گرفتم ولی چون دوره تحقیقاتی پست داک برای من از اهمیت ویژهای برخوردار هست و هیچ کدوم از این دانشگاهها این دوره رو ارائه نمیدهند و هزینههای همگی به نسبت زیاده ترجیح دادم تا شانس خودم رو برای دانشگاههای مطرح کشور چین امتحان کنم، به این خاطر مدارکم رو برای بورسیه تحصیلی این کشور فرستادم تا بتونم هم دوره دکتری و هم دوره تحقیقاتی پست داک رو در این کشور بگذرونم و امیدوارم هر چه زودتر این بورسیه درست شود تا با خیال راحت بتونم ادامه مسیر تحصیلیام رو طی کنم.
برای آینده نویسندگی تا الان سعی کردم که در هر کتاب نسبت به کتابهای قبل پیشرفتی هر چند کوچک داشته باشم، هر چند تا اینجای کار کند پیش رفتهام ولی سعی من بر این هست که کتابهای جامعی ارائه بدهم و به امید خداوند دو کتابی که خیلی سنگین و در عین حال کامل میباشند رو در دو جلد بعد از دفاع از تز دکتری ارائه خواهم داد. در نویسندگی هنوز اول راه هستم و راه زیادی در پیش دارم. امیدوارم که بتون با اساتید مطرح کتابهای قابل تامل و خواندنیتر ارائه دهم و همیشه پیرو این جمله هستم (وقتی بنویس که حال دنیا را بهتر کنی).
فقط میتونم بگم بخوانید و از آن لذت ببرید، که هیچ چیز بالاتر از خواندن نیست. میدانم که فاصلهی خیلی زیادی نمونده تا به جایی که میخوام برسم ولی تمام تلاش خودم رو میکنم و امیدوارم بتوانم به بزرگترین هدف در زندگیام که فکر کردن به اون به من برای زندگی امید میده برسم و اونم چیزی نیست جر ورود به دوره تحقیقاتی پست داک که برای رسیدن به اون از سال ۱۳۹۰ دارم تلاش میکنم، تلاش میکنم تا بتوان قبل از سن ۳۰ سالگی وارد این دوره بشوم که ارزشمندترین چیزی هست که در زندگی خواهان دستیابی به اونم. میدانم که راه زیادی نمانده و برای دستیابی به آن امید دارم و این هم همش به بورسیه تحصیلی من بستگی داره. به امید روزی که بتوان راحت بگم من توانستم به خواسته خودم جامه عمل بپوشانم و وارد پست داک شدم. صحبتهای خودم رو با آرزوی بهترینها و یک جهان گل سرخ به پایان میرسونم.
با سپاس بیکران از لطف و محبت و زحمات شما مصاحبه کننده گرامی، سرکار خانم فصاحت.
محمد حیدری (پژوهشگر و نویسنده)