ماهنامه فیلم یا به عبارت بهتر، اینجا بدون فیلم

ماهنامه فیلم یا به عبارت بهتر، اینجا بدون فیلم | سیدرضا صائمی | سینما | سرزمین هنر

بهرام که گور می گرفتی همه عمر…. دیدی که چگونه گور بهرام گرفت!….

ماهنامه فیلم که کانون نقد سینما بود حالا خود به کانون یک مناقشه نقادانه بدل شده که به دلیل موقعیت پیچیده ای که یافته، قضاوت قطعی درباره تراژی تلخ آن را دشوار کرده!

ماهنامه ای که طی چهار دهه سعی کرد با ملاحظات حرفه ای، هویت و موجودیت خود را حفظ کند و همواره به «محافظه کاری برون متنی» متهم می شد، اینک در یک «رادیکالیسم درون متنی» از هم گسست.

گسستی که انگار به گسست تاریخی بین مجله و مخاطبانش در یک حسرت نوستالژیک منجر شده!

 

ماهنامه فیلم سوژه ای برای تحقیق

 

حالا سرگذشت ماهنامه فیلم می تواند موضوع یک پژوهش و پایان نامه در رشته های علوم اجتماعی و ارتباطات باشد.

سوژه ای برای فهم این معنا که عوامل اجتماعی و انسانی موثر بر حیات و ممات یک نشریه چیست؟

شاید این محتوا را نیز دوست داشته باشید

چطور نشریه ای نزدیک به چهل سال بر گُرده کسانی می چرخد که در گرد و غبار اختلافات و طوفان ها پای آن می ایستند و هویت آن را قربانی فردیت خود نمی کنند.

ماهنامه فیلم علی رغم اُفت و خیزهای کمی و کیفی خود طی این سالها و با وجود اینکه وزن برخی نویسندگان آن در یک دهه اخیر هم وزن شان و اعتبار آن نبوده اما همچنان مشروعیت و محبوبیت خود را حفظ کرد.

فردیت ها به منیت های ویرانگر بدل نشد و سه تفنگدارش با وجود مرزبندی های شخصی به مرزبانی و صیانت از عشقی مشترک همت کردند و نگذاشتند گرد و غبارها چراغ این خانه را خاموش کند.

 

خود غلط بود آنچه می پنداشتیم

 

سه یاری که از یاران چشم یاری داشتند اما انگار غلط بود آنچه می پنداشتند!

این اتفاق خانه تکانی نبود، تکانه ای سهمگین در خاطرات همه کسانی بود که عشقشان به سینما با ماهنامه فیلم گره خورده بود!

حالا حال آنها مثل احسان(صابر ابر) فیلم «اینجا بدون من» است که مادرش مجله فیلم هایش را دور ریخته!

مخاطبانی که مثل احسان مسلسل های خیال خود را لای مجله فیلم هایشان قایم می کردند و حالا انگار خلع سلاح شده اند!…گاهی صلاح ملک خویش را خسروان نمی دانند!

عاشقانی می دانند که دچار خسران شده اند!

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

30 + = 40