شورای پروانه نمایش، از کدام طرف بام میافتد؟
سینمای ایران دچار هرج و مرج است و علت اصلی آن نداشتن قانونی مدون و مصوب است. وقتی قانون حاکم نباشد، بیشک اعمال سلیقه و کجرویها بر همه چیز سایه میاندازد که در سینمای ایران انداخته است.شورای پروانه نمایش پس از سالها فعالیت، هنوز دچار مشکلات عدیده است و هر روز رنگ عوض میکند. مگر روال خاصی بر این نهاد حاکم نیست؟
آیا توجهی به آییننامه میشود؟
چرا با وجود آییننامه نمایش، شورای پروانه نمایش، این همه دردسر برای فیلمسازان و تهیه کنندگان ایجاد میکند؟اعضای این شورا بر مدار قانون عمل میکنند یا سلیقه شخصی خویش؟ اگر بر مدار قانون بود که این همه مشکل برای سینماگران ایجاد نمیشد.
آنچه مسلم است ترکیب شورای نمایش از گذشته تا کنون، مناسب نبوده است. این شورا محل کسانی است که سینما را با تمام وجود حس کرده و به آن عشق میورزند، جای افرادی که با آن عناد دارند یا این هنر را نمیشناسند، نیست.
کسی که زیر و بم سینما را نمی شناسد و با ترفندهای آن آشنا نیست، چگونه می تواند درباره یک فیلم حکم دهد که اکران شود یا نشود؟! برای اصلاح امور تعادل لازم است، کیمیایی که هرگز در شوراهای پروانه ساخت و نمایش دیده نشده است.
گاهی از این سوی بام می افتند و گاهی از آن سو.
گاهی آن قدر حلقه نظارت را بر گردن تهیه کننده و فیلمساز تنگ میکنند که راه نفس بند میآید، گاهی نیز چنان حلقه را گشاد میکنند که صد کاروان «ایراد» به راحتی از آن گذر میکنند! این چه نظارتی است که مدام شل و سفت میشود؟!بعد از قضیه فیلم «رحمان ۱۴۰۰» و افتضاحی که سازمان سینمایی به بار آورد، ترس، اعضای شورای نمایش را برداشته و لرزه بر اندامشان انداخته، به گونهای که صحنههای سالم فیلمها را نیز ناسالم دیده و ایراد بنیاسرائیلی از آنها میگیرند!
رحمان ۱۴۰۰ چگونه اکران شد؟
رسوایی پایین کشیدن فیلم «رحمان۱۴۰۰» از روی پرده با هر دیدی که نگاه کرده شود بر گردن سازمان سینمایی است. باید شورای پروانه ساخت وقتی فیلمنامه این فیلم را بررسی میکرد، اگر ایرادی داشت، کتبا با ذکر نکات به تهیه کننده اطلاع داده و پس از رفع نواقص به آن مجوز ساخت میداد. مشکل باید آنجا حل میشد، نه پس از اکران!
اگر صاحب اثر پس از تایید شورای پروانه ساخت تخلف میکرد، شورای پروانه نمایش میتوانست با استناد به آن، مجوز نمایش ندهد، اما مجوز داده، یعنی ایرادی نداشته و تهیه کننده مرتکب خلافی نشده است.
بنابراین سازمان سینمایی باید روی مجوزی که داده در برابر فشارها ایستادگی میکرد، نه اینکه بعد از گذشت یک ماه، آن هم به دلایل واهی و خیالی فیلم را از روی پرده پایین بکشد!این اقدام به معنای این است که سازمان سینمایی شوراهای پروانه ساخت و نمایش را قبول نداشته و برای مجوزهایشان ارزشی قائل نیست! اگر چنین است این شوراهای دردسر ساز را منحل کنید تا همه نفسی به راحتی بکشند.
جوّ ناسالم
سختگیریهای اخیر شورای پروانه نمایش، به جای سالم سازی، جو ناسالمی را حاکم خواهد کرد که دیگرهیچ فیلمسازی جرأت نکند در این فضا فیلم بسازد.سازمان سینمایی باید در این شوراها عقل را بر احساس و سلیقه حاکم کند. کسانی لیاقت دارند در این شوراها حضور داشته باشند که متخصص و عاشق سینما باشند. داشتن دکترای پژوهش هنر، تهیه کنندگی یا کارگردانی چند فیلم، نمیتواند ملاک خوبی برای گزینش باشد.
سوالهایی که بیپاسخ ماندند
در این شوراها مدام نامهای تکراری شنیده میشود که با رفتن و آمدن روسای سازمان سینمایی، فقط دست به دست میشوند! آیا وقت آن نرسیده تا نیروهای جدیدتری، به خصوص عاشقان سینما در این شوراها حضور پیدا کنند؟سازمان سینمایی،برای یک بار هم که شده بیاید تعادل را امتحان کند. افتادن مدام از این سوی و آن سوی بام دردسر ساز است. سینمای ایران باید چقدر خسارت ببیند تا چشمانتان باز شود؟
تا کی باید شاهد ریزش مخاطب بود؟ چند فیلمساز باید عطای این کار را به لقایش ببخشند تا مدیران سینمایی کشور به خود بیایند؟سینما در کل جهان یک فرمول ساده و روشن دارد که رعایت آن موفقیت را به دنبال دارد. نباید کارها را در سینما پیچیده کرد، برای هر مشکل ساده نباید شورا تشکیل داد، اکران چند فیلم که احتیاجی به شورای صنفی نمایش و شورای عالی اکران ندارد!پیچیده کردن مسایل برای نشان دادن اهمیت کار، زهری است هلاهل که کام همه را تلخ کرده و میکند.