شفاف سازی برای شفاف نسازی

شفاف سازی برای شفاف نسازی | جبارآذین تخلفات و تقلبات وحیف ومیل ها، سبب شده تا رسانه ها ومردم و به ویژه عدالتخواهان، باشدت وحدت تمام، پیگیر شفاف سازی مناسبات مالی بعضی افراد و برخی سازمانها و دستگاه های مسأله دارباشند.

این رخداد تلخ، بیش از هر جای دیگر در حوزه سینما به چشم می خورد، که علت آن هم روشنگری و افشاگری و لورفتن بخشی از زدوبندها و حضور و نفوذ مافیا و پولشویان و چشمها و گوشهای بسته نامدیران سینما است. با این همه، این فاجعه، مختص سینما نیست و در فضای فرهنگ و سایر هنرها از جمله تأتر و موسیقی و…هم وجود دارد.

در واقع، نیاز به شفاف سازی به دلیل ابهام ها و نادرستیها و پنهان سازیها، درعرصه های اقتصاد و سیاست و…نیز واجب است، ولی کمتر کسی سراغ آن ها و خاطیان آن بخش هامی رود، حالا چرا، بماند! به ظاهر زور هواداران شفاف سازی بیشتر به سینما می رسد.

با این حال آنچه به صورت فهرست، از سوی این و آن با عنوان شفاف سازی ارایه می شود، اغلب ناقص و شامل اطلاعات سوخته است .جالب آنکه آن قسمتهای مسأله آفرین هم مرتبط به گذشته و مسوولان پیشین معرفی و وانمود می شود.

شفاف کاری و شفاف سازی ، یعنی سلامت و صداقت در کار و عمل، اما وقتی معیار گزینش افراد و مدیران، تخصص و تعهدنیست و روابط سیاسی و تجاری و فامیلی، ملاک اصلی اهدای پستها و مقامها است، معلوم است که عملکرد این قبیل افراد و آنهایی که اساساً برای پارو کردن پول از بام ملت و غارت بیت المال آمده اند، نمی تواند درست و شفاف باشد.

شفاف کاری و شفاف سازی به انسان ها،مدیران و مسوولان شفاف،باپیشینه واقدامهای شفاف نیازدارد.

آیا تعداد شفافها وشفافیتهای جامعه مادر عرصه های مختلف،به تعداد انگشتان دو دست انسان می رسد؟

بنابراین موضوع مبرم شفاف سازی،فقط به امورفرهنگی وهنری و سیما و سینما اختصاص ندارد و تمام ارکان و حوزه های اجتماعی را دربرمی گیرد. صریح آنکه،چنانچه قرارباشدکه مست گیرند……

دنیایمان راکه خراب کردند، خدا آخر وعاقبتمان را ختم بخیر کند!

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

72 − = 66