سلبریتی های گمشده | روایت حماسه سازان سال های دور

سرزمین هنر | یادآوری از حماسه سازان سالهای دفاع مقدس تنها به روز و هفته خاصی محدود نمی شود و بلکه روایتی مستمر در تمام ایام سال است. هفته دفاع مقدس تنها بهانه ای برای پاسداشت جایگاه آن حماسه سازان است.

در اوایل انقلاب و در روزگاری که هنوز ادبیات نمایشی ما رنگ و لعاب فیلم های لب حوضی و کاباره ای می داد، استاد رحیم رحیمی پور یکی از افرادی بود که در مقام تهیه کننده، فیلمنامه نویس و کارگردان سینما از همان روزهای ابتدایی جنگ تحمیلی موضوع جبهه و دفاع مقدس را سوژه لنز دوربین های سینمایی ایران است.

زندان دوله تو فیلم دفاع مقدس
زندان دوله تو اثر رحیم رحیمی پور

در آن سالهای دور نویسندگی و کارگردانی فیلم های “زندان دوله تو“، “اتاق یک“، “الماس بنفش“، “انفجار در اتاق عمل” را با موضوع قهرمانان جنگ ساخت و بعدها آثاری همچون “شیرین و فرهاد“، “مستاجر“، “شب دهم” و در نهایت سریال “آبدارشاه” را در سال ۱۳۷۹ تولید کرد.

اما چرا نوشتم در آن سالهای دور؟

چون، بسیاری از دست های پیدا و پنهان سینما، حال هر اسمی داشته باشد، مافیای سینما یا کاسبان سینما، این سینماگر صاحب سبک و ارزشی را خانه نشین کردند.

هفته دفاع مقدس بهانه ای شد تا با این کهنه سرباز سینمای جنگ دیدار و گفتگویی انجام دهم.

رحیم رحیمی پور
رحیم رحیمی پور – تهیه کننده ، فیلمنامه نویس و کارگردان

 

جناب رحیمی پور، آیا در جبهه ها هم سلبریتی داشتیم؟

بله شخص سلبریتی بود اما واژه سلبریتی نبود. بسیاری از فرماندهان و رزمندگان اسلام اگر به معنای امروزی آن بخواهیم ببینیم، سلبریتی واقعی بودند.

 

با نگاه به سینما، این سلبریتی های جبهه را بیشتر توضیح می دهید؟

سینما یعنی عمق میدان یعنی نمایش جوهر وجود. ما در سالهای دفاع مقدس چهره ها و شخصیت هایی داشتیم که از نظر اخلاقی، روحی، علمی و عملیاتی دارای عمق میدانی درونی و جوهره وجودی خاصی بودند. این عمق میدان های فردیست که انسان را سلبریتی می کند. اینکه امروزه باب شده است به واسطه چهره ی زیبا و تعداد فالوورهای مجازی به برخی افراد، صفت سلبریتی می دهند کاملاً خطاست. “آنتونی کوئین” قیافه نداشت اما جوهره درونی بازیگری داشت لذا آن عمق میدان درونی او بود که چهره اش را سینمایی کرد و شد سلبریتی سینما.

فیلم اتاق یک اثر رحیم رحیمی پور فیلم دفاع مقدس
فیلم اتاق یک اثر رحیم رحیمی پور

سلبریتی کسی است که دارای وجودی قصه ساز، عمیق و معنایی باشد نه صرفاً ظاهر و اقیانوسی به عمق یک بند انگشت. برخی  از شهدای شاخص دفاع مقدس در واقع سلبریتی های این سرزمین بودند که مورد بی مهری و فراموشی سینما قرار گرفتند. در بسیاری موارد قصه ها و روایت های آنان مکتوب شد اما سینمایی نشد تا به اثری نمایشی و ماندگار تبدیل شود. البته سینما هم مورد بی مهری سوژه پردازان دفاع مقدس هم قرار گرفت.

 

شاید این محتوا را نیز دوست داشته باشید

یعنی یک رابطه ی دوسویه بین جنگ و سینما وجود دارد؟

بله همین طور است. رابطه سینما و دفاع مقدسی رابطه ای تعاملی و دوطرفه است. کارهای بسیار خوبی در سینما با موضوع دفاع مقدس انجام شده مانند “دیار عاشقان” به کارگردانی و نویسندگی “حسن کاربخش“، دفاع مقدس هم سوژه بسیار خوبی برای اهالی سینما بوده و هست. اما در واقع من معتقدم آنهایی که دفاع مقدس را خوب شناختند، در شناخت سینما کاهلی داشتند و یا نتوانستند فرهنگ و پیام واقعی دفاع مقدس را به سینما منتقل کنند.

در جهان شاهدیم با اینکه ۱۰۰ سال از جنگ اول جهانی و ۷۰ سال از جنگ جهانی دوم می گذرد اما هنوز فیلم های بسیار خوب و عمیقی از آن وقایع ساخته می شود که بیننده را مسحور می کند در حالی که با گذشت ۳۰ سال از دفاع مقدس به غیر از معدودی انگشت شمار، متاسفانه شاهد بی میلی اکثر فیلم سازان به مقوله جنگ و گرایش به ساخت فیلم های آپارتمانی و سریع ساخت هستیم.

فیلم دیار عاشقان فیلم دفاع مقدس
فیلم دیار عاشقان اثر حسن کاربخش

 

ولی در سالهای اخیر فیلم های پربیننده ای مانند اخراجی ها هم با موضوع جنگ ساخته شد.

من فیلم هایی مانند اخراجی ها را فیلم های دفاع مقدسی نمی دانم. طنز یک تکنیک موفق و سخت و ماندگار سینماست که پیام یک واقعه و یا یک قصه را ماندگار می کند. اخراجی ها بیشتر لودگی بود تا طنز دفاع مقدس. لذا قلمرو این نوع فیلم ها نیز به رسانه های داخلی خودمان محدود می شود. در حالیکه طنز به جهانی شدن و ماندگار شدن یک اثر سینمایی کمک می کند. طنزهای ریز و زیرکانه ای که آلفرد هیچکاک و اورسن ولز در آثار خود به کار بردند به حرفه ای شدن سینما بسیار کمک کرد. لذا هر فیلمی که با موضوع جنگ ساخته می شود نمی تواند پیام رسان دفاع مقدس و ویترین سینمای جنگ باشد.

 

آیا اثر سینمایی تازه ای با موضوع دفاع مقدس دارید و آیا اصلاً مایل هستید با این موضوع کار جدید کنید؟

من تماماً انگیزه برای تولید فیلم سینمای دفاع مقدس هستم اما بیست سال است که مرا کنار گذاشته اند. نوعی مافیا در ساخت فیلم های سینمایی بوجود آمده که بسیاری از فیلمسازان دارای شناسنامه کاری را کنار گذاشتند. نزدیک به ۸ سال است که فیلم نامه ای با موضوع انقلاب اسلامی با رویکرد طنز نوشته ام. قریب به ۴ سال مرا بردند و آوردند و نگذاشتند که فیلم نامه ساخته شود. بیش از ۲ دهه است که خانه نشینم کرده اند. با حسن کاربخش اولین کارگردان فیلم های دفاع مقدسی چنان رفتار کرده اند که با کمترین مستمری در یکی از شهرهای کرمان گوشه عزلت گرفته و فراموش شده است. خیلی ها را کنار گذاشتند.

حسین بادپا و قاسم سلیمانی
تصویری از حسین بادپا و سردار سلیمانی

الان هم یک فیلمنامه به موضوع شهید حسین بادپا و با نگاهی غیر مستقیم به زندگی و شخصی شهید قاسم سلیمانی نوشته ام. فیلمنامه را بردم به فارابی و سنگ اندازی کردند. امتیاز ساخت فیلم را به افراد خاص خودشان می دهند و گویا ما غیرخودی هستیم.

 

و سخن پایانی

سینمای ایران از مدیران و تصمیم گرانی لطمه خورد و می خورد که سینمایی نیستند و هر روز این نگاه غیر سینمایی قدرتمندتر و سینما ضعیف تر می شود.

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

43 − = 42