رسانه ملی و نیاز مردم

آیا این رسانه به اندازه ای که به مرگ و آخرت و دنیای دیگر می پردازد، به همان اندازه هم به امید به زندگی و شادی و نشاط در این دنیا، اهتمام و تلاش داشته است ؟

رسانه ملی و نیاز مردم|سرزمین هنر|شاهپور محمدی|تلویزیون

« زندگی پس از زندگی » برنامه ای مصاحبه محور است که در ایام ماه مبارک رمضان از شبکه ۴ سیما پخش می شود .

از منظر جامعه شناسی و رسانه نکاتی در مورد این گونه برنامه سازی ها قابل ذکر است .

گفته می شود این برنامه مخاطب حداکثری دارد که در جای خود قابل تامل است ،اما باید دید چه نوع مخاطبی و با چه نوع نگرشی… این موضوع مهمی است؟

آیا این مخاطبان ، همه آحاد و طبقات اجتماعی را تشکیل می دهند ؟

آگاهی از رمز و راز مرگ و عالم پس از مرگ و برزخ و… همیشه مورد سوال و کنجکاوی بشر بوده و هست و شاید از همین منظر، دست اندرکاران رسانه نیز پرداختن به این امر را لازم و پسندیده می بینند، اما سوالی که ایجاد می شود اینکه برای کدامین جامعه با نشاط ، باانگیزه و شاد؟این حلقه مفقوده این ماجراست.

آیا همه ملزومات زندگی برای تمام طبقات این جامعه فراهم بوده و فقط مانده که از مرگ برای شان صحبت کنیم؟

آیا این رسانه به اندازه ای که به مرگ و آخرت و دنیای دیگر می پردازد، به همان اندازه هم به امید به زندگی و شادی و نشاط در این دینا، اهتمام و تلاش داشته است ؟

یا دیدگاه براین است که حال که قرار است بمیریم دیگر نیازی به زندگی نیست!؟

اینکه از طریق یک کانال تلویزیونی تعدادی از افراد یک جامعه متکثر در مورد تجریبات مرگ موقت خود برای دیگران صحبت کنند قطعا نمی‌تواند بد باشد و زیر سوال برود ، اما زمانی که این رسانه به همان اندازه توفیق داشته باشد که جامعه هدف خود را به یک زندگی و زیست شاد و پرنشاط هدایت و امیدوار کرده باشد.آیا چنین بوده است؟

چنین برنامه هایی را رسانه ای باید تولید کند که تمام وجوه زندگی مردم را بتواند به درستی  ببیند و رصد کند ،نه اینکه در یک مناسبتی خاص با تولید برنامه ای از نوع ماورایی ، بخواهد پاسخگوی نیازهای معنوی مخاطبان یک جامعه غمگین و افسرده باشد.باید بپذیریم که ما با یک جامعه افسرده و گرفتار طرفیم.

شاید این محتوا را نیز دوست داشته باشید

باید گفت که با چنین نگرش تک بعدی ، مقطعی و مناسبتی ، حتی جنبه های مثبت این گونه برنامه ها نیز به درستی بیان نشده و در حد نگاه کنجکاو و سرگرم کننده برای تماشاگر محکوم به تماشا باقی می ماند و تاثیر گذاری مطلوب معنوی نیز برای مخاطب عام ایجاد نمی شود . نکته مهم تر اینکه صرف داشتن بیننده حداکثری به معنای تاثیرگذاری آن برنامه نیز نمی تواند باشد.

رسانه باید در نظر داشته باشد که سخن گفتن از مرگ برای یک جامعه غمگینی که بخش اعظمی از آن برای یک روز زندگی کردن قرار است هر لحظه بمیرند و زنده شوند ، هنر بزرگی محسوب نمی شود.

رسانه می بایست بررسی کند برای چه جامعه ای و با چه شرایط و سبک زندگی ، برنامه سازی می کند و براساس نیاز سنجی جامعه اقدام به این گونه کار های فرهنگی و رسانه ای کند.قدرت جذب رسانه ها در دنیای امروز حرف اول را می زند.

در زمانه ای که رسانه های ما از مرگ صحبت می کنند ، کشور همسایه ترکیه با ساخت سریال های پربیننده خود به خوبی توانسته در فرهنگ کشورمان نفوذ کرده و بیشترین مخاطبان را در کشور پیدا کند.

تا جایی که باعث شده ، ملت برای مهاجرت و خرید خانه در این کشور صف بکشند و ما چقدر از قدرت جذب رسانه ای خود غافل مانده ایم.

آیا رسانه های داخلی ما توانسته اند مردم را از ماهواره ها و رسانه های دنیا جدا کرده و جذب برنامه ها و سریال های خود کنند؟

با این کارکرد رسانه در همه حوزه ها ، اعم از برنامه و سریال سازی و…، به نظر می‌رسد نیازهای اساسی مخاطبان فراموش شده و امر تولید و تهیه ، صرفا برای برنامه سازان خودی، یک سرگرمی محسوب می شود، چرا که از محتوای غنی در این اثار خبری نیست.

اگر قرار است این رسانه به عنوان یک تریبون سیاسی عمل کند و چنین وظایف رقابتی را نیز در مقابل تهاجم فرهنگی رسانه ها نداشته باشد، پس می بایست برای رسانه ملی این کشور یک فکر و تدبیر اساسی شود .

شاید این رسانه توانسته باشد با این گونه برنامه سازی های معرفتی، بخشی از طبقات جامعه را پوشش دهد ، اما در شرایط جنگ رسانه ای و رقابت با رسانه های دنیا ، قطعا این گونه فعالیت ها برای طبقات عام یک جامعه درگیر و گرفتار جواب نخواهد داد.

همان گونه که اشاره شد، کانال های ماهواره ای کشور همسایه ، نمونه عینی این بحث است که بیشترین جذب مخاطب را در ایران دارد که در کنار آن با تبلیغات گسترده در آگهی های تلویزیونی خود برای خرید خانه در این کشور به موفقیت چشمگیری دست یافته است . در واقع این قدرت رسانه بوده که به جذب مردم و پول و سرمایه و رونق اقتصادی در این کشور منجر شده است.

آنچه درحال حاضر اهمیت پیدا می کند ، یک بازنگری اساسی در برنامه سازی های رسانه است که می بایست با شناخت بیشتری از جامعه ؛ هدفمند گام بردارند.

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

− 3 = 1