در باب تعطیلی تئاترها در ایام سوگواری

دکتر مجید گیاهچی

پس از جریانات غمبار آبان و دی ماه ۱۳۹۸ موجی از تعطیلی برنامه های هنری به خصوص تعطیلی تئاترها در کشور به راه افتاده است. این موضوع واکنشهای مختلفی داشته است. آنچه می خوانید نوشته ی کوتاهی است از دکتر مجید گیاهچی در این زمینه

در باب تعطیلی تئاترها | دکتر مجید گیاهچی |  در این روزها و لحظه‌ها نوشتن درباره‌ی هر موضوعی و ازجمله تئاتر بسی سخت و دشوار است، چرا که گاهی و در مقاطعی، هر تلاشی عبث، بی‌حاصل و بیهوده به‌نظر می‌رسد.
ایران در حال گذراندن یکی از عجیب‌ترین و پرتنش‌ترین روزها و هفته‌هایی است که در طول تاریخ درازمدت این سرزمین کهن، به وقوع پیوسته است. هنوز از وقایع شوک‌آور و تلخ آبان ۱۳۹۸ چیزی نگذشته و پرسش‌های فراوانی بی‌پاسخ مانده، که ترور بی‌پروایانه و به‌شدت تحریک‌آمیز سردار قاسم سلیمانی، به‌وقوع می‌پیوندد و بار دیگر چهره‌ی کریه ترور را که در هر شکل و هر جا و به هر مناسبتی، قبیح و غیرقابل توجیه و نفرت‌انگیز است، نمایان می‌سازد.
هم‌زمان با شوک و بهت این رویداد تلخ، در کمال تاسف گروهی از هم‌وطنان‌، به‌دلیل بی‌کفایتی و بی‌توجهی به ساده‌ترین اصول ابتدایی ایمنی، در مراسم تشییع سردار سلیمانی، جان می‌بازند و این هفته‌ی تلخ با سقوط تاسف‌بار یک هواپیمای مسافربری در اثر یک اشتباه غیرعمد، اما هولناک و فاجعه‌بار انسانی، که در آن باز جان‌های گران‌قدر دیگری ستانده می‌شود، به پایان می‌رسد و همگان را در بهتی فراگیر و عمیق و باورنکردنی نسبت به یکی از غیرقابل‌درک‌ترین پنهان‌کاری‌های غیرقابل‌توجیه در شرایطی بس حساس و دشوار فرو برده، به‌شدت خشمگین نموده و به اعتماد عمومی و اجتماعی خدشه‌ای عمیق و جدی وارد می‌کند.
در حالی‌که در طول این هفته‌ی پرتنش، هر روز سایه‌ی مهیب و کریه جنگ پررنگ‌تر و نزدیک‌تر، لمس و احساس شده و نگرانی ناشی از آن ناخواسته خود را تحمیل می‌کند، که خود بر فرسودگی و تحریک‌پذیری و میزان حساسیت و آسیب‌پذیری جامعه می‌افزاید و منجر به انجام کنش‌هایی گاه غیرقابل پیش‌بینی و شدید می‌شود، به‌شکلی که چاره‌ای باقی نمی‌گذارد جز آن‌که به‌طور کلی جامعه‌ی ایران را شوک‌زده و مبهوت، ارزیابی کرد، در حالی‌که به‌نظر و حداقل تا این لحظه هیچ برنامه‌ای برای غلبه بر این بحران وجود ندارد.
جامعه‌ی ایرانی، جامعه‌ای دوراندیش و بیزار از جنگ است و اگر در برخی مقاطع و از جمله در دهه‌های اخیر درگیر جنگی شد، همان‌گونه که آن‌را به‌درستی و فراست “تحمیلی” نام‌گذاری نمود و گریزناپذیر شناخت، همیشه حتی در دشوارترین و به‌نظر غیرقابل‌تحمل‌ترین شرایط، پرهیز از جنگ و استقبال از صلح و دوستی و گفت‌وگو، عموماً مورد نظر این جامعه بوده است.
این ویژگی جامعه با تئاتر که محل گفت‌وگو و مفاهمه بوده، مبنا و اساس و بنیان آن گفت‌وگوست و همواره گفت‌وگو را با فاصله‌ای بسیار زیاد بر هر انتخاب دیگری ارجح و مقدم و برتر می‌داند، هماهنگ و هم‌سو به‌نظر می‌رسد.
… و اما مصیبت‌های پیاپی، فارغ از دیگر حاشیه‌ها، هم‌چون قطع اینترنت، آلودگی هوا، مشکلات اقتصادی و حذف ناگزیر هر هزینه‌ی غیرمعیشتی و گاه حتی برخی هزینه‌های معیشتی و … و به‌طور کلی شرایط نامناسب روحی و روانی برای حضور تماشاگران در سالن‌های تئاتر، با تعطیلی اجباری تئاترها هم همراه بود.
بر مبنای یک سابقه‌ی نه‌چندان درازمدت تاریخی غلط، به‌محض وقوع هر مصیبت و بلا و عزایی، بلافاصله تمامی تئاترها تعطیل اعلام می‌شود، در حالی‌که جدا از بی‌توجهی به وضعیت گروه‌ها و سالن‌های تئاتر و ده‌ها مشغله‌ی مرتبط به آن، مشخص نیست که از اساس و مبنا چه مغایرتی مابین تئاتر و شئون اجتماعی یا ایام سوگواری و عزاداری وجود دارد و در جایی که مثلاً فیلم‌ها و سریال‌ها و دیگر برنامه‌های نمایشی تلویزیون به‌کلی لغو نمی‌شود، چرا باید بدون کوچک‌ترین تفکر و تاملی، شاید تنها به دلیل تداول، چنین تعطیلی بی‌دلیلی را که تعداد آن بسیار زیاد است، حتی بدون محاسبه‌ی مصیبت‌ها و اتفاقات پیش‌بینی‌نشده در طول سال که خود متاسفانه اندک نیست، بر تئاتر و جامعه‌ی تئاتر تحمیل کرد؟!
لازم است ضمن ابراز تسلیت و همدردی عمیق و خالصانه با تمامی مصیبت‌دیدگان و آحاد آلام‌دیده‌ی جامعه‌ی ایران، در مورد این حوزه‌ی تخصصی از دولت و دیگر تصمیم‌سازان دعوت کرد با تغییر نگاه و باورشان نسبت به تئاتر و پذیرش تئاتر به‌عنوان موضوعی بسیار جدی، به‌هنجار و متناسب با شئون و توقعات اجتماعی، در اِعمال اتوماتیک‌وار و بی‌تامل این تعطیلی، بر تمامی تئاترهای بر روی صحنه، تجدیدنظر جدی و فوری انجام داده و در بروز هر مصیبت و رویدادی تلخ، بی‌دلیل بر تلخ‌کامی جامعه‌ی تئاتر و مشاغل وابسته به آن نیافزایند.
می‌توان با مشورت نهادهای صنفی تئاتر تعطیلات در حال حاضر روتین و از پیش‌تعیین‌شده برای اجرای تئاترها و ایام تعطیلی بی‌جهت تمامی تئاترها را به حداقل ممکن و ناگزیر، کاهش داده و رساند.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

− 1 = 4