نقدی بر ترجمه برهان شفا

آنچه می خوانید نقدی است از یکی از کاربران این وبسایت بر ترجمه کتاب «برهان شفا»ی ابن سینا (ترجمه دکترمهدی قوام صفری ) که به تازگی برای ما ارسال کرده اند. همانطور که پیشتر نیز اعلام کرده ایم انتشار نظرات کاربران محترم به منزله موضع رسمی این وبسایت نیست و صرفا جهت احترام به نظرات کاربران منتشر می شود.

ترجمه برهان شفا

محمدعلی دهخدا

امروز برای اولین بار ترجمه فارسی کتاب « برهان شفا» ابوعلی سینا را بطور اتفاقی دیدم. کتاب برهان شفا سندی تاریخی و بی نظیر است که شاید بیشترین تاثیر را در اعتلا و شکوفائی « عصر طلائی اسلام» داشته باشد. استاد گرانقدر دانشگاه تهران جناب آقای دکتر مهدی قوام صفری در سال ۱۳۷۲ آن را از عربی به فارسی ترجمه کرده اند. باید اشاره کنم این عجیب ترین کتاب ترجمه شده ایست که تا کنون دیده ام.

کتاب پاراگراف به پاراگراف ترجمه شده است. بدین سان که اول متن عربیِ شماره خورده آمده است و سپس ترجمه فارسی زیر آن قرار گرفته است. متن ترجمه بصورتی غیرعادی ناخواناست. تعداد کلمات عربی در متن ترجمه اگر از کلمات فارسی بیشتر نباشد کمتر نیست!

به علاوه بنظر می آید که مترجم برداشت درستی از مفهوم ترجمه نداشته است. زیرا تعداد ۷۲۷ پی نوشت غالبا طولانی و من درآوردی و غیر ضروری که شمار زیادی از آنها حاوی مطالب نادرستی هستند را به کتاب اضافه کرده است. سرتاسر این کتاب پر است از نشانه های نفرت و کینه استاد نسبت به ابوعلی سینا، و در مقابل تائید و تمجید از ارسطو. اصرارهای مسخره و دروغی که صراحتاً ابوعلی سینا را دنباله رو ارسطو معرفی کرده است به کرات به چشم می خورند. در نتیجه کتابی که ترجمه انگلیسی آن حدود ۲۵۰ صفحه است تبدیل شده است به ۶۴۰ صفحه!

برهان شفا
برهان شفا
شاید این محتوا را نیز دوست داشته باشید

به یکی از آنها که در پائین آمده است لطفا نگاه کنید:

استاد دانشگاه تهران در پی نوشت شماره ۹۱ می گوید: این سخن بوعلی “آنچه اتفاقی است نه دائمی و نه اکثری است.” متعلق به ارسطو می باشد.
آخه ایشان چه استادی هستند؟ ابوعلی سینا برهان شفا را به عربی نوشته است! چرا جمله ای فارسی به او نسبت داده می شود؟ این جمله فارسی ترجمه غلط: ” فإن الاتفاقى لا یکون دائما أو أکثریا” است! که ترجمه فارسی آن می شود:
” این توافق [بر] همیشه یا بیشتر نیست.” و در اینجا ابوعلی سینا چیزی را از ارسطو ندزدیده است!
ارسطو در کتاب خود که ربطی به “برهان شفا” ندارد می گوید: “چیزی که شانسی است نه ضرورتا [هر بار] و نه در اکثر موارد [تکرار می شود].”

به علاوه ترجمه نقل قول از مقاله اول فصل ۱۳ السماع الطبیعی ابوعلی سینا بدین سان است:
“اما شما می دانید مردم آنچه را که در اکثر موارد از سبب واحدی به وجود می آید را همیشه اتفاقی یا شانسی نمی خوانند.”نه به صورتیکه در انتهای پی نوشت ۹۱ آمده است.ابراز “فضل” طولانی ایشان در پی نوشت ۹۱ درخور اعتنا نیست.

ابوعلی سینا
ابوعلی سینا

این ترجمه به روشنی نشان می دهد که کماکان بعد از گذشت ۲۴ سال استاد نه ارسطو را به اندازه کافی می شناسد, نه ابوعلی سینا را و اساساً با جان کلام علم و فلسفه هم آشنائی کافی ندارد. چه آنکه می بایستی تا کنون متوجه اشتباه به این بزرگی در ترجمه خود می شد. چرا پیشکسوتان مبحث فلسفه و فن ترجمه اشتباهی به این روشنی را ندیده مانده گذاشته اند؟ کتاب مزبور تنها ترجمه فارسی برهان شفا است. و مترجم آن سالهاست که یکی از اساتید برجسته دانشگاه تهران است. دانشگاهی که در زمینه فلسفه و خصوصا “ابوعلی سینا شناسی” نسبت به سایر کانونها در مقام مرجعیت قرار دارد. و یقیناً کتاب ترجمه ایشان را نمی توان فاقد ارزش دانست زیرا ۲۴ سال است که وسیله گمراهی دانش پژوهان فارسی زبان بوده است. و هیچ بعید نیست که آقای صفری در رأس گروه طرفداران اندیشه غلطی باشد که ترجمه ایشان پدید آورده باشد. این کتاب بی ارزشی نیست و صاحب ارزش منفی بزرگ و قابل تأملی می باشد.

دانشگاه تهران وظیفه دارد خود را از بار منفی این کتاب رها کند. چه به روز دانشگاه تهران آمده است؟


 

ممکن است شما دوست داشته باشید
3 نظرات
  1. ناصر می گوید

    آقای دهخدا درست میگویند دکتر قوام صفری نه از پست و بلند ترجمه اطلاعی دارند و نه ارسطو، نه ابوعلی سینا و نه علم و فلسفه می فهمند. چند سال پیش من در کلاس ایشان بودم. دانش استاد علی رغم ادعایش نه عمق دارد نه وسعت.
    عربی آقای سعید زاید را فکر نمی کردم تا این سطح نازل باشد.
    از نویسنده نقد سپاسگزارم. ای کاش به ناشر استاد صفری نامه ای می نوشتید.

    1. رضا محمد علیزاده می گوید

      از این سخن شما به عنوان شاگرد آقای قوام صفری واقعا تعجب کردم چون در این مورد بهترین کتاب دانشگاهی درباره دیدگاههای ارسطو را آقای. قوام صفری نوشته است و سخت تمرین کتاب ابن سینا را ویکی ترجمه و شرح کرده و درباره فلسفه نیز باید بگویم آقای دینانی او را بهترین ثمره عمر تدریس خود می داند و هزاران هزار سخن دیگر کمی درباره قضاوت هایمان دقت کنیم شاید شما فلسفه و ارسطو ابن سینا را درست درک نکرده اید. و گر هم آقای قوام صفری جایی در فلسفه پایش لغزیده بهتر است این را با خود ایشان به عنوان استاد در میان بگذارید نه اینکه برای تشکر از استاد در اینترنت به استاد خودتان بی ادبی کنید.

  2. رضا محمد علیزاده می گوید

    سلام با عرض ادب خواستم چند نکته را بیان کنم شاید روز قیامت با این قضاوت و قضاوت هایی از این قبیل شرمنده نشوید. نکته نخست اینکه متن ترجمه برای کسیکه فلسفه بلد باشد بسیار خواست و سختی متن ترجمه به سبب دشواری مطالب این کتاب است.
    نکته دوم اینکه متون ترجمه شده امروز همگی شاید به همین میزان که شما فرموده اید دارای لغات عربی باشد چرا که فارسی در آینده زمان اینگونه نوشته می شود و اگر کسی بخواهد صرفا فارسی بنویسد و ترجمه کند اصلا خواننده متوجه ترجمه نمی شود.
    نکته سوم اینکه این کتاب صرفا ترجمه نیست بلکه ترجمه و شرح است و تمامی این پی نوشت ها توضیح دقیق مطالب ابن سینا است این نکته را بنده که برهان شفا تدریس می کنم می توانم بگویم ولی شما را نمی دانم.
    نکته چهارم اینکه آقای قوام صفری اگر از یک فیلسوف مسلمان تعریف و تمجید کرده باشد آن ابن سینا ست و اگر کسی که این کتاب را نقد کرده فقط به مقدمه آن نگاه میکرد خود از گفته خود شرمنده میشد چرا که مقدمه این کتاب حاوی تعریفی است علمی و مستند از ابن سینا که در تاریخ فلسفه ایران تعداد معدودی از این نوشته ها در تایید و درباره ابن سینا نوشته شده است.
    نکته بعدی اینکه آنچه در نقد قاعده الاتفاقی بیان شده است اشتباه است سخن آقای قوام صفری درست است و این قاعده ارسطویی است ولی اگر شما مطالعه می‌فرمودید ایشان در تعریف از ابن سینا ابداعات ابن سینا را در همین مورد در مقاله ای ذکر کرده آمد ولی این قاعده ارسطویی است. و شما باید بدانید ابن سینا کتاب فارسی هم درباره فلسفه نوشته اند ‌‌و همه عربی. ننوشته اند و ایشان این مورد را در پی نوشت و ترجمه ذکر کرده و به تبع ترجمه قاعده را ذکر کرده است.
    آنچه که شما از ارسطو ذکر کرده اید ترجمه ای است از انگلیسی ولی آقای قوام صفری به یونانی تسلط دارند و از یونانی کلام ارسطو را ترجمه کرده آمد به همین خاطر باید به کسی مراجعه کنید که بتواند بگوید در یونانی ارسطو چنین قاعده ای را ذکر کرده یا خیر و بازهم این ترجمه ذکر شده هم از نظر منطقی همان قاعده الاتفاقی ابن سینا است.
    بقیه کلام شما مصداق بی حرمتی و بی ادبی است اگر بحث ، بحثی علمی است بپرسید و قبل از پاسخ قضاوت نکنید این اخلاق یک انسان عالم نیست. و بنده به عنوان دانشجوی دکترای فلسفه به خاطر این ترجمه از برهان شفا تا آخر عمرم مدیون آقای. قوام صفری هستم چرا که بدون آن هیچگاه به عمق دیدگاههای معرفت شناختی ابن سینا و عظمت فلسفی وی پی نمی بردم.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

+ 79 = 84