با اهل هوایی ها و یک عاشقانه نا آرام، سرو زیر آب وتنگه ابو قریب بسوی عمارت تاریک-طنز نامه جشنواره فیلم فجر-۶

با اهل هوایی ها و یک عاشقانه نا آرام ،سرو زیر آب وتنگه ابو قریب

به سوی عمارت تاریک-طنزنامه جشنواره فیلم فجر قسمت ششم

 

محسن فاضلی

 

?امروز هم با بی صبری مثل هر روز عصر جامگانمان را برتن نموده وشال وکلاه می نماییم وگز می کنیم بسوی عمارت چهارسوق محل نمایش سینماتوگراف مهرجان، مثل ایام ماضیه اغیار و دلبرکان اهل هوایی هایمان را رؤیت می نماییم در حال پرسه زدن دراطراف عمارت چهارسوق انگاری کار و زندگی ندارند.

و پاتوقشان شده این عمارت خانه و بازدید از حجره هایش با خودمان می گوییم.

این اغیار پری رویان و با آن جامگانشان چقدر به محیط و فضای این عمارت آرامش غریبی می نمایند .

ما که خوش خوشانمان است…

به نزدشان رفته وسلام واحولشان را جویا می شویم…..

عکس تزیینی است- از تسنیم
عکس تزیینی است- از تسنیم

سبزه قبا به ما با تبسم وشیطنت می نگرد وعشوه گرانه می گوید:

-برایمان چه آوردی مارکو؟

ما هم خنده مان می گیرد. می گوییم.:

-خودمان را آورده ایم خاتون جان .

وسبزه نگاهی به چند حجره آن طرفتر می کند که سمیرامیس در حال نظاره به اطراف است.

 

به سبزه قبا بانو می گوییم. پس گلنسا بانو هنوز از گرمابه تشریف نیاورده اند با تبسم می گوید:

-گلنسا برای یک ماموریت به بلاد خارجه سفرنموده اند.

می گوییم :

-حالا بسلامتی به کجا رفته اند ؟

می گوید:

-جزو اسرار است. ما نمی توانیم فاش سازیم!

-به به بارکلا خاتون .حالا دیگه ما غریبه شده ایم؟

می گوید:

-نه .اما اگر اصرار کنید مجبوریم ادرس غلط بدهیم.

به سبزه قبا می گوییم :

حالا راستش را به گویید داستان این سمیرامیس خاتون از برای چه می باشد؟

با تبسم می گوید:

-داستان سمیرامیس همان است که خودشان فرموده اند ولاغیر.

سمیرامیس خاتون به سوی ما می آیند و با تبسمی که دارند دلمان را به لرزه می اندازند .

قد وقامت بالا بلند .وچشمانی جادویی

“تبارک الله احسن الخالقین”

 

به لحنی آرام وصوتی دلنشین که ما رابه یاد زنده یاد بانو ژاله کاظمی دوبلور وصداپیشه می اندازد ،به سمیرامیس خاتون عرض ادب می نماییم و می گوییم:

-خاتون هنوز در عمارت پرسه می زنید ؟ گویا از این حجره ها خوشتان آمده است . بگویید به سبزه قبا شما را به مکان های دیدنی تری ببرند. بلاد تهران فقط همین عمارت نیست.

به ما رو می کند می گوید:

-بلی حق با شماست. شبا هنگام می رویم. به روز می آییم به عمارت .

-بله که این طور!

گلنسا با زیرکی می گوید:

-امروز در سینماتوگراف چه افلامی به نمایش است؟

وسمیرامیس بلافاصله در ادامه می گوید:

-این افلام مهرجان خیلی خوب وقشنگ نمی باشد .ما وقتی به مصر بازگشتیم به یوزارسیف امر خواهیم نمود که یک مهرجان سینما توغراف راه بیندازند .از افلام بلاد خودمان .وعنوانش را می گذاریم “اهرام ثلاثه ” قشنگه می باشد ؟

می گوییم:

-خاتون به به چه عنوان زیبای است از ما هم دعوت نماییید .خاتون .به یوزارسیف مساعدت نماییم .

-بلی حتماً همین گونه می باشد .خاتون شما چقدر قشنگ فارسی را تکلم می نمایید .

وسبزه قبا با بدجنسی برایمان شکلک در می آورد.

سر لج سبزه قبا می گوییم :

-جای گلنسا جانمان چقدر خالی است .خاتون .و سمیرا میس با سکوت می گوید :

-شما گلنسا را دوست می داشته باشد؟

می گوییم :

-بلی خیلی زیاد خاتون .مثل لیلی ومجنون می باشدیم.

می گوید :

– لیلی ومجنون کی می باشد؟

می گوییم:

آهان یادمان نبود .در دوران شما هنوز “لیلی ومجنون” متولد نشده اند .

سبزه قبا ما را .هِر و بِر می نگرد. وریز ریز می خندد .می گویم :

-از برای چه شما سبزه خاتون می خندید .می گوید:

-کاکو از برای حرف هایتان می خندیم. به گلنسا راپورت می دهیم.

می گویم:

-شما که بجز راپورت مارا به گلنسا بدهید .کار دیگری بلد نمی باشد؟

و سمیرامیس قاه قاه به ریش ما می خندد. این سبزه قبا ما را سنگ قلاب نمود می باشد. سمیرامیس می گوید:

– به سینما توگراف مگر نمی روید ؟

می گوییم:

-چرا هنوز درب خانه سالون را نه گشوده اند .با شما به اتفاق می رویم.

سبزه قبا می گوید:

-اگر افلام امروز کما فی ایام ماضی بوده باشند ما نمی آمده باشیدیم.

به سبزه قبا می گوییم:

-ما را به سخره گرفته اید چرا با این لحن سخن می گوید .

با خنده می گوید :

خوب مگر ما چه گفته بوده باشیم جناب ؟ به ما اصلاً چه .که گلنسا نبوده باشند.

می گوییم: نه سبزه قبا خاتون به گلنسا ربطی نبوده باشد .شما خیلی مارا سر به سر می گذارید .به نزد سمیرامیس خاتون. کمی هم رعایت مارا بنمایید .

سبزه قبا باز می خندد.

سمیرامیس وسبزه قبا با ما از بالابر بسوی سینماتوگراف همراه می شوند /توی این فکری هستیم نکند این سمیرامیس همان گلنسا بانوی خودمان می باشد.خرامان خرامان سمیرا میس خاتون قدم برمی دارد و ما محو تماشای این همه جمال وزیبایی اش می باشیم .با خودمان ذکر می گویم:

تبارک الله احسن والخالقین

وگویی سمیرامیس فهیمده باشد .با چشمان شرار بارش به ما می نگرد وتبسمی می نمایند.

?امروز درکنار سمیرامیس وسبزه قبا واغیارمان همان اسفار کاتبان درسالون سینماتوگراف به تماشای فیلم«سرو زیر آب» می نشینیم از برای دوست و همشهریمان «باشه آهنگر »آبادانی.

این آکتوریست ابدانی همش دوست می دارد افلام جنگی بسازد . ما هم که به همراه وی سالیانی است به عنوان جنگزده در این بلاد بزرگ زندگی می نماییم سرو زیر اب باشه آهنگر روایت عشق و دلدادگی هاست .روایت آدمهایی که از یک جنس دیگری هستند .نه فرشته اند .ونه معصوم ولی مثل جنس فرشتگان می مانند.

باشه یک دنیای دیگری از این آدمها می سازد.دست یافتنی ولی باورشان هم سخت است. وهم نیست. حالا قریب به ۳۰ واندی سال ماضی از جنگ می گذرد و هنوز باشه دلش و هوایش و فکرش در به تصویر کشیدن خاطراتش از رزم ودفاع ازسرزمین اش او را رها نکرده است. به شیوه وسبکی شاعرانه ای سعی می کند نسل امروز را با دفاع مقدس آشنا سازد.تلنگری می زند بر آنچه بر سرزمین ما گذشت .

من باشه را حس می کنم. وآدمهایی که از آنها سخن می گوید. اقوام و اقلیت هایی که در جنگ رزمیده اند. حالا یک جوان اهورا مزدایی”زرتشتی” به شهادت می رسد و جنازه اش با یک جنازه مسلمان شیعه ای عوض می شود. ودرامی شکل می گیرد که ما با تصاویری دلنشین وساختاری ساده و بدون بزک روبرو می شویم. حد و بضاعت باشه بالاتر از این اینهاست .یک فیلم با ارزش و نجابت و سرشار از نوستالزی نسلی که به فراموش سپرده شده است .

?فیلم «تنگه ابوغریب» یک روایت از مداین سرزمین خودم است. و سالهای که نسل ما با جان ودل برای حفظ این سرزمین از دست متجاوزین جنگید ودفاع کرد. وخون داد و جان باخت .روایتی ازیک عاشقانه های نا آرام .باید حس اش کنید تا آن را بفهمید و درکش بکنید .که بر این سرزمین درآن سالیان ماضی چه گذشت.

فیلم «اتاق تاریک» می توانست یک اثر سایکو در امیستی باشد. لیکن حیف شد ودوست وهمشهری آبادانی ما نتوانست آن را به سرانجام وسالم و……..به سرمنزل مقصود برساند.

شخصیت روان پریشی اصلی درام . گرچه به خوبی به تصویر کشیده می شود .واختلات روانی او به نحو بارزی به منطق درام نزدیک می شود اما فیلم از زوایای کاستی های دارد. تلخی نگاه حجازی بر سرتا سر اثر سایه انداخته است نقد فیلم بماند برای زمان اکرانش .

ممکن است شما دوست داشته باشید
1 نظر
  1. محسن می گوید

    ممنون آقای فاضلی از طنز خوبتان در این سایت و درتلگرام لذت بردم

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

34 + = 42