بابک جان برخیز،دیرگاهی است که خوابیده ای
بابک جان برخیز،دیرگاهی است که خوابیده ای.بلند شو تا این جماعت فراموشکار،خدای نکرده فراموشت نکنند.

بابک جان برخیز،دیرگاهی است که خوابیده ای|سرزمین هنر|سینما
زندگی،آنچنان پستی و بلندی دارد که آدمی غیر از اینکه دربماند و دندان به جگر بگذارد،چاره ای دیگر نداشته و ندارد.
روزی با دوستی،بگو و بخند راه می اندازی،هنوز به ساعت نکشیده به تو خبر می دهند که رفیق ات در بیمارستان بستری شد!
بابک برزویه را آنانی که با عکاسی و سینما سر و کار دارند از نزدیک می شناسند یا حداقل نامش را شنیده و هنرش را دیده اند.
بابک هرچند که بیشتر عکاس صحنه فیلم ها بود،اما شکارچی قابلی بود که سوژه های ناب را هرگز از دست نداده و درجا با دوربین خود شکار می کرد.
در طول این سال ها که او را می شناسم و همکار بوده ایم،هرگز او را بدون تجهیزات سنگین عکاسی ندیده ام.
روزی که پیکر زنده یاد عباس کیارستمی از فرانسه به ایران منتقل شد،بابک برزویه مثل همیشه آنجا حاضر بود و از فرودگاه ،بناچار با موبایل عکس می گرفت و سریع به دفتر بانی فیلم ارسال می کرد تا اولین رسانه ای باشیم که آنها را چاپ می کنیم.
دلم برای لبخندها و صدای گرفته اش،گرفته است!
بابک جان برخیز،دیرگاهی است که خوابیده ای.بلند شو تا این جماعت فراموشکار،خدای نکرده فراموشت نکنند.