ای شمعها بسوزید!

ای شمعها بسوزید!

ناگفته هایی در رثای شاعر کرمانشاهی مرحوم رحیم معینی کرمانشاهی

آناهیتا برزویی کرمانشاهی

رحیم معینی کرمانشاهی شاعر نویسنده نقاش روزنامه نگار و ترانه سرای کرمانشاهی در غروب روز سه شنبه ۲۶ آبان ماه ۹۴ در بیمارستان تهران دعوت حق را لبیک گفت.در خصوص زند گی نامه و آثار این اسطوره کرمانشاهی مطالب متعددی در روزنامه ها و فضای مجازی چاپ و منتشر شده است اما من، به عنوان یک هنر دوست کرمانشاهی بر آن شدم تا به گوشه ای از جلوه های شعری او که تاکنون مغفول مانده اشاره کنم و سپس ماحصل مصاحبه تلفنی خویش را با دو تن از فرهیختگان و ادیبان استان کرمانشاه  منتشر نمایم.

یکی از آثار معینی کرمانشاهی که کمتر بدان پرداخته شده کتاب(شاهکار) وی است که اولین جلد آن در سال ۱۳۲۸ منتشر شد و شامل۸۵۸۵۱ بیت می باشد.

(شاهکار) در قالب مثنوی و به وزن شاهنامه فردوسی سروده شده است.نام این کتاب با شاهنامه پیوند و قرابت دارد.معینی خود در مقدمه کتابش به شاهنامه اشاره کرده است.این اثر از لحاظ سبکی از شاهنامه تاثیر پذیرفته اما محتوای آن با شاهنامه متفاوت است.شاهکار معینی کرمانشاهی تداوم و گسترش شاهنامه فردوسی از پایان آن است.چون شاهنامه با حمله اعراب و فرو پاشی ساسانیان تمام می شود و شاهکار از حمله اعراب و فرو پاشی ساسانیان شروع می شود و تا اواخر قاجاریه ادامه دارد.

این کتاب موضوع پایان نامه دوره کار شناسی ارشد دو تن از دانشجویان دانشگاه علامه طباطبایی به نام آقایان داوود اسپرهم و امید سلطانی قرا گرفت و مقاله آن نیز در فصل نامه متن پژوهی این دانشگاه چاپ گردیده است.علاقمندان را برای مطالعه بیشتر به آن مقاله ارجاع می دهم و به ذکر ابیاتی از شاهکار بسنده می کنم

ز بزم و ز رزم یلان گفت و رفت

که تا بخت ساسانیان رو نهفت

چو ویران ز تازی شد ایران ما

زبان بست همراز دهقان ما

به تخت کیان چون که تازی نشست

سخنگو پی ختم بازی نشست

خود از جا شد و خامه را جا نهاد

سخن را پس از خود به ما وا نهاد

یکی دیگر از ویژگی های شعری معینی که بسیاری از آن غافلند این است که وی خواسته است خود کاوی زبان را با شگردهای برجسته سازی  دگرگون کند و این تلاش او در مجموعه ای شمع ها بسوزید بیش از هر مجموعه دیگرش مشهود است.بانو سولماز مظفری نیز در هفتمین همایش بین المللی ترویج ربان و ادبیات فارسی به این برجستگی در شعر معینی پرداختند و از آن یاد کردند.

در این مجال بسنده می کنم به نشر متن کفت و گوی تلفنی خویش با دو تن از فرهیختگان و شاعران و پژوهشگران کرمانشاهی استاد محمد جواد محبت و استاد فرشید یوسفی

۱۱bbdee3391fdf800a02b1b9b1e1cb98

محمد جواد محبت متولد سال۱۳۲۱ از شاعران به نام کرمانشاهی است او یکی از چهار شاعری است که در سال ۱۳۵۲ جایزه شعر فروغ را به خود اختصاص داد.او را با اشعاری که در کتابهای درسی چاپ کرده است بیشتر می شناسید.اشعاری چون فصلها”نماز”آشنای همیشه خوب و دو کاج که بخش پایانی آن در کتابهای درسی به خواسته خودش تغییر کرده است.

محبت در مورد معینی کرمانشاهی گفت:او تعدادی غزل دارد که در میان آنها یکی دو تا واقعا خوب نشسته است مثل غزلی با آغاز

آتش افروز بود آتش آهی گاهی  …

ایشان در اواخر عمر سعی کرد تاریخ ایران را به صورت منظوم بنویسدو سه جلد آن را هم چاپ کرد ولی بیماری امانش نداد.او را در واقع باید شاعری ترانه سرا نامید.ترانه های او گاهی تابلوی دلنشینی از طبیعت است مثل آتش کاروان که با صدای عصمت بابلی (دلکش) شنیده اید.

در سال گذشته برای شب شعری که به مناسبت تولدش در کرج دعوت شده بودیم آمد و شعر خواند و این آخرین دیدار ما با هم بوده است.هر چیزی میراست ولی او زنده ای است که نمی میرد.قلب عاشق او تحمل این همه شقاوت دوران معاصر را نداشت و رفت اما یادش همیشه مانا است.

استاد فرشید یوسفی نویسنده”پژوهشگر “محقق و شاعر کرمانشاهی متولد سال ۱۳۲۰ است .از او بیش از یازده اثر چاپ شده که میتوان به باغ هزار گل  زندگینامه بزرگان کرمانشاه  تذکره سخنوران استان   و شه سواران و بخته واران اشاره کرد.

IMAGE635025828967971811

استا فرشید یوسفی در مورد معینی کرمانشاهی گفت:ایشان از شاعران و ترانه سرایان به نام کرمانشاهی و متعلق به یکی از خاندانهای اصیل و قدیمی کرمانشاه بوده و هستند.ایشان در مقدمه کتاب ای شمعا بسوزید مطالبی را در مورد کرمانشاه بیان کردند که من در کتاب تذکره سخنوران به آن پرداختم و که مطالبشان در چاپ هفتم آن کتاب حذف شد.

به مناسبت نودمین سال تولدشان در کرمانشاه مراسم بزرگداشتی برایشان برگزار شد که من تابلوی پرده ای از ایشان کشیدم و تقدیمشان کردم و حتی سخنرانی هم کردم.این آخرین دیدارمان بود .

در کرمانشاه دو ترانه سرای به نام داشتیم که یکی اسماعیل نواب صفا و دیگری معینی کرمانشاهی است که در سطح جهان شناخته شده هستند و ما به کرمانشاهی بودنشان افتخار می کنیم.من به نوبه خود ضایعه در گذشت قله نشین ترانه سرایی ایران را به ایرانیان عزیز و خصوصا کرمانشاهیان تسلیت می گویم و امیدوارم که به زودی مراسم گرامی داشت باشکوهی برای ایشان در کرمانشاه برگزار کنیم.

به هر حال معینی کرمانشاهی هم به قافله هنرمندان رفته از دست پیوست.

این شعر زیبایش را پایان کلام خویش میگذارم که به دلم افتاده شاید برای سنگ مزارش سروده باشد.روانش شاد و یادش گرامی

من نگویم که به درد دل من گوش کنید

بهتر آن است که این قصه فراموش کنید

عاشقان را بگذارید بنالند همه

مصلحت نیست که این زمزمه خاموش کنید

خون دل بود نصیبم   به سر تربت من

لاله افشان به طرب آمده   می   نوش کنید

غیر غم دار و ندارم به جهان چیست مگر؟

رشک کمتر به من هستی بر دوش کنید.!

 

 

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

73 − = 71