اتوبوسی خودکشی کرد؛ ده دانشجو کتاب زندگی را بستند
فریدون صدیقی

اتوبوس دانشگاه آزاد واژگون شد و دلهای بی شماری را داغدار کرد آنچه خواهید خواند سوگواره ای است متفاوت از یک پیشکسوت روزنامه نگاری همراه با طرحی از یک گرافیست دلسوخته
اتوبوسی خودکشی کرد چون لکاته فرسوده و رنجور بود، خودکشی کرد چون از چگونه بودنش رنج میبرد و از پا افتادنش خسته شده بود. اتوبوسی خودکشی کرد، ده دانشجو کتاب زندگی را بستند تا بار دیگر یادمان بیاید وقتی آرزو میکنیم بچههایمان صحیح و سالم بروند و بیایند، جوانی را و زندگی را از آنان گرفتهایم.
متأسفانه و هنوز و همچنان آرزو میبافیم که راهها خود به خود درست شود که دیوارها خود به خود از سر راه اتوبوس کنار برود و زایندهرود خود به خود خروشان شود چون آرزو کردن عادت تاریخی ماست، چون کنشهای ما در برابر رویدادها عقلانی نیست.
آیا ما بیماریم؟
آیا ما بیماریم و نیاز به روانکاوی فردی و جمعی داریم وقتی نماینده مجلس محرومترین شهرستان کشور با لکسوس شاسی بلند گمرک اخلاق و قانون را نادیده میگیرد و سرفرازانه طلبکار میشود؟
اتوبوسها خودکشی میکنند، راهها گمراه میشوند، بخاریها آتش میگیرند، مردانی از گرسنگی خود را زیر کارتن پنهان میکنند، جوانان جویای کار سرانجام تسلیم جنون بیکاری میشوند و طاقت از دستداده از روی پل زنده بودن را به آسفالت میبخشند.
آیا ما بی برنامه زندگی میکنیم که نابسمانی ، ناکامی، خودکشی و مردن برای ما تبدیل به امری طبیعی شده است؟ آیا برخی از مسئولان و کارگزاران ما فقط خود را دوست دارند که دانشآموزان و دانشجویان ناگهان در پیچ و خم کجتابی راهها و فرسودگی ماشینها از رسیدن باز میمانند؟ و ما همچنان آرزو میکنیم….
اما و ای کاش ما بزرگترها که پدریم، که مادریم، که مسئولیم کمی، فقط کمیبیشتر از کمی، تفکر کنیم چنان فیلسوفان که تابع عقلند نه احساسات تا تدبیرهایمان ثمربخش باشد گرچه هیچ انسانی را از احساسات گریزی نیست اما میدانیم همه عقلا مسئولیت فردی و اجتماعی را چنان وجدان آگاه و بیدار در فرایند تصمیمات مد نظر قرار میدهند.
نتیجه ساده؛
اگر تصمیمیدرست باشد کارکرد آن اتوبوس را به مقصد میرساند، دریاچه ارومیه خشک نمیشود، کودکان آبقند نمیخوردند، بیکاران سماق نمیمکند، مادران جان به لب نمیشوند به خاطر پرپر شدن رعناها و رضاهایشان، پدران سر به بیابان نمیگذارند و بستگان سر در چاه فرو نمیبرند.
این یادداشت مرثیهای نیست برای دانشجویانی که بودند و نیستند، دانشجویانی که سالم بودند و حالا سر و دست شکسته برای زنده ماندن میجنگند. این نوشته بهانهای است که بپرسم قرار است تا کی اتوبوسها خودکشی کنند؟
- این یادداشت در روزنامه شرق پنجشنبه ششم دی منتشر شده است.
- کاریکاتور اثر هنرمند گرافیست علی شافعی به مناسبت فاجعه اتوبوس دانشگاه آزاد است.