کاتهای ژان لوک گدار | یادداشتی از سعید روشندل

کاتهای ژان لوک گدار

سعید روشندل

برگزیده ای از فیلمهای ژان-لوک گدار به همراه چند سخنرانی سال ۲۰۰۲ در فستیوالی در نیویورک نمایش داده شد. اسم پرطرفدارترین جلسه سخنرانی آن فستیوال « کاتهای ژان-لوک گدار» بود، که در بروشور هم با حروف درشت آمده بود.

سخنران پرشها و تَرَکهائی که در فیلمهای گدار است را به چند بخش تقسیم کرده و برای هر کدام مفهوم خاصی قائل شده بود و با دقت و پر شور آنها را توضیح داد. با اینکه سخنان او بیش از دو ساعت طول کشید همه مشتاقانه و بدون احساس خستگی حرفهای او را دنبال کردند.در آخر اشاره کرد البته این یک نظریه است که سالها برایش زحمت کشیده ام. کاش فریدون هویدا اینجا بود و نظرش را می پرسیدم. آن زمان هویدا در منهتن زندگی می کرد.

جمله اش که تمام شد عده ای با خوشحالی به جائی که هویدا نشسته بود اشاره کردند و گفتند اینجاست. …

شاید این محتوا را نیز دوست داشته باشید

بالاخره هویدا به بالای سن برده شد و نیم ساعتی در این مورد توضیحات جالبی داداو گفت:

«در حقیقت خالق این کاتها گدار نیست بلکه تهیه کننده این فیلمهاست. چون به محض اینکه مطلع می شد فیلمبرداری صحنه های اصلی تمام شده است می آمد و بساط را جمع می کرد. اصرار هم فایده ای نداشت. همیشه به گدار می گفت تو نمی دانی دست در جیب کردن چقدر مشکله؟ فیلمهای تو تعداد ثابتی تماشاگر دارند و برایشان فرقی نمی کند که فیلم سیاه و سفید یا رنگی, پرچاله و چوله یا بزک کرده باشد. و وقتی گدار می گفت: آخه این کار هنوز تمام نشده است؛ می گفت: اثر هنری هرگز تمام نمی شود.  هنرمند آن اثر را ترک می کند. در مورد تو، من دارم کمک می کنم اثر خود را به موقع ترک کنی. قبل از اینکه من ورشکسته شوم! مگر نمی دانی تو یک هنرمندی. کارهای تو مفهومی است نه تجاری. نگران نباش تماشاگران خودشان برای این پرشها و بریدگی ها مفهوم پیدا می کنند.

ژان لوک گدار
ژان لوک گدار

آن زمان فکر می کردم عجب آدم سودجو و بی انصافی است. ولی برنامه امشب چیز دیگری را ثابت کرد. سه ساعت است که هنر تهیه کننده همه را در این سالن کاملاً پر به صندلی ها چسبانده است و بعید نیست یکی دو ساعت دیگر هم ادامه پیدا کند. کدامیک از کارهای کارگردان می تواند با اثر تهیه کننده رقابت کند؟ در مورد تهیه کننده من درست نمی انگاشتم . گدار هم همین طور! »

حرفهای هویدا همیشه شنیدنی بود. خیلی صمیمی و بدون آنکه به رُخَت بکشد دقیق حرف میزد. خالی از تعصب بود. سلامت نفس زیادی داشت که حس میکردی. اصلا بخشی از آن به تو منتقل میشد.
روانش شاد

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

97 − 95 =