ادعای شمقدری درباره لابی او برای اسکار فرهادی در سال ۲۰۱۲ مورد بررسی قرارگرفت

میزگرد تخصصی فصلنامه سرزمین هنر با موضوع اسکار قسمت چهارم

ادعای شمقدری درباره لابی او در دستیابی اصغر فرهادی به جایزه اسکار برای فیلم جدائی نادر ازسیمین مورد بررسی قرار گرفت. در آخرین قسمت از میزگرد فصلنامه سرزمین هنر با عنوان بررسی جایگاه اسکار در استراتژی جمهوری اسلامی ایران ناگفته هائی از دوران مدیریت سابق سینمائی کشور مطرح می شود که برای علاقمندان سینما و پژوهشگران حوزه های فرهنگی جالب و تازه خواهدبود.

دراین ویدئو محمدحسین حقیقی و امیر اسفندیاری دو تن از دست اندرکاران سینما به پرسش دکتر گرانمایه پور درباره ادعای شمقدری درباره نقش وی در کسب اولین اسکار سینمای ایران در سال ۲۰۱۲ توضیح داده اند. بخشی از این پاسخ را در زیر خواهید خواند.

گرانمایه­ پور: اگر خاطرتان باشد، آقای شمقدری زمانی که فیلم آقای فرهادی جایزه اسکار را آورد، صحبتی و اظهار نظری کرد و آن این بود که گفت که بارایزنی­ها و لابی­گری مجموعه ایشان، اسکار به دست آمد.  این ادعای شمقدری را چسور ارزیابی می کنید و جایگاه این جور اظهار نظرها را چطور می­دانید؟

حقیقی:می­خواهم بگویم همان تصمیم ­سازی­هایی است که با اطلاعات غلط صورت می­گیرد. خوب، اگر واقعاً این جوری است، لابی می­کردند تا آرگو جایزه نگیرد.

گرانمایه­ پور: باز این نمونه، غلبه دیدگاه عوام­گرا در بین سینماگران ماست.

اسفندیاری: آخر مگر چقدر قبول کردند این حرف را؟

شاید این محتوا را نیز دوست داشته باشید

حقیقی: اگر هم فرض کنید اصلاً درست است و همه هم این حرف را پذیرفتند، از نظر یک آدم سیاسی، افتخار است که فیلم آقای فرهادی مثلاً نمره­ اش پانزده است، ولی آن که آرگو را جایزه دادند منفی بیست است. یعنی بیست بدتر ضربه زده است. امپریالیسم به قول شما رسانه­ای خیلی با ما کشتی گرفته، خانم اوباما هم آمده جایزه­اش را داده، خیلی پدرسوخته است. خوب، این­ها اگر واقعاً این قدرت لابی را داشتند، چرا جلوش را نگرفتند که به آرگو جایزه ندهند؟ این بهتر بود که به فرهادی جایزه دادن.

اسفندیاری: ببینید، در همان زمان مدیریت اتفاقی افتاد در مورد اسکار، که یک زمان رییس اداره ارزشیابی وقت تصمیم گرفت که خودش فیلم را معرفی کند به اسکار و کمیته اسکار را در نظر نگرفت، فارغ از این که اصلاً چه مراحلی باید طی شود و چه اتفاقی بیفتد. فیلم بدرود بغداد که فیلمی که اکثرش به زبان انگلیسی بود معرفی شد و فیلم اصلاً مطرح نشد. یعنی بالاخره یک قوانینی وجود دارد که شما یک فیلم را معرفی کنید و هیچ کدام از آن قوانین را در نظر نگیرید.. نکته­ ای که مغفول ماند که من حیفم می­آید بهش اشاره نکنم، این است که سینمای ایران در حضور جشنواره­ایش کاری کرد که یک کشوری مثل اسرائیل که فیلم­هایی می­ساخت مثل دلتا فورس فیلم­های اکشن، در این­ها سرمایه­گذاری می­کرد، آمد پا گذاشت جای پای سینمای ایران و آمد رفت فیلم­های جشنواره­ای ساخت. به خاطر این که موفقیت سینمای ایران را علیرغم همه مسائل و مشکلاتی که بود، دید. این که پرچم جمهوری اسلامی ایران چقدر بالا رفت در سراسر دنیا به واسطه سینما، به واسطه هنرمندانش. و با افتخار بالا رفت.

حقیقی: یک نکته اضافه کنم، مطلبی است  که تا حالا نگفته ­ام و هیچ جا طرح نکرده ام. دردوران مدیریت من در بنیاد فارابی ، یک روز رئیس بخش بین الملل فارابی آقای شجاع نوری بود، با من از خارج کشور تماس گرفت از خارج که امروز یک شرکت بزرگ اسرائیلی آمده و از من درخواست کرده که اجازه بدهید ما فیلم­هایتان را در اسراییل نشان بدهیم.

اسفندیاری: ما هیچ وقت با اسرائیل هیچ مراوده ­ای نداشتیم.

حقیقی: بله، من هم استعلام کردم و گفتند ندهید.اما دعوت و درخواست آنان این معنی را می دهد که سینمای ایران این پتانسیل را داشت و این قدرت را دارد که در اسرائیل به نمایش دربیاید واین را خودآن­ها بیایند بگویند که ما فیلم­های شما را می­خواهیم نشان بدهیم.

متن کامل این میزگرد را در دومین شماره فصلنامه سرزمین هنر(اسفند ۱۳۹۵) بخوانید

 

 

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

− 2 = 5